پدرسالاری اصلاحطلبانه: چرا اصلاحطلبان از اقدام فائزه رفسنجانی دفاع نمیکنند؟
حنیف حیدرنژاد
چند روز پیش فائزه رفسنجانی در اقدامیستودنی به دیدار فریبا کمال آبادی، یک زندانی عقیدتی که از رهبران جامعه بهائی بوده و برای چند روز به مرخصی آمده است رفت. عکسی از این دیدار در رسانههای اجتماعی منتشر شده است.
پس از آن موجی از حمله و توهین و تهدید متوجه فائزه رفسنجانی شد. در این میان موضعگیری سریع علی اکبرهاشمیرفسنجانی جای تامل دارد. باید در نظر داشت که “اصلاح طلبان” حکومتی که زمانی به افشاگری علیه او میپرداختند، مدتهاست که علی اکبرهاشمیرفسنجانی را پدر معنوی خود میدانند. آنها در پشت سر او و محمد خاتمیدر مقابل خامنهای و “اصولگرایان” میایستند و وعده وضعیتی بهتر از آنچه خامنهای بر سر کشور آورده را میدهند. علی اکبرهاشمیرفسنجانی اما، در تقبیح عمل دخترش میگوید: “فائزه اشتباه بدی کرده و باید آن را تصحیح و جبران کند.” این موضع چند نکته را روشن میکند:
تعیین تکلیف کردن
علی اکبرهاشمیرفسنجانی برای دخترش فائزه که تقریبا ۵۴ سال دارد «تعیین تکلیف» میکند که چه چیز «خوب» و چه چیز « بد» است. او نه تنها تعیین میکند که فائزه ۵۴ ساله کار بدی کرده، بلکه برای او تعیین میکند که «باید» «اشتباه بد» خود را «تصحیح و جبران» کند. این موضع، مردسالاری و پدرسالاری ناب پدرخواندهی اصلاحطلبان را به روشنی برملا میکند.
نفی حقوق شهروندی
فائژه به دیدار یک زندانی عقیدتی رفته است. موضع علی اکبرهاشمیرفسنجانی در محکومیت این دیدار، یک حرکت آشکار علیه حقوق شهروندی است. اینکه یک انسان بخواهد به کجا برود و با چه کسی دیدار داشته باشد یا نداشته باشد و… از حقوق مسلم شهروندی است. تقبیح اقدام فائزه ۵۴ ساله از سوی علی اکبرهاشمیرفسنجانی که نه فقط پدر، بلکه سمتهای سیاسی مختلفی در نظام جمهوری اسلامیدارد، باور او به نفی حقوق شهروندی را نشان میدهد.
نفی آزادی عقیده و مذهب
فریبا کمال آبادی از رهبران جامعه بهائی هشت سال پیش بدون رعایت اصول عادلانه ی دادرسی دستگیر، محاکمه و محکوم شد. در این مدت نیز به او مرخصی داده نشده بود. در واقع علت زندانی بودن او بهائی بودنش و عقیدهای است که دارد. وقتی علی اکبرهاشمیرفسنجانی دیدار فائزه با فریبا کمال آبادی را به دلیل آنکه او بهائی است محکوم میکند، این یعنی نفی آزادی عقیده برای این اقلیت مذهبی. از آنجا که علی اکبرهاشمیرفسنجانی به عنوان یک «مجتهد» این «تکلیف» را از دل شرع و مذهب تشیع استخراج میکند، این در نزد او به عنوان رهبر معنوی اصلاحطلبان، یعنی شریعت بالاتر از قانون است.
البته تا آنجا که به علی اکبرهاشمیرفسنجانی بر میگردد و نظر به سوابق و مناصب او در جمهوری اسلامیآنچه در بالا آمد از واضحات است و برای نویسنده ابهامی در مورد آن نیست. اما این نمونه فرصت مناسبی است برای آنان که نسبت به ماهیت اصلاحطلبان شک و تردید دارند تا در مورد آن تامل کنند.
سه نکته بالا به خوبی نشان میدهد آنچه اصلاح طلبان حکومتی به دنبال آن هستند، نه تغییر ارزشها در نظام جمهوری اسلامی، بلکه جنگی است برای تصاحب قدرت. رهبران اصلاحطلبان از آغاز تاسیس جمهوری اسلامی از سیاستگذاران این نظام بوده و در مقاطعی نیز قدرت (قوه مجریه و مقننه) را در اختیار داشتهاند. آنها هیچگاه خواهان تغییر یا اصلاح بنیادی نظام حاکم نبودهاند. آنها به حقوق شهروندی و حقوق بشر و نفی کامل ولایت فقیه که بکن و نکن و خوب و بد را تعیین میکند، باور نداشته بلکه خود در زندگی خصوصی و اجتماعی و سیاسی به این اندیشه آلودهاند. آنها حامل ارزشهای پدرسالارانه و سرکوبگرانه و نافی حقوق شهروندی هستند. اختلاف آنها با جناح غالب نیز تنها دعوائی برای سهم بیشتر یا تصاحب قدرت است.
دیدار فائزه رفسنجانی فرصت مناسبتی بود تا اگر اصلاحطلبان حکومتی در باورهایشان تغییری رخ داده، با دفاع از اقدام فائزه آن را نشان دهند.
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۵/ ۱۶ مه ۲۰۱۶
http://www.hanifhidarnejad.com
منبع:پژواک ایران