PEZHVAKEIRAN.COM مانيفستي براي يك رستاخيز
 

مانيفستي براي يك رستاخيز
کاوه احمدی علی آبادی

مي بينيم كه امواج تحول خواه كه در قامت جنبش ها و انقلاب ها يا هر عنواني ديگر بروز مي كنند، جهاني شده اند. اين نخستين انقلاب اينترنتي از ايران شروع شد و به خاورميانه و وراي آن گسترش يافته است، همچنان كه توسط رسانه ها نخستين انقلاب مجازي دنيا نيز لقب گرفت كه  عملاً الگويي شود براي همراهي ساير كشورها در سراسر جهان؛ به طوري كه اعتراضات در ساير نقاط جهان شكل گرفت و چه بسا اشخاصي از مليت هاي ديگر براي جامعه و مردمي كه حتي نمي شناختند، اما آنان را انسان هاي مي پندارند كه چون خود از حقوق انساني و حق برخوردارند و بايد حكومت ها و دولت ها و ساير نهادهاي قدرت آنان را محترم شمارند، دست به تظاهرات و اعتصاب زدند. هر جنبش و حركتي يا انقلابي، تجارب موفق خويش را در جنبش و حركتي ديگر به اشتراك  مي گذارد. اين مستلزم كاري همگاني و پيگيري جدي است كه چون جا بيافتد، حركتي بزرگ در سطح تحولات جامعه مدني است.

اينك شما حتي بدون در اختيار گرفتن حكومت (كه آن نيز حق مسلم شماست)، جامعه مدني را در اختيار داريد و فراموش نكنيد، اين "رستاخيز" بزرگترين پيروزي شماست. اين جهان بيني سركوبگران است كه با نصب چند پرچم و عوض شدن چند قاب عكس و مغرورانه راه رفتن، اين معيارهاي كودكانه را ملاك پيروزي شان مي دانند. دوستانم، اعتراض حق شماست و زندگي حق مسلم شماست. شما حق داريد كه حتي اشتباه كنيد، اما ما نمي توانيم خود را ببخشيم، اگر اشتباهات گذشته خود را تكرار كنيم. تاريخ ها تكرار مي شوند و نمي شوند. قسمي از تاريخ به سبب مشتركات انساني و مشتركات شرايط محيط، تكرار مي شود و قسمي همواره به سبب تمايزات شان، متفاوت اند. اما شما كه انقلاب 57 را به ياد نداريد و شايد بارها حتي پدران و مادرانتان را به اشتباهات محكوم كرده ايد، اينك در مدت به خصوص اين چند سال اخير نيك مي دانيد كه مبارزه چه كار سختي است و پيروزي بر كساني كه در استفاده از قدرت و سلاح از كوچكترين دلرحمي برخوردار نيستند، چقدر سخت تر. اما بايد بدانيد كه اگر مي خواهيد، اشتباهات آنان را مرتكب نشويد، چقدر راه دشوارتري در پيش داريد. هر تحول، جنبش و رستاخيزي بي شك نياز به احساس و عاطفه دارد، اما احساس و عاطفه اي كه وجدان و انسانيت و عقل را ناديده گيرد، تبديل به احساسي كور خواهد شد كه خود مدام قرباني مي گيرد. پس جنبش تان را به همه شان مجهز كنيد. در انقلاب گذشته تصورمان اين بود كه براي برانداختن رژيم بايد متحد و همفكر شويم، اما اينك آموختيم كه متحد آري (آن هم داوطلبانه و نه بالاجبار)، ولي همفكر شدن مي تواند بسيار خطرناك و فريبنده باشد و تنوع و تكثر را آن هم نه در حد اختلاف سليقه، بلكه تا اوج اهداف، روش ها و منش ها، اگر ناديده بگيرد و زماني كه نياز به بروز اعتراض و نقد طي مسيريم، چون طي مبارزه نياموخته ايم كه با منتقد و مخالف خود نيز كار كنيم، خود سركوبگر مي شويم.

شما عزيزانمان بايد بدانيد كه هر جنبشي وقتي پيروز مي شود كه بداند برحسب شرايطي كه پيش مي آيد، خود را چگونه با انعطاف در عين پايبندي بر وجدان و انسانيت، به حركت در آورد. حضور در خيابان را آزموديد و بسياري از شما شكنجه و بهتان و محروميت و كشتار را با تمام وجود تجربه كرديد و هنوز مي كنيد تا صداي اعتراض تان را برسانيد. اكنون مي دانيم كه اين فداكاري هاي شما چه دستاوردها و توأمان تاوان هايي داشته است. شعارهاي شبانه شما نيز همان اعتراضات را انعكاس داد و اين يك تجربه بسيار موفق در مبارزات مدني و بدون خشونت است كه ابداعي جنبش ماست كه مي تواند هديه اي براي ساير مبارزات كم هزينه مدني در ساير جوامع شود. شعارها با شماست، اما بدانيد كه پدرانتان تصور مي كردند با مرگ برخي مي توان همه جا را به بهشت بدل كرد، اما چيزي نگذشت كه دريافتند، با مرگ چند نفر چيز زيادي تغيير نمي كند و چه بسا اشخاص عوض مي شوند، اما رويه ها تكرار مي گردند. با اين همه بي انصافي است، اگر آن ايده آل ها را در همين حد تقليل دهيم. چون تغيير اشخاص باوري بود كه در مبارزات سابق كشورمان بود، ولي در سال 57 به اين نتيجه رسيديم كه نظام ها را بايد تغيير داد- چنان كه در دوره مشروطيت نيز بدين نتيجه رسيدند كه عدالتخانه كافي نيست و بايد نظام از سلطنت مطلقه به سلطنت مشروطه تغيير كند- و تغيير از نظام پادشاهي به نظام جمهوري كم كاري نبود و ضروري نيز بود. در سال 56 همه با مشت گره كرده حق را فرياد مي زدند، اما اينك آموختيم كه با مشت تنها حق را نمي گيرند كه حق را نيز قرباني مي كنند! ما با نفرت و انزجار از خفقان و شكنجه ها و جنايات بپا خاستيم، اما نمي دانستيم كه تنها با نفرت و انزجار نمي توان همه چيز را درست كرد و اين راهي است كه با آن، ويران نيز مي كنند و ويران ساختن آسان است، ولي ساختن و برپا ساختن چقدر مشكل! پدران و مادرانتان ثابت كردند كه حاضرند براي انقلاب شان بميرند و شمايي كه اينك آزار و شكنجه و از دست دادن عزيزانتان را تجربه كرديد، مي دانيد كه اين ها ديگر تنها مشتي حرف نيستند و عملي كردن شان چقدر سخت است؛ اما اگر مي خواهيد كه به تغييراتي فراتر از آن دست يابيد، بايد ياد بگيريد كه به جاي مرگ، براي اهداف و آرمان هاي خود زندگي كنيد و اين چقدر سخت تر است؟! تاريخ را همچون رمان و داستان نخوانيد كه تصور كنيد، براي زيبايي و رمانتيك شدن چقدر خوب بود كه چنين و چنان مي كردند، تاريخ را چنان بخوانيد كه انگار اينك در زندگي خود با موارد مشابه اي رو به روييد و اينك در عمل بايد حتي اگر دشوار، چگونه عمل كنيد. چون اينك بدرستي تفاوت خواندن يك داستان كوتاه درباره سلول انفرادي را با منكوب شدن در روزهاي بي شمار و بي پايان در سلول را حس كرده و مي دانيد. در انقلاب هاي قرن بيستم، تصور اين بود كه جامعه ايده آل و نظام موردپسندمان چه بسا با خونمان آبياري شود و بسياري به اين مهم دست يافتند، دستاوردهاي آنان به هيچ وجه كم بهاء نيست، اما پس از سال ها حكومتي كه با انقلاب بر سر كار آمده است، انقلابيون نيز چون ديگران دريافتند كه آن مي تواند مصداق اين بيت باشد:

سگي را خون دل دادم كه با من آشنا گردد/ ندانستم كه آن سگ خون خورد، خونخوار مي گردد

آري هر چيز كه وراي انسان و مهم تر از آن، انسانيت انسان رود(وجدان تنها معيار اين انسانيت است)، خود سركوبگر و ظالم مي گردد. با اين همه، باز اين ها بزرگترين اشتباهات ما نبود، بزرگترين اشتباه ما كه متأسفانه هنوز نيز در مبارزاتمان از آن رنج مي بريم، تبديل اشخاص و ايده ها و افكار به هويتي است كه از آن برخوردار نيستند و وقتي با واقعيت شان مواجه مي شويم، مي بينيم كه آنان با دروغ هايي كه ما به خود گفتيم، فاصله بسياري دارند. تفكري  كه معترض را تحمل نمي كرد، جهان شمول معرفي كرديم و متعصبي كه به جز برداشتهاي ديني خود، تأويل ديگري را بر نمي تابيد، عارفي آزاده. طرف يك خط از جمله فارسي را بدرستي و بدون الفاظ عربي نمي توانست بنويسد و از رو بخواند، او را انديشمندي بزرگ و شاعري عارف مشرب ساختيم و داديم كه يك ديوان شعر هم برايش بيرون دهند! هنوز نيز چنين است و اشخاص را هر كس با هر چه نظر خودش است، نزديك مي سازد و اگر چنين شود، بيم آن دارم كه تحولات بعدي نيز كه چه بسا با تاوان هاي بسياري همراه باشد، به همان سرنوشت دچار شود و تنها سرخوردگي باقي بماند؛ همچنان كه براي پدران و مادرانتان چنين شد. همگي اسطوره كاوه آهنگر را شنيده ايم؛ مردي كه به خاطر خونخواهي از خون هاي به ناحق ريخته شده بپا خواست، اما پرچم او نشاني از شعارها و آرمان ها نبود، بلكه چرمي از كار آهنگري اش بود! يعني نشان بارز و زنده زحمات اش، نه مظلوم نمايي هاي مبالغه آميز. تنها از اشخاصي كه در مقابلتان قرار مي گيرند، نترسيد، بلكه بترسيد از رهبران جاه طلبي نيز كه در كنار و پشت شما قرار مي گيرند. رهبران بزرگ كساني نيستند كه در راه مبارزات شان تغييري به خرج نمي دهند و طوري بر كارهاي خود مصرند كه انگار اشتباه نمي كنند، چون اين خصلت ديكتاتورهاي بالقوه اي است كه چون بر كرسي قدرت نشينند، به مستبد بالفعل بدل مي شوند. پاك و منزه از هر گناه و اشتباه تنها و تنها خداوند جهانيان است و همه انسان ها گناه و اشتباه مي كنند و كتب مقدّس پر است از گناهان و اشتباهاتي كه پيامبران كردند و ارزش رهبران معنوي بزرگ در اين است كه برخلاف فرعونيان، طاغوتيان و ديكتاتورها، گناهان، اشتباهات و خطاهاي شان را مي پذيرند و آن را براي خود عار نمي دانند و به همين خاطر، اعتراف و توبه نيز در همه اديان صفتي نيكوست. اما باز بيشتر بترسيد از رهبراني كه خود مدعي اند كه هيچ ادعاي ندارند، اما به نوچه ها و شاگردان شان مي گويند كه از آنان تعريف و تمجيد كنند، تعارف مي كنند كه خواهان پست و مقامي نيستند، اما عده اي را اجير مي كنند كه تحت عنوان مردم، از آن ها بخواهند كه خواهش مي كنيم، فلان مقام و پست را بپذيريد، و گرنه چنين و چنان مي شود. اينان شياداني هستند كه حتي از ديكتاتورهاي آشكار بسيار خطرناكترند. كسي كه چنان وعده هاي بلند و باورنكردني مي دهد، باور نكنيد، اتفاقاً كسي كه تا بدان حد به دور از واقعيت سخن مي گويد، بسيار از ديكتاتوري با تجربه خطرناك تر و زيانبارتر است. اين نقص بزرگي است كه ما نيز در سال هاي اخير همچون گذشتگان مرتكب آن شده ايم. اين بت يا آن بت را نشكنيد، هر بتي را بشكنيد، چه در مقابلتان، چه در كنارتان و تنها در اين صورت است كه بت شكن خواهيد بود، و گرنه بت پرستي هستيد كه جاي بت ها را مي خواهيد با هم عوض كنيد؛ حقيقتي كه نسل گذشته شما دير بدان پي برد.

اما به نظرم، بزرگترين اشتباه نه تاريخ ما كه شايد تمامي مبارزات در طول تاريخ اين بوده كه تصور مي كردند، همواره حق با ماست!؟ اين نحوه تفكر شخص را نابينا مي سازد و آخرين قرباني اي كه مي گيرد، خود اوست و آن هم به بهاي تمام زندگي اش. خودنگري و بازنگري را همچون آينه اي مدام با خود و هر جنبش و اعتراضي كه مي كنيد، داشته باشيد و به خاطر داشته باشيد كه ايناني كه بدان ها اعتراض داريد، بسياري خود از مبارزان ديروز بودند، كه شما نيز چون در جايگاه ايشان قرار گيرد، اگر بازنگري و تجديدنظر در خويشتن نكنيد، و همواره خود و عملكردتان را درست بيانگاريد، بي شك به سرنوشت آنان دچار خواهيد شد. حق، دربست به عقد كسي در نيامده است، آن پاره پاره شده و قرباني در وجود همه ماست. پس حتي ظالم را نيز نبايد ناديده گرفت و نسبت به او بي عدالتي كرد و حتي او نيز از همه حقوق انساني برخوردار است و تنها با چنين ميثاقي است كه جامعه اي دموكرات و عدالت محور را خواهيد آفريد.

بسياري از شما ممكن است مشكل را تنها از اين ببينيد كه دين در سياست دخالت مي كند يا برخي حتي مشكل را اساساً از دين بشمارند و آن را ترياك توده ها بدانند. اما هر كسي با خوانش انقلاب هاي قرن بيستم، درخواهد يافت كه انقلاب ايران تنها انقلاب با رنگ و بو و شعارهاي مذهبي بوده و ساير انقلاب هاي چپ و كمونيستي قرن بيستم نيز از اين مشكل رنج مي بردند و كلاً جهان بيني انقلابي كه پس از رسيدن به قدرت چهره عوض مي كرد و به حكومتي سركوبگر بدل مي شد، دستاورد اين انقلاب هاي غيرمذهبي بود كه به ساير جوامع نيز رسوخ كرد. دانشجويان مذهبي دانشگاه كه اينك محروميت و قرباني شدن به خاطر باورها و اعتراضات شان را با تمام وجود تجربه كردند، بدانند كه وقتي عقيده و خواست ما به عقيده و خواست ديگري تحميل شد، نتيجه اش همين است كه اگر امروز ديگري را به سبب فقدان دين و سكولار بودن و غيره نپذيرفتي و حذف كردي، فردا با ملاك هاي مشابه خود نيز حذف خواهي شد. دانشگاه جايي است كه بي دين و با دين و هر انساني با هر عقيده و طرز فكر و نژاد و قوم و مليت و مذهبي، تنها براي آموختن و توليد علم مي رود و گفتگو آزاد است و فرد نظامي نيز اگر اسلحه خود را كنار گذاشت، مي تواند براي سخنراني به دانشگاه بيايد و آزادي در دانشگاه يعني اين كه تنها سياستمداران غربي در آن سخن نمي گويند، بلكه چه گوارها هم مي توانند حرف بزنند، تنها دموكرات ها سخنراني نمي كنند كه پادشاهان و ديكتاتورها نيز حرف مي زنند و تنها راستگويان و درستكاران اجازه بيان افكارشان را ندارند، بلكه دروغگويان، پليدان و شيادان هم اجازه دارند كه از خود بگويند و از خود دفاع كنند؛ و اين است هويت دانشگاهي كه تمدن ساز خواهد بود. اين تنها درددلي بود كه بايد با شما در ميان مي گذاشتم تا بدانيد كه تنها معدودي را كه امروزه متداول شده دروغگو نپنداريم و ما نيز متأسفانه عادت كرده ايم كه به خود دروغ بگوييم، چه رسد به سايرين و اين از اشتباهات تكرار شونده تاريخ ما تا به امروز است. انسان وقتي جوان است، تصور مي كند با يك تغيير ناگهاني مي توان همه چيز را درست كرد، اما هر چه كه بيشتر تجربه مي كند، در مي يابد كه تغييرات ريشه اي چقدر سخت و بعضاً غيرممكن مي نمايد. جنبش شما مي تواند به خاطر آرمان ها و ارزش هاي انساني و معنوي و هر ايده اي ديگر به حركت درآيد. تغييرات جامعه براي اين كه ساختاري باشد، مستلزم تغييراتي در همه ابعاد است. جنبش ما اگر در گذشته به چند شهر بزرگ و عمدتاً پايتخت محدود مي شد، امروز مي بينيم كه حتي به شهرهاي كوچك نيز كشيده شده است. اين گسترش مي تواند با حركتي كوچك، طنين عظيمي توليد كند و با يك سازماندهي كوچك مي توان آن را محله به محله و شهر به شهر گسترش داد. اينك رهبر شماييد.
 

دكتر كاوه احمدي علي آبادي

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز

منبع:پژواک ایران


 کاوه احمدی علی آبادی

فهرست مطالب  کاوه احمدی علی آبادی در سایت پژواک ایران 

*راز پیروزی رعدآسای انقلابیون عراقی در استان های سنی نشین؛رهبری، فرماندهی و مدیریت میدانی  [2014 Jul] 
*نقاب هاي دجال كبير انقلاب شخصیت واقعی پشت نقاب رهبر انقلاب را بهتر بشناسیم [2014 Jun] 
*وقتي مفسدان مبلغ دين خدا مي شوند!  شما شهر خدا را با بهشت عوضي گرفته ايد [2014 Jun] 
*تحليلي بر رازهاي تداوم شكست اصلاح طلبان؛ ثمره والاس رقصيدن پنهاني با شيطان!  [2014 May] 
*تحليلي بر انتخابات عراق؛ خوانش سناريوهاي پيش رو در عراق  [2014 May] 
*مبارزات منفي و مثبت ايرانيان با رژيم كه تداوم دارد رژيم ايران در همه عرصه ها قافيه را باخته است [2014 Apr] 
*تحليلي بر تحولات شتابان خاورميانه و شمال آفريقا؛در آستانه فوران توفاني ديگري در منطقه ايستاده ايم  [2014 Apr] 
*همگام با سنفوني حقوق بشري بر ضد رژيم ايران؛  [2014 Apr] 
*حملات حقوق بشري به رژيم ايران بايد ادامه يابد؛ بي وقفه و پي در پي  [2014 Apr] 
*در كوران بحران ها در اينجا و آنجا؛  [2014 Apr] 
*تحليلي بر انتخابات شهرداري هاي تركيه؛ پيروزي كه مي تواند فريبنده باشد!  [2014 Apr] 
*سنفوني ايرانيان به هم مي پيوندد؟ آسوده و آرام يا روي سرير خون حاكمان! [2014 Mar] 
*روسيه كريمه را تصاحب كرد، اما اوكراين را از دست داد!  [2014 Mar] 
*چرا اسلامگرايان امروز بدتر از جاهلان صدر اسلام اند؟ تبديل ميليون ها انسان به مشتي حيوان! [2014 Mar] 
*تحليلي بر شطرنج سناريوهاي پوتين-اوباما؛ از اوكراين تا سوريه  [2014 Mar] 
*بحران كنوني اوكراين، نشان دهنده دورنماي ژئوپالتيك آينده؛ هنوز هيچ چيز از دست نرفته  [2014 Mar] 
*تغيير و اصلاح در اينجا و آنجاي خاورميانه؛  [2014 Feb] 
*معاملات شيطاني؛ براي يك آرماگدون شيطاني   [2014 Feb] 
*خاورميانه به كدام سوي؟ مصالحه يا محاربه!  [2014 Feb] 
*كردها به سوي كنفدراسيون به جاي تشكيل كشور يا تجزيه؛ تشكيل كنفدراسيون بدون فروپاشي سيستم دولت –ملت ها در خاورميانه [2014 Feb] 
*تحليلي بر انقلاب ها و جنبش هاي خاورميانه از ديكتاتوري نظامي و استبداد ديني به سوي دموكراسي [2014 Jan] 
*ايران در سياست هايش در منطقه مي سوزد تحليلي بر گسترش جنگ داخلي از سوريه به عراق؛ [2014 Jan] 
*شكست 9 دي پس از چهار سال جنبش سبز به كوري چشم اقتدارگرايان و دودوزه بازان هنوز زنده است [2014 Jan] 
*تحليلي بر چرخش پازل سوريه؛ با ريزش و تكميل توأمان  [2013 Dec] 
*رنگين كمان جنبش هاي خاورميانه؛  بفرماييد، حالا تحويل بگيريد!  [2013 Dec] 
*پرده اول: مرگ يك دستفروش پرده آخر: رستاخيز يك دستفروش [2013 Dec] 
*تحليلي از توافق ژنو تا مذاكرات ژنو 2 از كيش تا آچمز خاورميانه؛ [2013 Dec] 
*ماندلا افسانه خود را گفت و زيست؛ ... و اين است ماندلا [2013 Dec] 
*آن يك بمبي كه مي تواند تمام سيستم هاي دفاعي يك كشور را نابود كند، چيست؟  [2013 Dec] 
*سلاح هاي آينده؛ و آن آينده همين امروز است  [2013 Nov] 
*سلاح هاي آينده؛ و آن آينده همين امروز است  [2013 Nov] 
*تقويت زبان هاي مادري و گويش هاي محلي؛ در كنار توسعه منطقه اي و آباداني محلي مناطق محروم  [2013 Nov] 
*از شاه تا برژينسكي؛ شاه قرباني «فتنه بزرگ»  [2013 Oct] 
*حركات صلح آميز در صفحه شطرنج خاورميانه  [2013 Sep] 
*جنگ و صلح در اديان؛ چرا در سوريه مسئول ايم؟  [2013 Sep] 
*صلح طلبي به قيمت قتل عام همگان؟ يعني بگذاريم تا باز بكشند!  [2013 Sep] 
*بخوان؛ تاريخ دروغ هاي شيرين يك ملت را! ملتي كه نمي خواهد مسئوليت تصميات اش را برعهده بگيرد [2013 Aug] 
*در كوران قيام هاي خاورميانه؛ آيا صداي يكديگر را مي شنويد؟  [2013 Aug] 
*كودتا با تيمي امنيتي و نه نظامي  [2013 Aug] 
*ديگر كافي است، اينك زمان اقداماتي عملي است حق ماندني و باطل رفتني است [2013 Aug] 
*بهاييان و بابيان جزو اهل كتاب اند تبعيض در حق هر انساني به هر بهانه اي به خصوص دين، ظلم است [2013 Aug] 
*ماندلا افسانه خود را گفت و زيست؛ و اين است ماندلا  [2013 Aug] 
*تمام ابعاد شطرنج سوريه را دريابيم  [2013 Jul] 
*چرخش بهار منطقه از ضد ديكتاتوري نظامي به ضد ديكتاتوري مذهبي جنبش ضد استبدادي خاورميانه ادامه دارد؛ [2013 Jul] 
*آن كسي كه بايد ثابت كند، اسلام و دموكراسي تضادي ندارند، اسلام گرايان اند؛ از نظر اسلام گرايان، حق يعني تنها  [2013 Jul] 
*جامعه مبتني بر "جنايات و مكافات" ايران؛ من رأي مي دهم، پس برانداز هستم! [2013 Jun] 
*جامعه مبتني بر "جنايات و مكافات" ايران؛ من رأي مي دهم، پس برانداز هستم! [2013 Jun] 
*دولت جديد پاكستان از تهديد تا فرصت؛ كمربند سبز يا كمربند انفجاري در راه است؟! [2013 May] 
*چرا حق حاكميت از منظر ديني با انسان هاست كسي كه آزاد نيست، بندگي خدايش بي ارزش است [2013 Apr] 
*تكميل پازل پيروزي نهايي در سوريه  [2013 Apr] 
*مسلمانان مسلماني ز سر گيريد؛ از ديدگاه «همزماني» تا «در زماني» [2013 Apr] 
*قرن بيست و يكم عصر مرگ ايدئولوژي ها انسانيت بدون ايدئولوژي [2013 Apr] 
*در شبه جزيره كره چه مي گذرد؟ تحليلي بر تفكرات پشت بازي هاي رهبران كره شمالي  [2013 Apr] 
*اين يك رستاخيز است  [2013 Mar] 
*اميدي براي كاتوليك ها بازتعريفي از مسيحيت كاتوليك [2013 Mar] 
*نماينده ايران بدون اين كه بداند، گزارش احمد شهيد را تأييد كرد  [2013 Mar] 
*تحليلي بر بازي هاي شيطاني در خاورميانه!؟  [2013 Feb] 
*قواعد بازي در دنيا و منطقه اي را كه زندگي مي كنيم، بشناسيم  [2013 Jan] 
*خاورميانه پيش از آرماگدون  [2013 Jan] 
*آخرين تحولات در بهار عربي؛ عراق دوباره در بهار عربي برخاست  [2012 Dec] 
*حقوق انساني و دموكراسي را در خاورميانه نمي شناسند!  [2012 Dec] 
*افسانه ها را اين گونه واقعيت مي بخشند  [2012 Nov] 
*چگونگي اقدامات رسمي و غيررسمي در خاورميانه؛ تداوم فرار شتابان از الگوي متحجر ايران  [2012 Nov] 
*ستار بهشتي؛ از قهرمانان معنوي ما درك نفس يك زندگي تمام و كمال انساني و برحق [2012 Nov] 
*خاورميانه پس از آخرين تحولات  [2012 Nov] 
*چه موقع منجي ظهور مي كند؟! گزينش در نبرد آخرزمان يعني چه؟ [2012 Oct] 
*نبرد با اشباح در جنگ جهاني دوم  [2012 Oct] 
*به سوی ژئوپولتیکی چند قطبی در خاورمیانه  [2012 Sep] 
*تحلیلی از کنفرانس غیرمتعهدها- مقامات ایران، منزوی حتی در پایتخت خود!   [2012 Sep] 
*چرا دموكراسي در جهان سوم تنها با نظام جمهوري شدني است  [2012 Aug] 
*گرداب سوريه عميق تر مي شود پست ترين بازندگان را بشناسيد [2012 Jul] 
*دانشگاه قرن هاست كه كابوس متعصبان و سطحي انديشان ديني بوده است  [2012 Jul] 
*رژيم فاسد به مثابه "شخصيت حقوقي"  ساختار شبكه حكومتي اساساً فسادپرور ريخته شده است [2012 Jun] 
*قيامي جهاني كه از ايران آغاز شد انقلابي از پاي اينترنت! [2012 Jun] 
*جاه طلبي معنوي خطرناك ترين فريب عالمان عالمي معنوي يا برده خداي قدرت!؟ [2012 Jun] 
*امروز نياز به تفكري استراتژيك به جاي تفكر نظامي  [2012 May] 
*جنايتكاران هم مي ميرند! شيرازه رژيم در آستانه فروپاشي است [2012 May] 
*حكم قتل براي ارتداد در صدر اسلام نيست اين بود روش امامان؟ [2012 May] 
*كمپين هاي بين المللي جنبش ها گسترش يابد  [2012 May] 
*از نفرين فرعون تا نفرين مادران عزادار كابوس ها تعبير مي شوند [2012 May] 
*روضه خوان هاي ايران چه خوابي براي عراق ديده اند؟  [2012 Apr] 
*سخنان كسي كه مي پندارد، عيار عوام فريبي دست اش است! اگر حكومتي به صرف شريعت اسلامي است، پس حكومت يزيد نيز [2012 Apr] 
*شخصيت يك دين چيست؟ شخصيت ديني خود را بشناسيم  [2012 Apr] 
*هر كشوري سود يا ضرر تفكرات حاكمان اش را مي برد آب ها و سرزمين هاي مشترك، فرصت به جاي تهديد [2012 Apr] 
*در صفحه شطرنج ايران چه مي گذرد  [2012 Apr] 
*مديريت منطقه اي با مشاركت جهاني براي بحران سوريه  [2012 Mar] 
*آئين‌هايي‌ نوروزي‌  [2012 Mar] 
*جنبش با اعتراضات نامتقارن و فرسايشي زنده است مرگ يك حكومت پيش از تدفين آن [2012 Mar] 
*بخوان؛ تاريخ مي تواند بسيار بي رحم باشد بياييد، بيش از اين به خود دروغ نگوييم [2012 Mar] 
*قانون مجازات ضد اسلامي و جاهلي تغييرات صوري و رياكارانه اند [2012 Mar] 
*به مبارزان راه آزادي در سوريه نفس متفاوت راه حق و باطل  [2012 Mar] 
*در سوداي دوران جنگ سرد!  [2012 Feb] 
*جهاني شدن با رسانه هاي ديجيتال و مجازي؛ اينجا و اكنون- دکتر کاوه احمدی علی آبادی   [2012 Feb] 
*بصيرت زير برف! هستيم و مي بينيم... [2012 Feb] 
*جنگ؛ از تور تا شبكه  [2012 Jan] 
*فحواي كلام در كتب مقدّس كدام است؟ چون فحواي كلام وحي را نمي فهيم، به نام دين عكس آن رفتار مي كنيم [2012 Jan] 
*او ما را از جنگ به دور داشت  [2012 Jan] 
*قدرت سرد و قدرت نرم در جنگ   [2012 Jan] 
*فتنه گران در حال سقوط! فتنه در تاريخ اسلام چه بود؟  [2012 Jan] 
*«و من از شر این که سنگسارم کنید به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم»  [2011 Dec] 
*چراغ ها را ما به موقع خاموش كرديم پشت صحنه وقايع كودتاي 88  [2011 Dec] 
*چرا فرهنگ و دين با زور نمي شود؟ هنوز تفاوت تبليغ با ضدتبليغ را نمي دانيد! [2011 Dec] 
*رازهايي از عيسي منجي به مناسبت ميلاد نمادين عيسي مسيح [2011 Dec] 
*به پيشواز شب يلدا: طلیعه پیروزی نور بر ظلمت  [2011 Dec] 
*چرا در ماجراي پهپاد كسي حرف تان را باور نمي كند؟ كپي پهپاد طلب تان، هواپيماهايتان سقوط نكند [2011 Dec] 
*به سوي دموكراسي انساني، نه درگيري هاي مذهبي و قومي  [2011 Dec] 
*نقش هاي جديد قدرت هاي منطقه اي خاورميانه  [2011 Dec] 
*آنچه ما نمي بينيم، اما نسل امروز مي بيند  [2011 Nov] 
*خشت هاي طلا براي امامان مردم يا پادشاهان زراندوز!؟  [2011 Nov] 
*ايران از سردرگمي تا نقشي منفي در منطقه!  [2011 Nov] 
*آقايان «X» در پرونده هاي واتر گيت، ويروس هاي امنيتي و انفجار ملارد!؟  [2011 Nov] 
*گذر و نظري بر هويت ايرانيان؛ آريايي، عيلامي يا ايراني؟!  [2011 Nov] 
*امواج جنبش ديني چگونه متحول مي سازند شتاب جنبش تغيير كيش و دين جوانان ايراني بهت آور است [2011 Nov] 
*حكومت ايران، منفور ملل منطقه و الگو گيري براي ديكتاتوري هاي منطقه  [2011 Nov] 
*پيروزي صلح آميز بر دشمني با بمب هاي هسته اي چگونه از ظرفيت هاي عضويت هاي جديد فلسطين بهره بريم [2011 Nov] 
*نظام پارلماني با تغيير يك پست تحقق نمي يابد  [2011 Oct] 
*چرا محمد را با چنگيزخان عوضي گرفتيد!؟  [2011 Oct] 
*حجاب در اسلام هرگز اجباري نبوده و نيست حجاب اجباري بنا بر بينش اسلامي، حقوق زنان را ضايع مي كند [2011 Oct] 
*پژوهشی درباره حد رجم (سنگسار) در اسلام  حد سنگسار حتی در شریعت اسلامی نیست، چه رسد به دین اسلام [2011 Oct] 
*حقايق پشت ترور سفير عربستان چرا آمريكا از طرح ترور توسط رژيم ايران متعجب شد؟ [2011 Oct] 
*نقابي براي يك انقلاب!؟  [2011 Oct] 
*چرا موساد اصرار به هدايت گروه هاي تندروي فلسطيني دارد؟  [2011 Oct] 
*كشور فلسطين از بحر الميت (جنازه) تا نهر خون!؟  [2011 Oct] 
*شطرنج در خاورميانه عالي پيش مي رود  [2011 Oct] 
*فساد، دزدي و قاچاق در جوامع مختلف و جامعه ما  [2011 Oct] 
*جنبش تغيير دين، جنبش خاموش جوانان شده است مردم دين "خاك دو عالم بر سر" نمي خواهند [2011 Sep] 
*دانشگاه را به كابوسي براي متحجران بدل خواهيم كرد بگذار كه تاريخ امروز را اين سان خلق كنيم [2011 Sep] 
*ياغيگري حكومتي  [2011 Sep] 
*از گنگ خواب ديده تا وقيح سر گردنه!  [2011 Sep] 
*خطر حمله به ايران با سه سناريو!  [2011 Sep] 
*تاريخ سياسي ما در دوران پيش از ماكياولي ست  [2011 Sep] 
*چرا و چه وقت دزدي هاي حكومتي در كشور لو مي رود؟ آن ها با كسي شوخي ندارند!؟ [2011 Sep] 
*مشكلاتمان از بابت دشمنان است، يا جهان بينی خودمان؟! قابل توجه كساني كه سكسكه "دشمن" گرفته اند [2011 Sep] 
*محكوم به شكست بودند، چون دين و عقيده را اجباري ساخته بودند دولت مسئول است [2011 Sep] 
*مانيفستي براي يك رستاخيز  [2011 Sep] 
*هويت اعتراضات و انقلاب ها در دنياي امروز به بهانه هويت اعتراضات اخير در آذربايجان [2011 Aug] 
*وضعيت خاورميانه پس از آخرين تحولات موضوع داخلي است تا زماني كه مردم را سركوب نكنيد [2011 Aug] 
*‌ونداليسم ‌"بين نسلی" و علل ‌آن‌ در ايران  [2011 Aug] 
*نقش كنش هاى اجتماعى در توسعه  [2011 Aug] 
*چرا محمد را با چنگيزخان عوضي گرفتيد!؟  [2011 Aug] 
*كنش‌ معطوف‌ به‌ قدرت‌ مانع‌ توسعه‌  [2011 Aug] 
*فقاهت در اسلام نيست   [2011 Aug] 
*پژوهشی درباره حد رجم (سنگسار) در اسلام  «و من از شر این که سنگسارم کنید به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم» [2011 Aug] 
*حكومت ظالم اسلامي نيست! دفاع از حكومتي كه ظلم كند، مشاركت در ظلم است! [2011 Jul] 
*مشكلات حقيقي دستگاه قضايي و انتظامي كشور كجاست؟  [2011 Jul] 
*اين هم شواهدي بر ادعاي ما  [2011 Jul] 
*فتنه بزرگ قرن؛ ساختاري امنيتي براي نقاب  [2011 Jul] 
*قايل توجه نوكيشان بر اساس قرآن مي توان هر كيشي اختيار كرد و دين اسلام نيز داشت [2011 Jul] 
*استقلال ملت هاي دربند پس از نيم قرن امروز سودان، فردا فلسطين  [2011 Jul] 
*جنبش خاموش ما دموكراتيك پيش مي رود جدي مي گويم: بفرماييد غنيمت تان را برداريد [2011 Jul] 
*جنبش تغيير كيش در راه است؟ چرا ما اقوام و اديان مختلف خود را به رسميت نمي شناسيم!؟ [2011 Jul] 
*در آستانه رستاخيز  [2011 Jul] 
*به پيشواز 18 تير خوانش روند تاريخ يك علم است: جنبش زنده پيش مي رود [2011 Jul] 
*كشتن نوكيشان قتل عمد است، تغيير كيش هرگز تغيير دين نيست  [2011 Jun]