حجاب در اسلام هرگز اجباري نبوده و نيست
حجاب اجباري بنا بر بينش اسلامي، حقوق زنان را ضايع مي كند
کاوه احمدی علی آبادی
حجاب چه در دوران پيامبر اسلام و چه در دوران پس از آن اجباري نبوده است. حجاب، نه از اصول دين و نه فروع دين و نه واجب است. نه حجاب، بلكه حجب و حياء از توصيه هاي ديني است، نه اجباري است و نه واجب است. آنچه توسط خداوند و در دين اسلام (با شريعت اسلام اشتباه نشود) واجب و ضروري نيست، در صورتي كه واجب و ضروري سازيم، حقي را ضايع كرده ايم و بدين سبب، ضد دين و ضد اسلام، و بنا بر سفارشات ديني در دنيا و آخرت بايد بابت آن مجازات شويم؛ چون حق ضايع شده مردم را حتي خداوند نيز اگر مردم نبخشند، نمي بخشد. اساساً چيزي كه واجب نشده يا تنها سفارش شده، بدين سبب است كه حقي را از ديگران ضايع مي سازد، از اين روي يا سخني از آن نرفته و يا حتي با وجود اخلاقي بودن، چون به حق مردم مربوط مي شود، اجبار و الزامي ندارد.
در دوران پيامبر همچنان كه خودتان نيز مي دانيد، كنيزان حجاب را اصلاً رعايت نمي كردند؛ چون در زمره حقوق فردي شان بوده و نه حقوق اجتماعي، از اين روي در آن دوران نگفتند كه بي حجابي زنان باعث فساد ديگران مي شود. حتي آياتي را كه مربوط به حجاب مي دانيد، معطوف به حجاب نيست، بلكه معطوف به حجب و حياست. از اين روي، از خبر داشتن خداوند نسبت به آنچه در درون دل ها مي گذرد، سخن رفته است: «به زنان مومن بگو دیدگان شان را فرو گذارند و ناموسشان را محفوظ بدارند و زینت شان را جز آنچه از آن آشکار است، آشکار نکنند، و روسری های شان را بر گریبان هایشان بیاندازند و زینت شان را آشکار نکنند...». سوره نور، بخشی از آیه 31. ببینید حتی می فرمايد، زینت هایشان را جز از آنچه آشکار است؛ یعنی چیزی که به زینت آرایی و جلب توجه مربوط نشود و خصایصی را که زنان به شکلی طبیعی دارند، شامل پوشش نمی شود! چون در دوران جاهلیت زنان زیورآلات مختلف و به شکلی افراطی برای جلب نظر مردان از خود آویزان می کردند، قرآن آن افراط را منع کرده است، نه زیبایی متعادل و حتی زیور متعادل-بلکه تنها افراط در زیورآلایی و جلب نظر- و گرنه زن یکی از زیبایی های خلقت خداست که نه تنها زیبایی های طبیعی او، بلکه حتی زیبایی ها و زیورآلاتی که در حد متعادل باشد، هیچ اشکالی ندارد. درست همچون بسیاری از سفارش های قرآنی و دینی که افراط در بسیاری از امور را نهی کرده است، نه انجام متعادل آن را. مثل نهی از اسراف و پرخوری و مصرف بی حساب و کتاب، اما خود مصرف و خوردن که نهی نشده و ضروری نیز هست. به عبارتی، حقیقت پشت آیات مذکور حجاب این است که یک زن نباید هویت و شخصیت اش را در حدهویت جنسی و جلب نظر مردان تقلیل دهد، بلکه او انسانی است که زیبایی و جلب نظر تنها بخشی از شخصیت اش را می سازد و نباید از اعتدال خارج شده و دچار افراط شود. جالب این که بسیاری از متشرعینی که بر حجاب اصرار و تأکید دارند، چون حقیقت آیه را نفهمیده اند، هویت زن را در حد جنسی، آن هم حتی همسر خود را در حد ارضای جنسی می بینند! وقتی می گویم، حقیقت پشت کلام خدا را باید فهمید، منظور اضافه کردن یک واژه-حقیقت- به همان تفاسیر سابقتان نیست، بلکه همچون مورد گذشته، درک نفس سخن کلام خداست.
بايد جامعه صدر اسلام را بشناسيد. اين توضيح المسائل من در آوردي تان را كه شما را به افكار جاهليت اعراب 14 قرن پيش برگردانده، بياندازيد دور، و معرفت اسلامي تان را علمي كنيد، به جاي اين كه بخواهيد علم را اسلامي كنيد. در صدر اسلام، بسياري از امور دچار افراط و تفريط بودند. اسلام آمد و افراط و تفريط را برداشت و اعتدال را جايگزين كرد. در مورد حجاب، در حالي كه اعرب باديه نشين، نقاب زده و با پوشش خمار تمامي روي خود را مي گرفتند (يعني افراط همچون امروز)، زنان اعراب اعيان مكه و مدينه، با سينه هاي پر از زيورآلات و طلسم و غيره، سعي مي كردند، از زنانگي شان براي جلب نظر مردان استفاده كنند (تفريط، همچون كساني كه امروز هويت زن را در حد زنانگي تقليل مي دهند). اسلام آمد نقطه تعادلي را سفارش (نه اجبار) كرد، كه نه نقاب بزنند و با خمار سر و صورت شان بپوشانند و تنها انداختن بر گريبان كافي است، از اين روي گفت دستارشان را بر گريبان هايشان (نه مو، صورت و سر) بياندازند و نه از زيورآلات مبالغه آميز و اوراد، طلسم ها آويزان بر گردن استفاده كنند و شخصيت شان را در حد هويت جنسي تقليل ندهند، چون زنان نيز چون مردان، يك انسان اند و نه ابزاري براي استفاده آنان. حتي اصطلاح شنيدن صداي پاي زنان نيز كه ذكر شده، منظور صرف صداي پاي شان نيست، بلكه توصيف شخصيتي است كه با تلق و تلوق راه اندختن مي خواهند جلب نظر جنسي كنند؛ امري كه امروزه بسيار از مذهبيان متعصب با نقاب مي كنند و شده وسيله اي براي توجه بيشتر مردان! آن آياتي را نيز كه درخصوص حجاب زنان پيامبر آمده نيز بسياري از متعصبان، به عنوان پرده نشيني زنان تعبير كرده اند، باز بي توجهي به شأن نزول اش را نشان مي دهد. در آن دوران عده اي مي خواستند تعصبات و اجبارهاي جاهليت و غيرت عربي را باز در دين اسلام با عناويني ديني بازآفريني كنند كه آيات خداوند جلوي آنان را گرفت و به ايشان فهماند كه اگر كساني حتي چشم چراني مي كنند، از بيماريشان است و به جاي برخورد و تنبيه آنان، كساني كه ايمان دارند، حجب و حياي را رعايت كنند تا برساند كه وقاحت در نزد مومنان نيست، بلكه حجب و حيا اصل است و به جاي اجبار به ديگران بايد خود حجب و حيا را رعايت كنيد. تازه همان آيات، زيبايي طبيعي زنان را بلامانع مي داند و تنها افراط در زيور آلات را -كه برخي از حاج خانم ها زير حجاب، دستان شان پر از طلاست و اين مخالف سفارش خداست- نكوهش (نه اجبار) مي كند؛ حالا شما اين مجسمه هايي را كه مانكن مي ناميد، بابت انحناي بدن داراي اشكال مي دانيد! اسلام انحناي بدن زن كه جزو زيبايي طبيعي آن است، بدون اشكال مي داند و شما به يك مجسمه گير مي دهيد!؟! همين امروزه بسياري حتي اسم زنشان را نمي برند و آن را بد يا بي غيرتي تعبير مي كنند -مثلاً مي گويند حاج خانم يا منزل و غيره- در حالي كه پيامبر هم از زنان اش سخن مي گفت و هم از دوست داشتن شان و هم از زيبايي شان، تا به اعراب جاهليت بفهماند كه تعصبات و غيرت دوران جاهليت در 1400 سال پيش باطل است، چه رسد انسان قرن بيست و يك. اينك يك نگاهي به سر و وضع تان بياندازيد، در قرن بيست و يكم! شده ايد، بدتر از اعراب جاهلي 1400 سال پيش و همان حجاب افراطي را كه اسلام باطل كرده بود، اجباري كرده ايد و براي مردان هم شروط حجاب گذاشته ايد!؟ مسخره تر از آن، اصطلاح من درآوردي "بدحجابي" است كه اصلاً محلي از اعراب در دين ندارد. سر برآوردن ناگهاني اخبار درگيري فيزيكي به خاطر بدحجابي و حتي تجاوز – به خاطر حجاب تجاوز را سازماندهي مي كنند!؟ - كه پس از مدتي نيز مشخص شد، برخي از درگيري ها به خاطر حجاب نبوده، حكايت از كاري سازمان يافته از طرف متعصبان و جاهلاني است كه در رأس نهادهاي حكومتي و امنيتي قرار دارند و توطئه اي شيادانه براي ترساندن مردم كه آمران و عاملان شان نيز مشخص اند كه براي رعايت حجاب، فتواي خون صادر كردند و انسان ها را به شكل هيولا ديدند، كه احتمالاً چهره تعصب و جهل خودشان را در آينه ديده اند، اگر چشم بصيرت داشتند، مي فهميدند!؟ آنان به همراه كساني كه براي محدود كردن زنان به حجاب اجباري، تجاوز به ايشان را به سبب بي حجابي ذكر كردند، شريك جرم و ياور آن تجاوزكاران اند. فضاي مختلط نيز از احكام من درآوردي تعدادي روضه خوان است كه حرف هاي خوب اين و آن را بالاي منبر مي زنند، ولي چون كساني را كه بر مسند مي گذارند، از متعصب ترين انسان ها و بي سوادترين اند، پيداست كه آن حرف هاي خوب را نفهميده اند، و گرنه در عمل برخلاف گفتار، رفتار نمي كردند يا اين كه شياد اند و بنا به تعبير خداوند حتي پيامبران نيز نمي توانند شفاعت شيادان و فتنه گران كنند، چه رسد امامان و بيخود مظلوم نمايي هم نكنند كه عذري از ايشان پذيرفته نيست. مگر در خيابان، محل كار، مجلس و حتي منازل، فضاي زن و مردم تفكيك شده است؟ آنان مدام در اين فضاها همديگر را مي بينند و در دانشگاه نيز تفكيك جنسيتي خلاف اسلام است، چون سفارش اسلام نيست، بنابراين افراط است، ديني كه نيست هيچ، بلكه افراطي و به اين سبب، ضد دين است. مردم نيز نمي توانند چيزي را بخواهند كه به حقوق فردي ديگران مربوط است و افراطي را كه اسلام نكوهش كرده، تحت عنوان سفارش اسلامي، اجباري سازند!؟ اين كه هر كسي چه پوششي داشته باشد، در حوزه حقوق جمعي نيست، به همين سبب توسط اسلام حجاب واجب و الزامي شمرده نشده است. در اسلام، هر كس آزاد است كه چون كنيزكان صدر اسلام، يا اصلاً حجاب نداشته باشد، يا چون صدر اسلام، حجب و حيا، بدون پوشش سر و صورت داشته باشد و با وجود اين كه گذاشتن نقاب و افراط و تفريط در پوشش نكوهش شده، با وجود آن، باز اجباري نيستند و تنها توصيه اند و افراد آزاداند.
دكتر كاوه احمدي علي آبادي
دكتراي فلسفه و اديان از آمريكا
عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري
منبع:پژواک ایران