در سوداي دوران جنگ سرد!
کاوه احمدی علی آبادی
سخنان پوتين پيرامون علل گزينش هاي روسيه در بهار عربي و تصميماتي كه در تقابل كشورهاي غربي مي گيرد، نگران كننده بود و مويد نظريات آن استراتژيست هاي آمريكايي كه پوتين را در سوداي بازگشت به دوران جنگ سرد و احياي فضاي جهان دو قطبي معرفي مي كردند. پوتين براي جلب نظر راي دهندگان ملي گراي روسيه، عملاً طرح ذهني خود را لو داد. او اذعان كرد كه موازنه قدرت در دوران جنگ سرد، وضعيت مطلوبي است كه روسيه بايد به عنوان يكي استراتژي بدنبال آن باشد.
بايد توجه كرد كه نظام هاي ديكتاتوري و شبه ديكتاتوري دنيا در دو بلوك شرق و غرب، زاده دوران جنگ سرد و نظام دو قطبي آن دوران اند كه بزرگترين بازنده اش مردم و دموكراسي هاي كشورهاي غيرابرقدرت بودند. اينك كه نگراني هاي حاصل از سقوط كشورها به دامان بلوك هاي رغيب از بين رفته و وقايع پس از يازده سپتامبر موجب شد تا آمريكا يك بازنگري در تمامي ديدگاه ها و استراتژي هايش نسبت به دولت هاي حامي خود داشته باشد و تحقيقات اذعان داشت كه نظام هاي ديكتاتوري و شبه ديكتاتوري به جاي مانده از دوران جنگ سرد، علل اصلي رشد و گسترش تروريست در اين جوامع استبداد زده و صدور آن به خارج است، آمريكا از حمايت و حفظ وضع موجود كشورهاي حامي خود دست برداشت و نخست پيشنهاد اصلاحات را به آنان داد كه اكثر كشورهاي عربي اقدامي جدي و عملي در اين خصوص انجام ندادند، تا خواسته هاي مردمي امواج تحول خواه بهار عربي را به وجود آوردند. ايالات متحده برخلاف ابرقدرت هاي گذشته درصدد بر نمي آيد تا با واقع گرايي وضع موجود را حفظ كند، بلكه با نوعي آينده نگري و پراگماتيك مي كوشد تا با امواج رويدادهاي جهان خود را همساز سازد. اين دكترين به آن كشور اين امكان را بخشيده كه با وجود استفاده از نيروهاي نظامي، عمدتاً بسان كشوري حامي خواسته هاي دموكراتيك بيرون بيايد و البته اين جهان بيني انديشمندان آمريكايي و غربي نيز هست كه پيروزي دموكراسي پيروزي براي همگان است و معمولاً جهان بيني منفي را از خود دور مي سازند و در همين بهار عربي نيز عمدتاً آمريكا و مردم بهار عربي نسبت به وقايع خوشبين بودند و بدبين ترين ها، سيستم هاي اطلاعاتي كشورهاي منطقه كه با تفكرات جنگ سرد پا برجاي مانده اند، بزرگترين خطر را براي خود مي بينند و روسيه، چين و البته اسرائيل. اگر روسيه و چين به شكلي انفعالي عملاً خود را در سمت غلط تحولات قرار داده اند و آينده پس از بهار عربي را باخته اند، روش اسرائيل اساساً به گونه اي ديگر است و او سعي مي كند تا با اقداماتي عملي، بهار عربي را كه پس از سقوط ديكتاتوري هاي كنوني جوانه مي زند، با سرماي حاصل از تندروهاي سلفي و اسلامي به زمستان درگيري هاي قومي و مذهبي و هرج و مرج هاي حاصل از آن بدل كند. نگراني هاي حاصل از بهار عربي به صراحت توسط نتانياهو بيان و تأكيد شده و استراتژيست هاي موساد را به اين نتيجه رسانده كه اگر مي خواهند دولت هاي دموكرات و مستحكمي در خاورميانه بر عليه شان شكل نگيرند، بايد با تقويت افراط گرايي هاي قومي و مذهبي، اين جوامع را چنان به هرج و مرج بكشانند كه از چنان اقتدار ملي برخوردار نباشند كه بتوانند همچون تركيه در منطقه اثرگذار باشند و بايد همچون عراق در مشكلات و درگيري هاي داخلي غرق و سرگردان باشند. كاري كه موساد از طريق نفوذ در سيستم هاي امنيتي ايران در عراق انجام مي دهد و با ارائه چند هدف آبكي براي مقامات نادان ايراني، عميق ترين اهداف خود را دنبال مي كند و تعدادي روضه خوان و پاسدار بي سواد را هم به بازي گرفته كه در منطقه تأثيرگذارند، چون مي توانند منفجر كنند و ترور كنند! از سويي، مقامات ايراني پس از باخت ليبي، سوريه، فلسطين، و اخيراً مصر مي بيند كه عراق را نيز دارد از دست مي دهد و يمن نيز از وضعيتي نامشخص رنج مي برد، پس به كارهاي انتحاري روي آورده كه سبب شده عملاً به بزرگترين بازنده بهار عرب تبديل شوند و دوراني را كه سال ها روياي آن را در سر داشتند، چون به وقوع پيوست به سبب عدم درايت و اقداماتي نسنجيده و حتي كودكانه به كابوسي براي خودشان بدل كرده اند. اين مهم بدست نيامد، مگر با هدايت هاي درستي كه نخست توسط مردم منطقه صورت گرفت و سپس آينده نگري هايي كه به سران تركيه انتقال يافت و سران عرب را كه در سردرگمي به سر مي بردند، به سويي درست هدايت كردند. گرچه پيروزي بزرگ هم اينك نيز در شمال آفريقا بدست آمده است، اما وضعيت در مصر نياز به اصلاح و در سودان نياز به تغيير دارد. تيم امنيتي اي كه در مصر كشور را مديريت مي كند و از سران نظامي نيز هستند، در مسيري غلط قرار دارند و اگر اينك جلوي انحراف شان گرفته نشود، بعدها چه بسا با تاوان هاي بيشتر مقدور نگردد. تيم امنيتي كنوني درصدد است تا با مديريت سلفي ها و هرج و مرج هاي هدايت شده توسط خود، علت وجودي خودشان را توجيه كند و به مردم و كشورهاي خارجي اين گونه نشان دهد كه اگر برود، اينان به قدرت مي رسند و اين دقيقاً همان كاري است كه نظاميان امنيتي پاكستان كردند و كشورشان را به كام نابودي كشانده اند. نظاميان تركيه مي بايست آنان را از اين راه برحذر داشته و چگونگي برعهده گرفتن نقشي مفيد در كنار جامعه مدني مصر را به ايشان نشان دهند؛ به خصوص كه اسرائيل بدنبال اين هرج و مرج است و آن را تنها راه نجات خود مي بيند. سودان در شرق آفريقا به منبعي از صدور سلاح و همه نوع كمك به ترور بدل شده كه به تروريست هاي منطقه آفريقا و حتي شبه جزيره عربستان صادر مي كند. مقامات سودان در پذيرش سودان جنوبي به عنوان كشوري مستقل، بسيار عاقلانه عمل كردند و مفيد واقع شدند و از طريق تعاملات كشورهاي غربي و تركيه با ايشان مي بايست از همدستي با تروريست ها باز داشته شوند و منافع حاصل از برعهده گرفتن نقشي جديد نيز به ايشان پيشنهاد شود تا از كشوري با تأثير منفي به كشوري با نقشي مفيد بدل گردند. راه خوابيدن درگيري هاي سومالي نيز در قطع ارسال محموله هاي كلان اسلحه از سودان به شاخ آفريقا نهفته است. در سوريه، اخيراً القاعده توسط حزب بعث فعال و مديريت شده است تا به كشورهاي غربي نشان دهد كه با سقوط شان اوضاع مثل عراق مي شود؛ البته در عراق نيز القاعده توسط همين بازماندگان حزب بعث سازماندهي و مديريت مي شد. نقشه شان اين است تا پس از سقوط رژيم نيز در سوريه و عراق اين گروه هاي ترور را مديريت كرده و فعال نگه دارند. القاعده چه در سوريه و چه در عراق مهار شده بود، اما تيم هاي از آن كه در كنترل نيروهاي امنيتي ايران است، دوباره رها شده اند تا آنان ناامني را گسترش دهند و از خود سلب اتهام كنند. فلسطينيان بدرستي فهميده اند كه نمي خواهند گوشت قرباني براي خواسته هاي مقامات ايراني شوند و لبنان در اين خصوص دچار ترديد است. به هر روي به زودي وقايع پيش رو به گونه اي خواهد بود كه جاي هيچ گونه ترديدي را باقي نخواهد گذاشت.
منبع:پژواک ایران