مديريت منطقه اي با مشاركت جهاني براي بحران سوريه
کاوه احمدی علی آبادی
بحران سوريه عميق تر خواهد شد، و آن به سبب روش قهري و سركوب وحشيانه حكومت سوريه نسبت به مردم است و غربي ها بايد بدانند كه در رفتار جلادان سوريه تغييري نمي توانند پديد آورند، اما در رفتار خود مي توانند و اگر حالا به مردم سوريه كمك نكنند، آن فاجعه بيشتر سر مردم سوريه خراب خواهد شد، تا حاكمان سوريه. القاعده هيچ نيرو و سازماندهي در سوريه نداشت و هنوز نيز اگر بخواهند از مرز وارد سوريه شوند، از چنان پايگاه عملياتي و سازماندهي بومي برخوردار نيستند كه بتوانند عمليات خرابكاري بزرگ، آن هم در جوار نهادهاي امنيتي سوريه انجام دهند. همان گونه كه القاعده در عراق، تنها با سازماندهي بعثي هاي حكومت سابق توانستند عمليات هاي خرابكاري بسيار را تا مدت ها ادامه دهند، در سوريه نيز حزب بعث است كه القاعده را فعال ساخته و بدانيد كه حتي اگر اسد سقوط نيز بكند، تصميم دارند، همان بمب گذاري ها را در سوريه و عراق دوباره تداوم بخشند و دولت جديد بر سر كار آمده را با بحران و سرنگوني مواجه كنند. پس راه طولاني و البته دشواري در پيش داريم و نبايد مردم سوريه را بابت اطلاعات غلط و مهندسي شده اي كه از نيروهاي امنيتي منطقه دريافت مي كنيد –چون گمراه كننده اند- تنها بگذاريم. چون امروز كه فاجعه را عيان پيش رو مي بينيم، اگر مانع آن نشويم، فردا افسوس خوردن براي بي عملي يا عدم واكنش به موقع نمي تواند جان هزاران قرباني را به ايشان برگرداند.
تركيه بايد مديريت كمك به مردم سوريه را از همه جهات در دست گيرد و منتظر تأييد يا عدم تأييد غربي ها نماند و بداند كه اگر خود به خوبي آن را مديريت كند، هم مي تواند سطحي از همكاري هاي رسمي جهاني و هم سطحي از همكاري هاي غيررسمي را از غرب دريافت خواهد كرد و كشورهاي حاشيه خليج فارس، به خصوص عربستان و سوريه بسيار مايل به همه نوع كمك، از مالي تا تسليحات نظامي و حتي فرستادن نيرو هستند. پس مهم مديريت درست، در راه جلب همكاري هر چه بيشتر همگان، نخست براي كمك به مردم سوريه و دوم براي سرنگوني رژيم دجال سوريه؛ با روش هاي رسمي و البته غيررسمي.
مقامات تركيه نخست بايد براي ايجاد منطقه امن براي آوارگان سوريه به شوراي امنيت فشار بياورند و علاوه بر تركيه ساير هماسيگان نيز به سازمان ملل هشدار دهند كه با روالي كه بحران سوريه پيش مي رود، آنان با سيلي از مردم فراري مواجه مي شوند كه حتي ابتدايي ترين نيازهايشان را نيز نمي توانند تأمين كنند و اگر روسيه و چين خيلي نگران بحران سوريه هستند، ولي نمي خواهند با ايجاد منطقه امن موافقت كنند، پس خودشان مايحتاج آوارگان را از هر نظر تهيه و تضمين كنند و آنان نمي توانند بايستند پس از بروز بحران تازه به فكر راهكار مناسب بگردند كه عملاً نيز خيلي دير باشد. كشورهاي عربي بايد پي در پي به حملات سياسي و همزمان گفتگوها و فشارهاي ديپلماتيك به روسيه و چين ادامه دهند و رايزني هاي بيشتر را با آمريكا و كشورهاي اروپايي براي خريد سلاح ها و جايگزيني شان با سلاح هاي ارسالي براي رزمندگان سوريه در دستور كار قرار دهند. غذا و پوشاك مردم نيز بايد به شيوه هاي رسمي و غيررسمي بدست مردم برسد، همان طور كه سلاح براي دفاع از خودشان مي رسد.
در همين نگاه نخست مي توان پي برد كه ارتش آزاد سوريه و مردمي كه بدان ها پيوسته اند، تا چه حد از كمبود همه چيز رنج مي برند. از سلاح هاي ابتدايي گرفته تا لباس رزم كه برخي با شلوار جين مي جنگند! مقامات غربي اگر مي ترسند كه سلاح هاي شان بدست تروريست ها بيافتد، لااقل مي توانند در زمينه هايي آنان را تجهيز كنند كه برايشان خطرناك نيست. مثلاً لباس هاي مناسب رزم و به خصوص جليقه هاي ضد گلوله كه موجب حفظ جان شان مي شود و كسي نيز نمي تواند از آن براي خرابكاري استفاده كند و آن ها مردم عادي سوريه را نيز كه هدف شليك تك تيراندازهاي سوري قرار مي گيرند، مي توانند حفظ كنند. يا ميادين ميني كه توسط ارتش سوريه در مرزها ايجاد شده و پناهندگان و مردم عادي اي كه بخواهند از كشتار و جنگ فرار كنند، طعمه اين مين ها مي شوند و مجروح و كشته مي گردند، با ارسال پيشرفته ترين سلاح هاي خنثي سازي مين از طريق تركيه، از جان مردم حفاظت كنند. مبارزان ليبي هنوز مي توانند از نظر تسليحاتي به سوريه كمك كنند و آن هدفي است كه موجب مي شود، انقلابيون ليبي در آينده افتخار كنند كه هم در سرنوشت ليبي و هم سوريه تأثيري مثبت گذاشته اند و هم آن ها را از درگيري هاي داخلي دور مي سازد. كشورهاي حاشيه خليج معمولاً از پيشرفته ترين سلاح ها برخوردارند و از نظر مالي نيز در تنگنا نيستند و به راحتي مي توانند هم هزينه و هم سلاح هاي مبارزان سوريه را تأمين كنند. مهم تر از همه، واحدهايي نظامي از قطر و تعدادي از كشورهاي خليج فارس در گذشته توسط آخرين متدهاي رزمي تعليم ديده اند و مي توانند عمليات هاي كماندويي مناسبي را ترتيب دهند. تركيه بايد اجازه دهد تا آن واحدها امكان عمليات در سطح فرماندهي و حاكميت سوريه را ارزيابي كنند و اگر در قالب چند سناريو ممكن بود، آن عمليات را براي در كنترل گرفتن معدود تيم فرماندهي سوريه با هدف پايان بخشيدن سريع و با تلفات هر چه كمتر اجرا كنند. البته بريتانيا و به خصوص فرانسه نيز مي توانند توسط واحدهاي امنيتي شان، چنان كه در ليبي به رزمندگان كمك رساندند، مفيد واقع شوند و تركيه با ديپلماسي فعال در سطح منطقه و جهان مي تواند از كمك هاي غيررسمي قابل ملاحظه اي از كشورها براي مردم سوريه برخوردار شود.
افسران تركيه بايد علاوه بر سطوح مختلف فرماندهي، شناسايي، عمليات ويژه، واحدهايي براي ايجاد كانالي امن از سوريه به تركيه به خاك سوريه فرستاده شوند، تا مردم و اوارگان و فراريان را در قالب تيم هايي به دور از ميادين مين و از راهي امن به تركيه برسانند. نگراني تركيه از بابت كردها قابل درك است، اما بايد توجه كنند كه اساساً شرايط منطقه در حال تغيير است و اگر در گذشته مي شد، با دوري از همكاري با كردها، انسجام در منطقه را تضمين كرد، اينك بايد با شركت فعالانه شان، انسجام را تأمين نمود و اگر نسبت به خواسته هاي به حق كردها، نرمشي عملي – و نه فقط لفظي- وجود داشته باشد، آنان به سوي تجزيه كشور نخواهند رفت، چون به جز بخش هايي از عراق –كه آن نيز با اقوام ديگر مشترك است- بقيه مناطق كردنشين از ذخاير انرژي بي بهره هستند و عملاً به افغانستاني ديگر بدل خواهند شد و نمي توانند به صرف استقلال، به مثابه كشوري ثروتمند و مقتدر، مردم كرد را از فقر و محروميت نجات دهند و بر آن خواهند افزود، مگر اين كه خود بخشي از كشورهاي همسايه كه داراي منابع غني انرژي هستند، باشند و بمانند.
منبع:پژواک ایران