دانشگاه را به كابوسي براي متحجران بدل خواهيم كرد
بگذار كه تاريخ امروز را اين سان خلق كنيم
کاوه احمدی علی آبادی
اقدام درست و پيشرو دانشجويان دانشگاه مازندران در مبارزه منفي با متحجراني كه هر روز محدوديتي جديد براي دانشگاه به شكلي رسمي و غيررسمي تجويز مي كنند -و امروز تفكيك جنسيتي و ديروز اسلامي كردن علوم و فردا...- بايد توسط دانشجويان و اساتيد دانشگاه هاي ديگر تداوم يابد. اين مبارزات بخشي زنده و زاينده از دروسي است كه در دانشگاه تجربه و خلق مي كنيد. آيا امروز از نقاط روشن مبارزات تاريخي ملل مختلف به خود نمي باليد، پس بدانيد كه تاريخ فرصتي را اينك در اختيار نسل شما قرار داده تا آن را به گونه اي بيافرينيد كه فرزندان شما بدان افتخار كنند؛ آن گونه كه مجبور نباشيد چون حاكمان كنوني به دروغ آن را ديگرگونه جلوه دهيد و مبدل سازيد. اسلامي كردن دانشگاه و تفكيك جنسيتي دو گام جديد متعصبات و متحجراني است كه با علم و دانايي مخالفت اند، چون ديدند چگونه همان انجمن هاي اسلامي اي كه پديد آورده اند، اينك با كمك علم و هنر بر عليه متشرعين و متعصبان بي سواد حكومتي به مبارزه برخاستند و جنبش سبز و جنبش رنگين كمان را به چنان كابوسي برايشان بدل ساختند كه اينك در منطقه به عنوان شيادان انگشت نما شده اند و پرچم شان را آتش مي زنند و عكس شان را پاره مي كنند و با رسوايي ايشان را بيرون مي كنند. اين روش شيادانه متحجران و متعصبان از ابتداي انقلاب گام به گام دنبال شده است. بسياري از همين ها مخالف دانشگاه بودند و مي خواستند نظام حوزوي و ملاخانه اي گذشته را كه طالبان پرور است، بر پا كنند، اما چون برخي از رهبران شان كه اندك زماني در خارج از كشور زندگي كرده بودند، و از اين روي كمي چشم و گوش شان باز شده بود، با آن مخالفت كردند، بحث انقلاب فرهنگي را پيش كشيدند و سپس ادغام حوزه و دانشگاه را كليد زدند و همواره اگر توانستند به شكلي رسمي و اگر با مانع مواجه شدند، به شكلي غيررسمي آن را به زور خواستند، اعمال كنند و اينك همان طرح تفكيك جنسيتي را كه رسمي با مقاومت شما ناگزير به لغوش شدند، به شكلي غيررسمي در دانشگاه هاي مناطق مختلف دارند، اعمال مي كنند و با شماست كه به شكلي منفي و مثبت با آن مبارزه كنيد. يادتان باشد كه انقلاب دوم فرهنگي را كه مي خواستند رقم بزنند ما با اعتراضات مداوم و مواج خود، آن را باطل كرديم و چنان كه اسلامي كردن دانشگاه شان را نيز باطل مي كنيم و افسران بيسواد به اصطلاح جنگ نرم شان را در مدارس به سخره گرفته اند، چه رسد در دانشگاه. اينك نيز به غلط كردم محترمانه افتاده اند و كارهاي خود را حاشا مي كنند! مبارزه منفي شما با همين اعتراضات و اعتصابات دانشجويي به بهانه ها و مناسبت هاي مختلف خواهد بود و مبارزه مثبت شما با تعامل دانشجويان بدون در نظر گرفتن جنسيت طرف مقابل است؛ هم در فضاهاي عمومي و هم خصوصي. چون شما وقتي با انساني رو به رو مي شويد، او را به شكل انسان مي بينيد، نه با نگاه جنسيتي كه همين بنا به تعبير قرآن، بيماران جنسي هستند كه حتي ناموس شان را با نگاهي جنسيتي مي نگرندد. اختلاط جنسيتي در هيچ جاي قرآن و اسلام نيامده، همان گونه كه حجاب اجباري نيامده است و چادر و مغنه و نقاب، پوشش بدويان جاهلي زمان پيامبر بوده كه آيات قرآن آن افراط را با تفريط هرزگي (ناپاكدامني) باطل كرد و تأكيد بر پاكدامني به جاي حجاب كرد –آيات كه ايشان آيات حجاب مي خوانند، آيات پاكدامني است، نه حجاب- و باز گفت كه خداوند از دل ها خبر دارد تا همين متحجرين، بهانه اي جديد براي عفاف و حد زدن برايش نسازند و تنها سفارش بومي آن زمان را در انداختن پوشش بر گريبان ها ذكر كرده است و حجاب به اين سياق ساخته و پرداخته متحجران ديني است كه همواره با گذشت زمان چون علف هرز رشد مي كردند –حتي در اوائل انقلاب نيز حجاب اجباري نبود و ابتدا در ادارات آن را جباري ساختند و سپس گسترش دادند- و باغ انبياء را ويران مي نمودند و همواره پيامبران و منجيان جديد بدين سبب مي آمدند تا همين تعصبات و تحجرات را كه اينك به نام دين صورت مي گرفت، باطل كنند و اينك زمان ابطال اين روضه خوان ها و متشرعين وقيح رسيده است. يادت باشد، در همان تعصن ها و اعتراضات تان بايد آنجا را به مكاني براي بحث و گفتگو پيرامون تفكيك جنسيتي و عدم توانايي روضه خوان ها در نسخه پيچي براي دانشگاه و خروج نظاميان از دانشگاه و اخراج آقازاده هاي حوزوي شان كه مي خواهند به عنوان دانشجو و استاد به دانشجويان غالب كنند، و ساير محدوديت هاي متعصبان و متشرعان براي دانشجويان بپردازيد. اين يعني، هر حمله شان را به شكستي جديد برايشان بدل مي سازيد. مي بينيد كه چگونه در نزد مردم و منطقه بي آبرو و رسوا شده اند و ايشان را در دانشگاه و پژوشگاه نيز همان گونه كه هستند و بدون نقاب رسوا خواهيم كرد و نقشه هايشان را تحت عنوان اسلامي كردن علوم به شكستي ديگر در تاريخ اين سرزمين و منطقه بدل خواهيم ساخت. يادتان باشد كه شما در اين سه سال كابوس شان بوديد و آنان چيزهايي را كه نمي خواستند بشنوند و ببينند، بنا به اعتراف خودشان در 18 تير ديدند و شنيدند و هرگز خواب روشنگري جنبش سبز و جنبش دانشجويي اخير شما را نيز نمي ديدند كه موجب شده در حوزه عليمه و حتي در بيت هايشان منزوي شوند و شما مي بينيد كه چگونه نزديكان معتمد حكومتي شان هر روز رسوايي و توطئه جديد از ايشان توسط ويكي ليكس لو مي رود تا اين رسوايان قدرت طلب را بشناسيد كه دين و شريعت تنها برايشان بهانه اي است براي قدرت و چون ببينند قافيه تنگ است، به سرعت با آن سوي مرزها و همان ها كه استكبار جهاني مي خوانند ساخت و پاخت كه جاي خود، حتي برايشان خبرچيني و خودشيرني و آدم فروشي مي كنند و اينك دارند بت كبيرشان را به حراج مي گذارند، چون صداي صور را شنيده اند و ناقوس سقوط ديكتاتورها در منطقه به صدا در آمده است.
هر محدوديتي توسط آنان را بايد به مبارزه اي برايشان بدل سازيد. مبارزات مثبت شما مي بايست با تعامل مختلط دانشجويان دختر و پسر صورت گيرد و چه در محيط هاي رسمي دانشگاهي و چه محيطي هاي غيررسمي و محفل هاي دوستانه و دانشجويي كه در مكان هاي عمومي مختلف برگزار مي كنيد، ادامه يابد. حتي اگر لازم شده در محيط خانه و باغ هاي شخصي تان بايد به شكلي ادواري اين جلسات را بدون در نظر گرفتن نوع جنسيت برگزار كنيد. حتي در غرب نيز بسياري از جرقه هاي خلاقانه دانشگاهي در محافل خودجوش دانشجويي و استادي-دانشجويي شكل گرفته و رشد مي كند و فيلسوفان و انديشمندان از فضاي باغ تا حمام گرفته را مكان توليد انديشه و علم مي سازند و شما مكان هاي جديد را بايد در فضاهاي عمومي و خصوصي كشورمان براي اين كانون هاي مبارزات داشنجوي و دانشگاهي شكل دهيد كه فردا فرزندان شما و معتبرترين دانشگاه هاي جهان، راهكارهاي مبارزاتي شما را به عنوان دروس دانشگاهي به هزاران محقق و استاد ياد خواهند داد تا تازه آن را براي دانشجويان فردا تدريس كنند. دانشگاه دقيقاً اينجاست؛ يعني مكاني براي توليد، رشد، گسترش علم و هنر و دين و انعكاس و انتقال آن به جامعه و جامعه مدني و تاكنون دانشگاهايتان بيشتر اموزشگاه بودند و اينك با اين مبارزات شماست كه دارد به معتبرترين مكان دانشگاهي جهان بدل مي شود.
كساني كه محدوديت هاي دانشگاهي را رقم مي زنند، چند دارنده مدرك دانشگاهي را كه شيفته قدرت و باخته جاه طلبي خودشان اند، جلو فرستاده اند، چون خودشان خوب مي دانند كه سواد دانشگاهي كه پر واضح است ندارند، حتي در حوزه علميه ايشان را قبول ندارند و همان مدارك حوزوي شان را با رانت هاي حكومتي گرفته اند و اينك آقازاده هايشان را كه بانيان كهريزك و تبرئه كنندگان شان بودند، آمر پنهان ساخته اند –تقلب انتخاباتي نيز توسط همين ها سازماندهي و برنامه ريزي شده است- كه بايد در همه جا رسوا شوند، چون مومن است كه آبرو دارد و جاني، دروغگو، وقيح، جاه طلب و تجاوزگري كه تازه به نام دين چنين كند، و بدان افتخار نيز كند مي بايست در دنيا و حتي آخرت رسواي جهانيان شود. اينان انسان هاي بسته اي هستند كه از اندروني و بيروني خانه خود فراتر نرفته اند و حتي محرم ناموس شان نيستند و اخبار تجاوز و جنايت هايشان اينك همه جا پيچيده اند و چون در فضاهاي محدود ملاخانه اي پرورش يافته اند، تا كمي موي زني را ببينند كه بيرون زده، خود را خراب مي كنند و من در خارج از كشور بسياري از اين متحجران را بارها ديدم كه هنوز فرصت اصلاح ريش شان را نيافته بودند و چنان هرزه درانه رفتار مي كردند كه خارجيان انگشت به دهن شده بودند. اين ها دنيا ديده كه نيستند هيچ، حتي همين ايران را نيز نديده اند و اكثراٌ جواناني متشرع و متعصب بودند كه آدم كشي را با انقلاب عوضي گرفته بودند و وقتي انقلاب شد، ناگهان از روضه خواني و شاگرد نانوايي به مقامات و پست هاي حكومتي رسيدند و توسط همان نيروهاي امنيتي شان كه بازيچه هاي موسادند، در محدوديت هاي سه دهه اي وامانده اند و تصور مي كنند كه تمامي جهان نيز در اين مدت چون خودشان فسيل مانده و ترقي و تكامل نيافته است. يادتان باشد، شما اگر به مبارزات منفي و مثبت تان تداوم و گسترش بخشيد، دانشگاه را به كابوسي برايشان بدل خواهيد كرد. بلي، دانشگاه و سپس جامعه را به كابوسي براي متحجران و متعصبان بدل خواهيم ساخت، همان گونه كه منطقه را براي ديكتاتورها به دوزخي بدل ساختيم؛ اينجا و اكنون.
منبع:پژواک ایران