PEZHVAKEIRAN.COM جنبش با اعتراضات نامتقارن و فرسايشي زنده است
 

جنبش با اعتراضات نامتقارن و فرسايشي زنده است
مرگ يك حكومت پيش از تدفين آن 

کاوه احمدی علی آبادی

سركوبگران و سطحي انديشان قادر بر درك اين نكته نيستند كه يك جنبش به چه اشكال مختلفي مي تواند به مبارزه و حيات خود ادامه دهد و تظاهرات خياباني تنها يكي از صور آن است كه با آن به اوج مي رسد، اما هرگز با تظاهرات پيروز نمي شود، بلكه با شكاف و ريزش در حاكميت است كه به كرسي مي نشيند.

تظاهرات پراكنده در نقاط مختلف تهران و شهرستان ها در 25 بهمن، تحريم عملي انتخابات نمايشي توسط مردم- با مشاركت تك رقمي در تهران و مشاركت زير 5 درصد در استان هاي مرزي و پايين ترين نرخ مشاركت در تاريخ رژيم- و اعتراضات توأم با جشن و پايكوبي به بهانه جشن چهارشنبه سوري كه به جنگ هاي خياباني شبيه شده بود، تنها مبارزات منفي اين جنبش را نشان مي دهند و مبارزات مثبت آن نيز همزمان در زير پوست جامعه در حال تعميق و تحول مداوم و شتابان اند.

هر جنبشي اگر بخواهد به حيات اش در بلندمدت ادامه دهد، بايد بداند كه چگونه طي حركت و مبارزه مداوم اش، استراتژي و راهكارها و تاكتيك هايش را تغيير داده تا حاكميت ظلم و زور را شكست دهد. مبارزات منفي و مبارزات مدني پيشين، تعدادي از آن ها را طي مبارزات شان به آزمون گذاشته اند و آن ها كه از بوته آزمايش موفق بيرون آمده اند، مورد استفاده جنبش هاي ديگر قرار مي گيرند و هر جنبشي نيز بسته به شرايط و تجارب اش، تعدادي از ابتكارات را به آزمون مي گذارد. جنبش مدني ايران اين گونه است و پس از اين كه اصلاحات در ايران با وجود برخي تحولات، در بعضي از زمينه ها توسط نهادهاي قدرت به بن بست رسيد، نارضايتي ها و اعتراضات افزايش يافت تا به مناسبت تقلب در انتخابات 88 فوران كرد و جنبشي جديد را تحت عنوان جنبش سبز به جنبش هاي مدني ايرانيان افزود. از آن موقع نوع، زمان و مكان و مهمتر از همه، پهنه و هويت اين جنبش هر چه گذشته بيشتر عمق يافته و گسترش يافته است.در زمستان همان سال، با ريختن مأموران انتظامي، سپاهي، بسيجي و لباس شخصي چه در لباس فرم و چه لباس شخصي و برخي با زدن و دستگيري و مصدوم ساختن مردم و برخي نيز با اشغال كف خيابان ها تصور كردند، موفق شده اند كه جنبش را بخوابانند و يك مثلاً حماسه اي را نيز با هويت "سانديس خوري" تاريخ گذاري كردند. در زمستان همان سال، مردم در قالب فريادهاي شبانه از پشت بام ها، صداي اعتراضات خود را به فراتر از شهرها رساندند و در جهان آنقدر انعكاس داشت كه تعدادي از برجسته ترين مقامات غربي در سخنراني هاي رسمي خود از آن به عنوان شاهدي بر تداوم جنبش ياد كنند. در ايام چهارشنبه سوري همان سال نيزاتفاقاً مردم و به خصوص جوانان، چهارشنبه سوري را به اعتراضات مدني بدل كردند و وارد تاريخ جنبش سبز كردند. سپس در بهار سال آينده، جنبش مردمي كه متوجه شد، تاكتيك جنبش براي خاموش شدن اعتراضات آن است كه در تاريخ هاي فراخوان، نيروهاي نظامي و شبه نظامي اش را در اشغال خيابان در آورد، تاكتيك ها را تغيير دادند، گرچه فراخوان ها همچنان مدام نيروهاي حكومتي و نظامي و شبه نظامي را به خيابان ها مي كشيد و در دوددلي، درگيري يا عدم درگيري باز خسته تر و فرسوده تر مي شد، به طوري كه حكومت لغو مرخصي ها و افزايش آماده باش ها و ريختن به خيابان ها را با مشوق هاي ديگر جبران كند. سپس اولين اعتصاب جنبش سبز با اعتصاب عمومي در استان هاي كردنشين با موفقيت كليد خورد. همه جا تخته شد، تا به حاكمان برساند كه با تغيير تاكتيك اعتراضات خياباني، اعتراضات و جنبش مردمي تخته شدني نيست. اين در حالي بود كه فعالان سياسي جنبش متوجه انشقاق و ريزش ها در نيروهاي حكومتي بودند و همزمان نيروهاي سركوبگري كه مي خواستند، رندانه حكومت را از ديگر قبا بربايند و قبضه كنند و يك رژيم كاملاً نظامي را با يك فرعون روي صحنه به كرسي بنشانند. تغيير تاكتيك اعتراضات، آنقدر پرثمر بود كه همه نقشه آنان را خنثي كند و هم حالا پس از چند اتفاق، دست شان براي كودتا، زودتر از زماني كه ترتيب داده بودند، لو رود و در مهندسي هاي اخير كاملاً خط خوردند، گرچه هنوز در تلاش اند و كاملاً حذف نشده اند. در حالي كه جنبش به فريادهاي اعتراضي شبانه فرو رفته بود، و گرچه حالا جنبش دانشجويي نبض مبارزات را در دست داشت و در فضاي مجازي حتي توفنده تر شد، اما در اواخر همان سال نيز زمزمه هاي موفقيت سركوبرگان توسط سطحي انديشان بالا گرفت، در حالي كه همان زمان آن مقامات امنيتي كه بيش از ديگر حاكمان، شرايط انفجاري جامعه و رفتن جنبش در قالبي خاموش را فهميده بودند، متذكر شدند كه جنبش پايان نيافته و هنوز ادامه دارد، تا بهار عربي به وقوع پيوست و امواج آن، جنبش ايرانيان را هم فرا گرفت و باز چند تظاهرات گسترده در سراسر كشور به وقوع پيوست و چند راهپيمايي اعتراضي در سكوت برگزار شد، تا خوابزدگان، يك سيلي ديگر دريافت كنند كه تازه ميانه راه است. حالا ديگر خرد جمعي جنبش، استراتژي، تاكتيك و نوع و زمان و مكان اش را تعيين مي كرد، نه فراخوان هاي سياسي و رسمي. درست وقتي كه بسياري از مقامات حكومتي، از بابت تداوم اعتراضات ساكت شده بودند، چون هيچ حرفي براي توجيه آن نداشتند، با عدم تداوم تظاهرات خياباني در سال بعد باز اميداور شدند كه موجي بوده كه رد شده است. اما اين موج اساساً قانون چرخش و پيچش اش را غيرقابل پيش بيني نشان داد و در سال جديد با اعتراضات زيست محيطي نسبت به مرگ درياچه اروميه كليد زده شد و به سرعت فراتر از آن رفت و به اعتراضات در استان هايي كه هموطنان ترك در اكثريت بودند، كشيده شد و در چند موج نيز تداوم يافت، و به هموطنان عرب مان در خوزستان نيز رسيد تا جايي كه هنوز بازي هاي فوتبال بهانه اي براي بروز دوباره اعتراضات خياباني مي شود. چون جامعه اينك بسان اتاق گازي بود كه از خواسته هاي به تعويق افتاده مردمي از طريق سركوب، اشباع شده بود و هر جرقه اي بهانه اي براي يك انفجار ديگر بود. در حالي كه حكومت منتظر يك اعتراضات مشابه در نمايش انتخابات اخير بود، مردم زمان را براي چهارشنبه سوري تعيين كردند.

هنوز نيز برخي تصور مي كنند كه با آرام گرفتن تظاهرات خياباني، جنبش به پايان رسيده و هنوز نمي دانستند كه جنبش يا قيام و انقلاب هرگز مساوي با تظاهرات نيست، بلكه جنبش مدني ايرانيان برخلاف بهار عربي كه راهكارهاي خشن تر و سريع الوصول تري را برگزيده اند، راهكارهاي تغييراتي بطئي تر و مدني تري را به آزمون گذارده است. بزرگترين موفقيت جنبش آن بوده كه با وجود سركوب، به زندان انداختن، آزار و شكنجه و تهديد و اعدام همچنان به هويت اش ادامه داده و اعتراضات منظم را به اعتراضاتي نامنظم و فرسايشي و تظاهرات در خيابان ها را به اعتراضاتي كه زمان و مكان اش معلوم نيست، تغيير داده است. نفرت عمومي چنان نسبت به حاكميت زياد شده كه حاكمان ناگزير به رها نمودن برخي از عرصه هاي نبرد شده اند و عملاً دست ها را بالا برده اند. جنبش تغيير كيش و دين چنان بين جوانان خاموش و بي صدا گسترش مي يابد كه هرچه حاكميت بر دستگيري ها و مجازات هاي نوانديشان مي افزايد، عملاً جوانان از لج حكومت نيز شده بر تغيير كيش و دين گسترش مي بخشند و گرچه آن تغيير كيش تنها به مسيحيت محدود نمي شود، اما ابتكار عمل دست آنان است و ايشان عهد بسته اند كه در ازاي هر يك مسيحي كه ايسان دستگير كنند، ده نفر را به كيش مسيحيت هدايت كنند. به وضوح، ريزش و نارضايتي در ميان قشري كه تا پيش از اين، با چسباندن خود به سنگين ترين بتواره ها در حاكميت سعي مي كردند، جلب نظر كنند، اينك با انتقاد كسب حقانيت مي كنند، چون دريافته اند كه با اين روند حتي در بيت هايش منزوي شده، چه رسد جامعه. مهمترين دليل براي تعميق و گسترش جنبش، آن كه مطالبات مردمي از تقلب در انتخابات، به ساختاري ترين تحولات در حاكميت رسيده است و جامعه مدني در حال آزمون نخستين تجارب در شكل دهي نهادهاي مدني مطابق خواسته هاي خود است. از آن سوي، حاكمان نادان به هر ميزان كه سعي مي كنند، خود را مستحكم تر و سخت تر و قاطع تر سازند، به همان ميزان كوچك تر و منزوي تر مي شوند و ديگر حتي با دستورات مستقيم حكومتي حتي نمي توانند در به اصطلاح اصولگرايان حكومتي وحدت ايجاد كنند و آنان كه پس از تخصص در دروغگويي، دزدي، قاچاق و اختلاس و البته رياكاري، اصولگرا رنگ شده بودند، حالا همان دروغ و رياي دروني كرده در شخصيت شان را در مقابل حاكمان پياده مي كنند و داد و بيدادهاي هيچ مقامي نيز كمكي به وضع نمي كند و مدام شكاف شان عميق تر مي شود.

 انتخابات كه -به اشتباه- بزرگترين چالش رژيم خوانده مي شد، با تحريم كامل مردم و خانه نشيني، شكلي ديگر از مبارزه مدني را نشان داد. آن انزوا به گونه اي بود كه هر كسي رأي داد توسط مردم مواخذه شد، چه رسد كه بخواهد ليست دهد و مردم نيز ديگر با فراخوان هاي رسمي به صحنه اعتراضات نامتقارن نمي آيند، بلكه با خواسته هاي خودجوش از بطن جامعه برمي خيزند و اين استقلال بدان معناست كه حاكميت ديگر حتي از طريق ساخت و پاخت با بخش هايي از احزاب و طيف هاي سياسي كه در گذشته پايگاهي در نزد مردم داشته اند، نمي تواند جنبش را بخواباند. مردم برخلاف انقلاب 57 ثابت كرده اند كه ديگر نمي خواهند ديگران براي آنان تصميم بگيرند و هر كس كه در جامه رهبر بنا بر هر مصلحتي بخواهد تغييراتي در جنبش دهد، مردم به سرعت او را ترك مي كنند و به راه خود ادامه مي دهند، و اختلاف بر سر اين و آن نيست، بلكه مردم اساساً قيم نمي خواهند كه به جايشان تصميم بگيرند و حرف هاي خودشان را در دهان مردم بگذارند، حالا هر كسي با هر سابقه اي كه مي خواهند باشند. اين حركت كه از اواسط دوران اصلاحات شروع شده بود، در انتخابات اخير بيشترين مقدار استقلال را از خود نشان داد. مردم و رسانه ها و حتي نيروهاي بسيجي و سپاهي نظاره گر ميزان مشاركت مردم بودند، و با آمارهاي مضحك حكومتي نمي شد، آن را دگرگونه جلوه داد. ميزان مشاركتي 30 درصدي آن هم در جايي كه انتخابات با هدايت و تبليغات حكومتي و مهندسي نيروهاي تحت امر صورت مي گيرد، يعني فاجعه! در يك انتخابات آزاد در نظامي دموكرات با حكومتي بي طرف است كه مشاركت 40 و 50 درصدي طبيعي است، هم چنان كه مشاركت بالاي نود درصدي در يك جامعه، خود حكايت از نظامي ديكتاتوري دارد. اين در حالي بود كه حتي همين حدود 30 درصد نيز مشاركت واقعي مردم نبود و مشخصاً نهادهاي رسمي نوعي اجبار و كنترل را نسبت به سربازان و اعضاي شان اعمال كرده بودند تا آنان رأي دهند و در بسياري نقاط نيز رأي ها با ارقامي عجيب فروخته شد كه همان رأي فروخته ها نيز برخي رأي دادند و بعضي ندادند. اين شوي انتخابات نيز بار ديگر به جهانيان نشان داد كه تقلب در انتخابات به يكي و دو مورد محدود نيست و به يك روال در نظام حاكم بدل شده است و حتي بخش هايي از سپاهيان معترض گزارشات، جلسات حكومتي هفته هاي قبل از انتخابات كه ليست هاي مهندسي شده اي را كه بايد از صندوق بيرون مي آمدند، لو دادند، آنان را به گونه اي رسوا ساخت، كه اكنون حتي مقامات سياسي غربي با شوخي و حتي تمسخر نسبت به انتخابات ايران ياد مي كنند. اما جالب ترين اظهارنظر را مي شد در پيامك هاي مردمي يافت كه پيش از انتخابات كه از مردم عاجزانه مي خواستند كه در نمايش انتخابات شركت كنند، مي گفت: التماس نكن. و  پس از اعلام نتايج مهندسي شده انتخابات بين مردم پخش شد و به حاكمان با نيش و كنايه مي زد: حالا برويد با همان رأي دهندگان خيالي تان با استكبار جهاني بجنگيد!

چهارشنبه سوري هر سال كه به سبب مقاومت هاي حكومتي در مقابل تمايلات مردمي نسبت به آيين هاي ملي به نوعي توسط جوانان به درگيري كشيده مي شد، پس از جنبش سبز عملاً به تاريخ و هويتي در مبارزات مدني بدل شد و امسال به اوج خود رسيد كه يادآوري بود براي حاكماني كه خود را به زور مي خواستند به خواب بزنند، تا با يك سيلي ديگر چرت شان پاره شود كه جنبش نامتقارن و فرسايشي ادامه دارد و اگر نيروهاي انتظامي و ضد شورش حكومت از اين همه تاريخ براي آماده باش و آمدن به خيابان خسته شده اند، مردم و به خصوص جوانان خسته كه نشده اند هيچ، تازه دارند از اين مبارزه لذت مي برند و با جشن و پايكوبي نيز به پيشواز مبارزه اي ديگر با ظلم و زور در سالي نو مي روند. اين در حالي است كه حكومت با بزرگترين چالش و تهديد خارجي در تمام طول عمر خود و يك زمان مشخص براي انعطاف، و حاكماني كه طي اعتراضات مردمي ياد نگرفتند، نرمشي از خود نشان ندادند و آن را براي خود عار مي دانستند، حالا چگونه نسبت به تهديدي خارجي مي توانند عقب نشيني كنند و گرنه بايد منتظر بمانند كه در زماني كمتر از يك سال، بزرگترين تاوان زندگي شان بدهند، آن هم براي قدرت و حكومتي كه جهت حفظ آن، از هيچ ظلم و جنايتي فرو گذار نبودند و هيچ كس از رفتن شان متأسف و پشيمان نخواهد شد و اين يعني مرگ يك حكومت، پيش از به خاك تاريخ سپردن آن.

منبع:پژواک ایران


 کاوه احمدی علی آبادی

فهرست مطالب  کاوه احمدی علی آبادی در سایت پژواک ایران 

*راز پیروزی رعدآسای انقلابیون عراقی در استان های سنی نشین؛رهبری، فرماندهی و مدیریت میدانی  [2014 Jul] 
*نقاب هاي دجال كبير انقلاب شخصیت واقعی پشت نقاب رهبر انقلاب را بهتر بشناسیم [2014 Jun] 
*وقتي مفسدان مبلغ دين خدا مي شوند!  شما شهر خدا را با بهشت عوضي گرفته ايد [2014 Jun] 
*تحليلي بر رازهاي تداوم شكست اصلاح طلبان؛ ثمره والاس رقصيدن پنهاني با شيطان!  [2014 May] 
*تحليلي بر انتخابات عراق؛ خوانش سناريوهاي پيش رو در عراق  [2014 May] 
*مبارزات منفي و مثبت ايرانيان با رژيم كه تداوم دارد رژيم ايران در همه عرصه ها قافيه را باخته است [2014 Apr] 
*تحليلي بر تحولات شتابان خاورميانه و شمال آفريقا؛در آستانه فوران توفاني ديگري در منطقه ايستاده ايم  [2014 Apr] 
*همگام با سنفوني حقوق بشري بر ضد رژيم ايران؛  [2014 Apr] 
*حملات حقوق بشري به رژيم ايران بايد ادامه يابد؛ بي وقفه و پي در پي  [2014 Apr] 
*در كوران بحران ها در اينجا و آنجا؛  [2014 Apr] 
*تحليلي بر انتخابات شهرداري هاي تركيه؛ پيروزي كه مي تواند فريبنده باشد!  [2014 Apr] 
*سنفوني ايرانيان به هم مي پيوندد؟ آسوده و آرام يا روي سرير خون حاكمان! [2014 Mar] 
*روسيه كريمه را تصاحب كرد، اما اوكراين را از دست داد!  [2014 Mar] 
*چرا اسلامگرايان امروز بدتر از جاهلان صدر اسلام اند؟ تبديل ميليون ها انسان به مشتي حيوان! [2014 Mar] 
*تحليلي بر شطرنج سناريوهاي پوتين-اوباما؛ از اوكراين تا سوريه  [2014 Mar] 
*بحران كنوني اوكراين، نشان دهنده دورنماي ژئوپالتيك آينده؛ هنوز هيچ چيز از دست نرفته  [2014 Mar] 
*تغيير و اصلاح در اينجا و آنجاي خاورميانه؛  [2014 Feb] 
*معاملات شيطاني؛ براي يك آرماگدون شيطاني   [2014 Feb] 
*خاورميانه به كدام سوي؟ مصالحه يا محاربه!  [2014 Feb] 
*كردها به سوي كنفدراسيون به جاي تشكيل كشور يا تجزيه؛ تشكيل كنفدراسيون بدون فروپاشي سيستم دولت –ملت ها در خاورميانه [2014 Feb] 
*تحليلي بر انقلاب ها و جنبش هاي خاورميانه از ديكتاتوري نظامي و استبداد ديني به سوي دموكراسي [2014 Jan] 
*ايران در سياست هايش در منطقه مي سوزد تحليلي بر گسترش جنگ داخلي از سوريه به عراق؛ [2014 Jan] 
*شكست 9 دي پس از چهار سال جنبش سبز به كوري چشم اقتدارگرايان و دودوزه بازان هنوز زنده است [2014 Jan] 
*تحليلي بر چرخش پازل سوريه؛ با ريزش و تكميل توأمان  [2013 Dec] 
*رنگين كمان جنبش هاي خاورميانه؛  بفرماييد، حالا تحويل بگيريد!  [2013 Dec] 
*پرده اول: مرگ يك دستفروش پرده آخر: رستاخيز يك دستفروش [2013 Dec] 
*تحليلي از توافق ژنو تا مذاكرات ژنو 2 از كيش تا آچمز خاورميانه؛ [2013 Dec] 
*ماندلا افسانه خود را گفت و زيست؛ ... و اين است ماندلا [2013 Dec] 
*آن يك بمبي كه مي تواند تمام سيستم هاي دفاعي يك كشور را نابود كند، چيست؟  [2013 Dec] 
*سلاح هاي آينده؛ و آن آينده همين امروز است  [2013 Nov] 
*سلاح هاي آينده؛ و آن آينده همين امروز است  [2013 Nov] 
*تقويت زبان هاي مادري و گويش هاي محلي؛ در كنار توسعه منطقه اي و آباداني محلي مناطق محروم  [2013 Nov] 
*از شاه تا برژينسكي؛ شاه قرباني «فتنه بزرگ»  [2013 Oct] 
*حركات صلح آميز در صفحه شطرنج خاورميانه  [2013 Sep] 
*جنگ و صلح در اديان؛ چرا در سوريه مسئول ايم؟  [2013 Sep] 
*صلح طلبي به قيمت قتل عام همگان؟ يعني بگذاريم تا باز بكشند!  [2013 Sep] 
*بخوان؛ تاريخ دروغ هاي شيرين يك ملت را! ملتي كه نمي خواهد مسئوليت تصميات اش را برعهده بگيرد [2013 Aug] 
*در كوران قيام هاي خاورميانه؛ آيا صداي يكديگر را مي شنويد؟  [2013 Aug] 
*كودتا با تيمي امنيتي و نه نظامي  [2013 Aug] 
*ديگر كافي است، اينك زمان اقداماتي عملي است حق ماندني و باطل رفتني است [2013 Aug] 
*بهاييان و بابيان جزو اهل كتاب اند تبعيض در حق هر انساني به هر بهانه اي به خصوص دين، ظلم است [2013 Aug] 
*ماندلا افسانه خود را گفت و زيست؛ و اين است ماندلا  [2013 Aug] 
*تمام ابعاد شطرنج سوريه را دريابيم  [2013 Jul] 
*چرخش بهار منطقه از ضد ديكتاتوري نظامي به ضد ديكتاتوري مذهبي جنبش ضد استبدادي خاورميانه ادامه دارد؛ [2013 Jul] 
*آن كسي كه بايد ثابت كند، اسلام و دموكراسي تضادي ندارند، اسلام گرايان اند؛ از نظر اسلام گرايان، حق يعني تنها  [2013 Jul] 
*جامعه مبتني بر "جنايات و مكافات" ايران؛ من رأي مي دهم، پس برانداز هستم! [2013 Jun] 
*جامعه مبتني بر "جنايات و مكافات" ايران؛ من رأي مي دهم، پس برانداز هستم! [2013 Jun] 
*دولت جديد پاكستان از تهديد تا فرصت؛ كمربند سبز يا كمربند انفجاري در راه است؟! [2013 May] 
*چرا حق حاكميت از منظر ديني با انسان هاست كسي كه آزاد نيست، بندگي خدايش بي ارزش است [2013 Apr] 
*تكميل پازل پيروزي نهايي در سوريه  [2013 Apr] 
*مسلمانان مسلماني ز سر گيريد؛ از ديدگاه «همزماني» تا «در زماني» [2013 Apr] 
*قرن بيست و يكم عصر مرگ ايدئولوژي ها انسانيت بدون ايدئولوژي [2013 Apr] 
*در شبه جزيره كره چه مي گذرد؟ تحليلي بر تفكرات پشت بازي هاي رهبران كره شمالي  [2013 Apr] 
*اين يك رستاخيز است  [2013 Mar] 
*اميدي براي كاتوليك ها بازتعريفي از مسيحيت كاتوليك [2013 Mar] 
*نماينده ايران بدون اين كه بداند، گزارش احمد شهيد را تأييد كرد  [2013 Mar] 
*تحليلي بر بازي هاي شيطاني در خاورميانه!؟  [2013 Feb] 
*قواعد بازي در دنيا و منطقه اي را كه زندگي مي كنيم، بشناسيم  [2013 Jan] 
*خاورميانه پيش از آرماگدون  [2013 Jan] 
*آخرين تحولات در بهار عربي؛ عراق دوباره در بهار عربي برخاست  [2012 Dec] 
*حقوق انساني و دموكراسي را در خاورميانه نمي شناسند!  [2012 Dec] 
*افسانه ها را اين گونه واقعيت مي بخشند  [2012 Nov] 
*چگونگي اقدامات رسمي و غيررسمي در خاورميانه؛ تداوم فرار شتابان از الگوي متحجر ايران  [2012 Nov] 
*ستار بهشتي؛ از قهرمانان معنوي ما درك نفس يك زندگي تمام و كمال انساني و برحق [2012 Nov] 
*خاورميانه پس از آخرين تحولات  [2012 Nov] 
*چه موقع منجي ظهور مي كند؟! گزينش در نبرد آخرزمان يعني چه؟ [2012 Oct] 
*نبرد با اشباح در جنگ جهاني دوم  [2012 Oct] 
*به سوی ژئوپولتیکی چند قطبی در خاورمیانه  [2012 Sep] 
*تحلیلی از کنفرانس غیرمتعهدها- مقامات ایران، منزوی حتی در پایتخت خود!   [2012 Sep] 
*چرا دموكراسي در جهان سوم تنها با نظام جمهوري شدني است  [2012 Aug] 
*گرداب سوريه عميق تر مي شود پست ترين بازندگان را بشناسيد [2012 Jul] 
*دانشگاه قرن هاست كه كابوس متعصبان و سطحي انديشان ديني بوده است  [2012 Jul] 
*رژيم فاسد به مثابه "شخصيت حقوقي"  ساختار شبكه حكومتي اساساً فسادپرور ريخته شده است [2012 Jun] 
*قيامي جهاني كه از ايران آغاز شد انقلابي از پاي اينترنت! [2012 Jun] 
*جاه طلبي معنوي خطرناك ترين فريب عالمان عالمي معنوي يا برده خداي قدرت!؟ [2012 Jun] 
*امروز نياز به تفكري استراتژيك به جاي تفكر نظامي  [2012 May] 
*جنايتكاران هم مي ميرند! شيرازه رژيم در آستانه فروپاشي است [2012 May] 
*حكم قتل براي ارتداد در صدر اسلام نيست اين بود روش امامان؟ [2012 May] 
*كمپين هاي بين المللي جنبش ها گسترش يابد  [2012 May] 
*از نفرين فرعون تا نفرين مادران عزادار كابوس ها تعبير مي شوند [2012 May] 
*روضه خوان هاي ايران چه خوابي براي عراق ديده اند؟  [2012 Apr] 
*سخنان كسي كه مي پندارد، عيار عوام فريبي دست اش است! اگر حكومتي به صرف شريعت اسلامي است، پس حكومت يزيد نيز [2012 Apr] 
*شخصيت يك دين چيست؟ شخصيت ديني خود را بشناسيم  [2012 Apr] 
*هر كشوري سود يا ضرر تفكرات حاكمان اش را مي برد آب ها و سرزمين هاي مشترك، فرصت به جاي تهديد [2012 Apr] 
*در صفحه شطرنج ايران چه مي گذرد  [2012 Apr] 
*مديريت منطقه اي با مشاركت جهاني براي بحران سوريه  [2012 Mar] 
*آئين‌هايي‌ نوروزي‌  [2012 Mar] 
*جنبش با اعتراضات نامتقارن و فرسايشي زنده است مرگ يك حكومت پيش از تدفين آن [2012 Mar] 
*بخوان؛ تاريخ مي تواند بسيار بي رحم باشد بياييد، بيش از اين به خود دروغ نگوييم [2012 Mar] 
*قانون مجازات ضد اسلامي و جاهلي تغييرات صوري و رياكارانه اند [2012 Mar] 
*به مبارزان راه آزادي در سوريه نفس متفاوت راه حق و باطل  [2012 Mar] 
*در سوداي دوران جنگ سرد!  [2012 Feb] 
*جهاني شدن با رسانه هاي ديجيتال و مجازي؛ اينجا و اكنون- دکتر کاوه احمدی علی آبادی   [2012 Feb] 
*بصيرت زير برف! هستيم و مي بينيم... [2012 Feb] 
*جنگ؛ از تور تا شبكه  [2012 Jan] 
*فحواي كلام در كتب مقدّس كدام است؟ چون فحواي كلام وحي را نمي فهيم، به نام دين عكس آن رفتار مي كنيم [2012 Jan] 
*او ما را از جنگ به دور داشت  [2012 Jan] 
*قدرت سرد و قدرت نرم در جنگ   [2012 Jan] 
*فتنه گران در حال سقوط! فتنه در تاريخ اسلام چه بود؟  [2012 Jan] 
*«و من از شر این که سنگسارم کنید به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم»  [2011 Dec] 
*چراغ ها را ما به موقع خاموش كرديم پشت صحنه وقايع كودتاي 88  [2011 Dec] 
*چرا فرهنگ و دين با زور نمي شود؟ هنوز تفاوت تبليغ با ضدتبليغ را نمي دانيد! [2011 Dec] 
*رازهايي از عيسي منجي به مناسبت ميلاد نمادين عيسي مسيح [2011 Dec] 
*به پيشواز شب يلدا: طلیعه پیروزی نور بر ظلمت  [2011 Dec] 
*چرا در ماجراي پهپاد كسي حرف تان را باور نمي كند؟ كپي پهپاد طلب تان، هواپيماهايتان سقوط نكند [2011 Dec] 
*به سوي دموكراسي انساني، نه درگيري هاي مذهبي و قومي  [2011 Dec] 
*نقش هاي جديد قدرت هاي منطقه اي خاورميانه  [2011 Dec] 
*آنچه ما نمي بينيم، اما نسل امروز مي بيند  [2011 Nov] 
*خشت هاي طلا براي امامان مردم يا پادشاهان زراندوز!؟  [2011 Nov] 
*ايران از سردرگمي تا نقشي منفي در منطقه!  [2011 Nov] 
*آقايان «X» در پرونده هاي واتر گيت، ويروس هاي امنيتي و انفجار ملارد!؟  [2011 Nov] 
*گذر و نظري بر هويت ايرانيان؛ آريايي، عيلامي يا ايراني؟!  [2011 Nov] 
*امواج جنبش ديني چگونه متحول مي سازند شتاب جنبش تغيير كيش و دين جوانان ايراني بهت آور است [2011 Nov] 
*حكومت ايران، منفور ملل منطقه و الگو گيري براي ديكتاتوري هاي منطقه  [2011 Nov] 
*پيروزي صلح آميز بر دشمني با بمب هاي هسته اي چگونه از ظرفيت هاي عضويت هاي جديد فلسطين بهره بريم [2011 Nov] 
*نظام پارلماني با تغيير يك پست تحقق نمي يابد  [2011 Oct] 
*چرا محمد را با چنگيزخان عوضي گرفتيد!؟  [2011 Oct] 
*حجاب در اسلام هرگز اجباري نبوده و نيست حجاب اجباري بنا بر بينش اسلامي، حقوق زنان را ضايع مي كند [2011 Oct] 
*پژوهشی درباره حد رجم (سنگسار) در اسلام  حد سنگسار حتی در شریعت اسلامی نیست، چه رسد به دین اسلام [2011 Oct] 
*حقايق پشت ترور سفير عربستان چرا آمريكا از طرح ترور توسط رژيم ايران متعجب شد؟ [2011 Oct] 
*نقابي براي يك انقلاب!؟  [2011 Oct] 
*چرا موساد اصرار به هدايت گروه هاي تندروي فلسطيني دارد؟  [2011 Oct] 
*كشور فلسطين از بحر الميت (جنازه) تا نهر خون!؟  [2011 Oct] 
*شطرنج در خاورميانه عالي پيش مي رود  [2011 Oct] 
*فساد، دزدي و قاچاق در جوامع مختلف و جامعه ما  [2011 Oct] 
*جنبش تغيير دين، جنبش خاموش جوانان شده است مردم دين "خاك دو عالم بر سر" نمي خواهند [2011 Sep] 
*دانشگاه را به كابوسي براي متحجران بدل خواهيم كرد بگذار كه تاريخ امروز را اين سان خلق كنيم [2011 Sep] 
*ياغيگري حكومتي  [2011 Sep] 
*از گنگ خواب ديده تا وقيح سر گردنه!  [2011 Sep] 
*خطر حمله به ايران با سه سناريو!  [2011 Sep] 
*تاريخ سياسي ما در دوران پيش از ماكياولي ست  [2011 Sep] 
*چرا و چه وقت دزدي هاي حكومتي در كشور لو مي رود؟ آن ها با كسي شوخي ندارند!؟ [2011 Sep] 
*مشكلاتمان از بابت دشمنان است، يا جهان بينی خودمان؟! قابل توجه كساني كه سكسكه "دشمن" گرفته اند [2011 Sep] 
*محكوم به شكست بودند، چون دين و عقيده را اجباري ساخته بودند دولت مسئول است [2011 Sep] 
*مانيفستي براي يك رستاخيز  [2011 Sep] 
*هويت اعتراضات و انقلاب ها در دنياي امروز به بهانه هويت اعتراضات اخير در آذربايجان [2011 Aug] 
*وضعيت خاورميانه پس از آخرين تحولات موضوع داخلي است تا زماني كه مردم را سركوب نكنيد [2011 Aug] 
*‌ونداليسم ‌"بين نسلی" و علل ‌آن‌ در ايران  [2011 Aug] 
*نقش كنش هاى اجتماعى در توسعه  [2011 Aug] 
*چرا محمد را با چنگيزخان عوضي گرفتيد!؟  [2011 Aug] 
*كنش‌ معطوف‌ به‌ قدرت‌ مانع‌ توسعه‌  [2011 Aug] 
*فقاهت در اسلام نيست   [2011 Aug] 
*پژوهشی درباره حد رجم (سنگسار) در اسلام  «و من از شر این که سنگسارم کنید به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم» [2011 Aug] 
*حكومت ظالم اسلامي نيست! دفاع از حكومتي كه ظلم كند، مشاركت در ظلم است! [2011 Jul] 
*مشكلات حقيقي دستگاه قضايي و انتظامي كشور كجاست؟  [2011 Jul] 
*اين هم شواهدي بر ادعاي ما  [2011 Jul] 
*فتنه بزرگ قرن؛ ساختاري امنيتي براي نقاب  [2011 Jul] 
*قايل توجه نوكيشان بر اساس قرآن مي توان هر كيشي اختيار كرد و دين اسلام نيز داشت [2011 Jul] 
*استقلال ملت هاي دربند پس از نيم قرن امروز سودان، فردا فلسطين  [2011 Jul] 
*جنبش خاموش ما دموكراتيك پيش مي رود جدي مي گويم: بفرماييد غنيمت تان را برداريد [2011 Jul] 
*جنبش تغيير كيش در راه است؟ چرا ما اقوام و اديان مختلف خود را به رسميت نمي شناسيم!؟ [2011 Jul] 
*در آستانه رستاخيز  [2011 Jul] 
*به پيشواز 18 تير خوانش روند تاريخ يك علم است: جنبش زنده پيش مي رود [2011 Jul] 
*كشتن نوكيشان قتل عمد است، تغيير كيش هرگز تغيير دين نيست  [2011 Jun]