امواج جنبش ديني چگونه متحول مي سازند
شتاب جنبش تغيير كيش و دين جوانان ايراني بهت آور است
کاوه احمدی علی آبادی
وقتي امواج دريا آرام و نرم شروع به گسترش مي كنند، براي مواجه با آن چه بايد كرد؟ كساني كه از علوم مبتني بر مقاومت سازه ها و نحوه تأثير امواج بر آن ها آگاهي ندارند، ديواري سخت و بتوني جلوي آن مي كشند و به خيال خام خويش جلوي امواج پيش رونده را مي گيرند! حتي در نخستين نگاه هاي غيرمجرب نيز اين سدسازي مفيد است و مانع پيش روي در سطح مي شود، اما چيزي كه آنان از آن غافل اند، اين است كه آب به پيشروي اش ادامه مي دهد، ولي اينبار نه در سطح كه در عمق و آن هم پيشروي كه دقيقاً متوجه ويران سازي زير سازه و ديوار است و وقتي متوجه اشتباه بزرگ خود مي شوند كه ناگهان ديوار و سازه كاملاً فرو مي ريزد و زير پايشان را خالي مي كند، و امواجي كه از نگاه خام شان شكست خورده يا عقب نشسته بودند، در تمامي اين مدت در حال پيشروي بودند و مانع سازي و ديوارسازي هايشان نه تنها كمكي به حال خام انديشان نكرد، بلكه پيروزي امواج را زماني اعلام كرد كه ديگر كاري از دست خام پروران ساخته نبود.
حكايت جنبش تغيير كيش و دين در ايران و نحوه برخورد حاكميت نادان با آن، دقيقاً عين مثال فوق است. اگر با زور خواستيد، جلوي امواج دين را بگيريد، آن را عمق خواهيد بخشيد و اگر با آزار و شكنجه خواستيد، مردم را از آن بيزار سازيد، بر حقانيت آن به گونه اي قوت خواهيد بخشيد كه حتي خرافات و اشتباهاتي كه معمولاً در هر ديني هست، پرده اي خواهيد پوشاند. اگر در قرآن همچون همه اديان و كيش هاي الهي توصيه شده كه در دين اجباري نيست و دين نه با زور، بلكه تنها و تنها با توصيه مي بايد گسترش يابد، به همين سبب است. چون مناديان حقيقي اش بر اين قانون امواج دين واقف بودند، اما تعدادي آخوند و روضه خوان بيسواد كه به قول آناني كه ايشان را از نزديك مي شناختند، حتي يك نانوايي را نمي توانستند اداره كنند، تصور كردند كه خيلي زرنگ تشريف دارند – و از مناديان حقيقي دين بيشتر مي دانند- و از ابتداي انقلاب با بيان لفظي آزادي اديان، اما محدوديت و آزار و شكنجه عملي ساير اديان كه جاي خود، حتي خوانش هاي مختلف مذهب تشيع كه با خوانش مُد روز شيعه اي كه حاكميت وقت بدان اعتقاد دارد، درصدد برآمدند تا به خيال خود خوانش خويش را از دين و خدا و باورهاي ديني گسترش بخشند. اما نتيجه را اينك پس از سه دهه مي بينيد و آنان ناباورانه مي بينند، نه تنها مردم و به خصوص جواناني كه در همين انقلاب بدنيا آمده اند و زير تبليغات سر تا پا دروغ حكومتي خودشان رشد كرده اند، تغيير دين و كيش مي دهند، و اتفاقاً شهرهايي كه سنتاً مذهبي شمرده مي شدند، با خيل عظيم تر اين تغيير دين و كيش مواجه اند و خوانش خاص حكومتي از تشيع را اينك در بيت هايشان قبول ندارند و اندكي كه تنها طمع دارند تا در انتصابات رسمي و انتصابات غيررسمي با ظاهر انتخابات از صندوق بيرون آيند و پست و مقام بگيرند، در ظاهر آنان را تأييد مي كنند و اين جنبش تغيير و حتي فرار از دين حكومتي در همين سه ساله اخير چنان شتابي بين جوانان گرفته كه باورنكردني است.
در حالي كه اين نادانان نگران افزايش جمعيت اهل تسنن نسبت به اهل تشيع در كشور هستند كه در اين دو دهه اخير اتفاق افتاده و تازه خبردار شده اند، و نمي دانند كه در چند دهه آينده با مهاجرت افقي از مناطق شرقي كشور به مناطق غربي –به سبب مسائل زيست محيطي و كمبود منابع آبي- چه تحول ديني ديگري بر اثر اين تحول جمعيتي رخ خواهد داد؛ هنوز متوجه نيستند كه دو نسل پرورش يافته انقلاب، نه تنها به شدت تغيير دين مي دهند، بلكه حتي بي دين مي شوند، چون وجدان شان ايشان را بيدار مي سازد كه ديني كه بخواهد جنايت كند، تجاوز كند، دروغ بگويد و همه را نيز يا گردن دشمنان بياندازد و يا با وقاحت بگويد تقيه كردم و مكر كردم و از اين طريق همه كارهايي زشت و غيرانساني را كه پيامبران براي برچيدنشان آمدند –نه انجام آن با توجيه هاي شرعي- تجويز كند، شايسته پذيرش و پيروي نيست.
قبلاً هم به شما هشدار داده بودم و باز تكرار مي كنم، با تداوم آزار و اذيت ساير اديان و مذاهب و اعمال زور به مردم براي پذيرش خوانش ديني خودتان و آزار و شكنجه نوكيشان و حتي كساني كه تغيير دين مي دهند، به يك دهه نمي كشد و شما در ظرف همين چند سال پيش رو، چشم باز مي كنيد و مي بينيد كه نه تنها شيعيان اكثريت خود را در جامعه از دست مي دهند كه ساير اديان با تناسب هاي مختلف، جاي اسلام را مي گيرند و تعدادي زيادي نيز نه تنها بي دين كه منزجر از دين مي شوند كه تاكنون نيز بسياري شده اند. باز به شما هشدار مي دهم، شما و آقا زاده هاي بي سوادتان نه تخصص و نه اجازه دخالت در امور ديني و باورهاي مردم را داريد و نه حتي از شريعت خود آگاهي داريد، چه رسد اديان و مذاهب ديگر و تعدادي جوجه اطلاعاتي كه به شما گزارش مي دهند، همان روستاي محروم خود را بدرستي نمي شناسند، چه رسد جامعه پيچيده ايران را و آقازاده هايتان اگر در امور ديني و دانشگاهي و هر زمينه تخصصي كه سواد و تخصص شان را ندارند، باز دخالت كنند، اوضاع چنان برايتان غيرقابل پيش بيني به وقوع خواهد پيوست، كه حتي در كابوس هايتان انتظارش را نخواهيد داشت. حجت بر شما و آقازاده هايتان تمام.
منبع:پژواک ایران