گرداب سوريه عميق تر مي شود
پست ترين بازندگان را بشناسيد
کاوه احمدی علی آبادی
حالا سوريه به همان گردابي براي ايران بدل شده كه افغانستان براي شوروي سابق. نه مي تواند اكنون از آن پا پس بكشد و نه مي تواند با تداوم كمك ها از سقوط رژيم خونخوار سوريه جلوگيري كند. اين رهبران بي خرد كه سهل اند و اساساً در معذورات تداوم تصميمات غلط شان گرفتارند، بادرايت تر از اين ها نمي توانند از گرداب سوريه خود را رها سازند. سوريه براي مدافعان رژيم اش يك بازي دوسر باخت شده است و اين بسته به ابعاد حمايت از آن دارد. چين و روسيه با حمايت از اسد و پافشاري بر آن، بهار عربي را باختند و ايران كه با سياست هاي صددرصد غلط رهبران بي سوادش در ليبي، عراق و سوريه به لولوي اصلي بهار عرب بدل شده است و اصلاً يكي از دلايل پافشاري روسيه بر وارد كردن ايران در مذاكرات سوريه، آن است كه ايران را جلو بياندازد و خود و سياست هايش پشت آن پنهان شوند، چون مواضع افراطي ايران، بسياري از خواسته هاي روسيه را تأمين مي كند، بدون اين كه روسيه هزينه بيشتري براي آن بپردازد، اما نادانان ايراني تصور مي كنند كه روسيه براي حمايت از ايران چنين پيشنهادي داده است؛ اين هم شاهدي ديگر بر آن كه سياست يك علم است و كار چند ملاي ايدئولوگ و كله شق نيست.
يك شطرنج حساب شده در منطقه جريان دارد و هالوهاي ايراني هنوز مابين دعوت از بخش هايي از عناصر حكومتي با هم دعوا دارند. خدا پدر سلطان حسين صفوي را بيامرزد كه وقتي محمود افغان به اصفهان مي رسيد، لاقل داشت با خط خوش، يك اصفهان مي نوشت (باز كار مثبت كوچكي مي كرد، نه چون مقامات ايران كار شرّ) و آنقدر درايت داشت كه وضع آشفته حكومت خود را واقع بينانه دريابد و آن ميزان گذشت كه از مقام پادشاهي اش در گذرد و با تسليم شدن خودش به محمود افغان، يك ويرانه شكست خورده را براي مردم به جاي نگذارد (اين تنها كاري بود كه از دست اش ساخته بود و با جنگ نه تنها پيروز نمي شد، بلكه خونريزي بزرگي نيز راه مي افتاد و سپس شكست مي خورد).
در اين ميان، استراتژيست هاي غربي كاملاً واقف اند كه تداوم جنگ در سوريه، گرداب آن را عميق تر مي سازد و ايران را بيشتر به سوي خود مي كشد و فرو مي برد. چون با دست و پا زدن رژيم سوريه براي ماندن بايد اسلحه، دلار و نفت و سوخت بيشتري به حكومت سوريه برسد و چون شوروي تنها حاضر است در ازاي پول، سلاح به سوريه بفروشد، تنها رژيم ايران است كه آمادگي دارد پول و نفت در اختيار رژيم قرار دهد و چون تحريم هاي سخت جهاني و نفتي و بانكي ايران، آن را در داخل و خارج به سختي در تنگنا قرار داده، همزمان در ابتدا وضع اقتصادي ايران و بدنبال آن وضع اجتماعي كشور را نيز آشفته مي سازد و رژيم ايران را نيز به سقوط تندتر و سريع تر نزديك مي كند (وقتي مي گويم كه گرداب سوريه در حال غرق كردن متحدان اش است، يعني اين و قصه اي به استعاره تعريف نمي كنم). اينك پاسداراني كه در جنبش سبز براي رد شدن با تانك از روي معترضان غيرمسلح آماده بودند، بدست كساني كه اسلحه دست شان است در سوريه مثل سگي غريب كشته و زخمي مي شوند (كه آمارش را اخيراً ويكي ليكس منتشر كرده) و حتي اخبار مرگ شان در كشور مخفي مي ماند (يعني همان كاري كه با مفقودان جنبش سبز كردند) و تنها اندكي از آنان آنقدر انسان هستند كه وجدان شان را زير پا نگذارند كه بدرستي توسط جوانان جنبش سبز، حرّهاي جنبش لقب گرفته اند و بقيه مفت خوران و جانياني هستند كه تا در موضع قدرت اند به صغير و كبير رحم نمي كنند، اما تا به خاطر اختلاف سليقه هاي كوچك (مثل رأي به كانديداي ديگر) از طرف حكومت تنبيه مي شوند، شاعر و احساساتي مي شوند و از قرباني شدن صداقت اش داستان ها مي بافند تا ثابت كنند كه پست ترين بازندگان اند.
باري، اقداماتي كه ارتش آزاد سوريه در دمشق انجام داده و طي تظاهرات مردمي، واحدهايي براي حفاظت از مردم شركت مي كنند، كاري بسيار سازنده و انساني است و بايد در ديگر نقاط سوريه و هر كجا كه تظاهركنندگان مردمي قرباني تيراندازهاي حكومتي مي شوند، سازماندهي شوند. به حملات نامتوازن و شناورشان در اينجا و آنجا نيز تداوم و قوت بخشند كه تاكنون خوب جواب داده است. رژيم سوريه چون پس از عمليات بسيار موفق نابودي "هسته بحران" كنترل امنيتي اش را را بر ارتش و اركان حكومتي از دست داده، به همين سبب فرار و پيوستن نظاميان و سران حكومتي شدت گرفته است. با پيروزي هاي بيشتر مبارزان، حاكمان سوريه هليكوپترهاي بيشتر و بعضاً هواپيماهاي جنگي را نيز وارد ميدان مي كنند كه بايد سلاح هاي مورد نياز براي انهدام شان در اختيار ارتش آزاد سوريه قرار گيرد. واحدهايي تك تيرانداز و زبده نيز براي فرار نيروهاي امنيتي بسيار مفيد خواهد بود و امنيت شهروندان در هنگام تظاهرات را نيز بهتر تضمين مي كند. كشورهاي حامي مردم سوريه به كمك هاي غيررسمي خود شتاب دهند و گرچه بايد از اقدامات رسمي توسط شوراي امنيت نااميد نگردند و آن را نيز دنبال كنند، ولي بنا به دلايلي كه اينك نمي توانم مطرح كنم، بهترين سناريوي سقوط رژيم سوريه، همين تداوم مبارزات ارتش آزاد سوريه و سقوط رژيم از آن طريق است. كشورهاي عربي بايد تنبيه اقتصادي كشورهاي حامي رژيم سوريه را نيز در دستور كار قرار داده و تعقيب كنند.
منبع:پژواک ایران