كشور فلسطين از بحر الميت (جنازه) تا نهر خون!؟
کاوه احمدی علی آبادی
...خاستگاهي براي كيش هاي (اديان) بزرگ ابراهيمي كه فرزندان شان ترجيح داده اند، به جاي آن كه اين فصل مشترك را مبناي همزيستي، مدارا، دوستي و اتحاد قرار دهند، براي اماكن مقدّس اش با هم بجنگند، چون از قرار معلوم هر كسي زورش بيشتر باشد تا ديگري را از حق اش محروم سازد، محق بوده و هر كسي بيشتر بكشد، بهشتي است!؟
سرزمين فلسطين همچون بسياري از سرزمين ها، داراي تاريخ و جغرافياي ثابتي نبوده و دستخوش دگرگوني هاي بسياري در مرزها، اقوام سكونت كرده و مهاجر شده است. هم اقوام يهودي و هم فلسطيني در اين سرزمين تاريخي ديرينه دارند و آن هم تاريخي كه هر يك كشوري مستقل را تحت حاكميت دولت خودشان تشكيل داده بودند. دولت يهود كه مذهبي بود و دولت اسرائيل كه غيرمذهبي بود، دو دولت يهوديان بودند. فلسطينيان نيز در همان زمان ساكن آن سرزمين شدند و از همان زمان درگيري هايي با كنعانيان و يهوديان داشتند. براي حقانيت يهوديان و ادعايشان نياز به بحث هاي كودكانه درخصوص هولوكاست نيست، كافي است قرآن كتاب آسماني خودتان را ورق بزنيد تا دريابيد كه در آن مشخصاً از ارض موعود سخن رفته كه خداوند به موسي و قوم اش وعده داد، ولي چون سركشي كردند (مثل شما كه اينك طفره مي رويد) آن ها را 40 سال آواره كرد. و فقط 40 سال و قرار نيست كه 4000 سال از سرزمين موعودشان محروم شوند؟! درضمن، هيتلر يك جاني بود و اقوام و مردم بسياري را كشت، كه يكي از آن قربانيان يهوديان بودند و آن ديوانه به ملت خودش رحم نكرد، چه رسد سايرين. محض اطلاع تان هم بگويم، تعداد كشته هاي هولوكاست نيز چه چند ميليون چه چند هزار نفر، وقتي قرآن مي فرمايد كه حتي اگر يك نفر را به ناحق بكشيد، انگار كه تمام جهانيان را كشته ايد، دهان مدعيان را بسته است، مگر اين كه كسي بدنبال ايرادهاي بني اسرائيلي بگردد و بدنبال شيطنت باشد!
فلسطينيان نيز كه در همانجا ساكن بودند، پس از پذيرش اسلام در زمان جنگ هاي صليبي آسيب بسيار ديدند و متأسفانه هر قدرتي كه بر سر كار مي آمد، به فراخور كشش اش به يكي از اين دو قوم يا دين شان، بر ديگري تفوق مي بخشيد. عثمانيان امپراطوري اسلامي بر پا ساختند و فلسطينيان را برتري بخشيدند. تاريخ كه از زمان عثمانيان شروع نمي شود كه مبدأ را آن زمان فرض كنيم. مهمتر از آن، امروز هر كسي كه در يك كشور بدنيا بيايد، آن سرزمين وطن اش است و نياز به بيرون كشيده پرونده هاي چند هزار ساله جهت دستيابي به حق يك ملت نيست و اينك تعداد زيادي از كشورها و ملت ها هستند كه قدمت شان به دو، سه دهه مي رسد. درضمن، اين كه كشور فلسطيني قبلاً وجود داشته دليل نمي شود كه اينك براي رسمت يافتن اش اقدامي صورت نگيرد. چون كشورهاي بسياري قبلاً وجود داشتند كه ملت شان اينك حضور دارند و از ما نيز قديمي ترند، اما داراي كشوري مستقل نيستند؛ مثل كردها كه تمدن ماد از ايشان است و از پارسيان در اين سرزمين قدمت بيشتري دارند، اما نه كشوري دارند و نه كسي حق شان مي داند، در حالي كه از اقوام ايراني هستند، شما به جاي آباداني و محترم شمردن حقوق و خواسته هايشان، رويشان گلوله مي بنديد، به اين بهانه كه تعدادي چريك در آن حوالي هستند. اگر اسرائيل هم مي خواست همين گونه به خاطر حملات چريكي فلسطينيان، همه جا را به گلوله ببندد، بي شك از آنان اينك كسي باقي نمانده بود.
آن سرزميني كه كشور فلسطين را نيز برايش ترسيم مي كنيد، تنها به مقطعي از تاريخ مربوط مي شود و نمي توان از يهوديان يا فلسطينيان پذيرفت كه هر يك به فراخور ميل شان مقطعي از تاريخ را كه به نفع شان است، مبنا قرار دهند. همين كرانه باختري كه اينك جزو فلسطين به حساب مي آوريم، جزو فلسطين نبود، چون تنها مدعي اش اسرائيل نبود، بلكه اردن نيز ادعاي مالكيت آن را داشت و وقتي ياسر عرفات پذيرفت تا بر سر حل اختلافات پاي ميز مذاكره با اسرائيل بنشيند، اردن از ادعاي تاريخي خود بر اين سرزمين صرف نظر كرد و تازه شد، سرزمين فلسطينيان. اين كه وقتي كشوري توسط اسرائيل اشغال شده نمي توان مدعي كشور و دولت به شكلي واقعي شد و تنها ظاهري است، بايد در پاسخ گفت كه عراق و افغانستان تقريباً يك دهه توسط سربازان آمريكايي و ناتو اشغال شده و هنوز نيز در آنجا حضور دارند، آيا بدين معني است كه كشور و دولت واقعي ندارند!؟ كشور و دولت فلسطيني يعني جايي كه مردم بتوانند در آن سرزمين، زندگي كنند، كار كنند، تفريح كنند، كودكان به مدرسه و جوانان به دانشگاه روند و از فرصت هاي زندگي استفاده كرده و به آينده اميدوار باشند. نه اين كه كودكان از بچگي با نفرت و طي جنگ و گريز با زره پوش هاي اسرائيلي پرورش يابند و دكان عده اي متعصب تروريست نيز اين باشد كه جنازه روي دوش حمل كنند و الله اكبر سر دهند كه داريم جهاد مي كنيم و شهيد مي شويم!؟ براي اين كار هم توافق فتح حماس براي روي كار آوردن دولتي كه فعاليت هاي اقتصادي را رونق بخشد و مردم مدام بابت راكت پراكني ها و جنگ دو طرف، كشته و زخمي نشوند و در امنيت بسر برند، صورت گرفته كه اگر تفرقه افكنان اجازه دهند، عملي مي شود. عدم اشغال نيز به صرف خود امنيت نمي آورد، چون با آن كه غزه توسط اسرائيل در اشغال نيست، ولي مردم در امنيت و آرامش بسر نمي برند و تصميم گيري درباره آن نيز متأسفانه موكول به كشورهاي ديگر شده كه آيا با هم رو كم كني هاي جديدي مي خواهند بزنند يا نه و فلسطيني ها نيز اين وسط گوسفند قرباني شده اند. اتفاقاً سرزميني كه اينك درخواست پذيرش كشور فلسطين را داده هم شامل بحر مي شود و هم نهر، ولي نه بحر الميت (جنازه) و نه نهر خون، كه روضه تكراري شما، چنين بحر و نهري را مدنظر دارد و همان نهر و بحري كه از خون مردم ايران راه اندخته ايد، كافي است و نه كسي نياز به نسخه شما دارد و نه بدان وقعي مي گذارد؛ ولي نكته طنز قضيه كه صداي خنده مردم را بلند كرد، آنجا بود كه از همپرسي آزاد سخن گفتيد و البته در اين فضايي كه گروه هاي حاميتان را دعوت كرده بوديد و با اين وجود، مخالفت هايشان را با شما پنهان نكردند، بابت اين زمين خوردن حرفتان، آن لطيفه هم بد نبود!
باري، اميد مي رفت، اورشليم كه مكان مقدّس كيش هاي ابراهيمي است، مكاني براي صلح بين اين اقوام شود، اما متأسفانه بهانه اي شد براي تشديد جنگ هاي قومي از طريق درگيري هاي مذهبي!؟ در حالي كه در تاريخ اسلام، ما مشخصاً تغيير قبله را داريم كه اهداف آن تغيير، اينك پس از قرن ها فراموش شده است. قبله اي كه توسط پيامبر در ابتدا بيت المقدس (اورشليم) تعيين شده بود تا فصل مشتركي باشد، براي اتحادشان، وقتي كه مايه اختلاف بين يهوديان و مسلمانان قرار گرفت، به سرعت آيات تغيير قبله نازل شدند و از قبله اول مسلمانان به كعبه تغيير كرد تا بفهمند كه مكاني هر چقدر مقدّس اگر قرار است، به جاي اتحاد باعث درگيري و تفرقه شود، همان بهتر كه تغيير كند. تا بدانيد كه هيچ خاكي مقدّس نيست، مگر اين كه روح خداوند در آن دميده شده باشد، كه آنگاه مي شود: انسان.
منبع:پژواک ایران