پيروزي صلح آميز بر دشمني با بمب هاي هسته اي
چگونه از ظرفيت هاي عضويت هاي جديد فلسطين بهره بريم
کاوه احمدی علی آبادی
با يك بررسي روي اخبار مربوط به عضويت فلسطين در يونسكو مي توان دريافت كه عمدتاً آن را چون پل يا امكاني جديد جهت عضويت كامل فلسطين در سازمان ملل مي دانند و كمتر به اهميت همين عضويت در يونسكو معطوف هستند. عضويت پياپي فلسطين در سازمان هاي مختلف بين المللي كه اينك شتابي باورنكردني گرفته است، درست است كه راه را براي برداشتن موانع ديگر براي تشكيل كشور مستقل فلسطيني با عضويت كامل در سازمان ملل تسهيل مي كند، اما خودش في نفسه يك پيروزي است و آن هم كسب پيروزي در نقطه اي كه مي توان بخشي از نقشه هاي جاه طلبانه اسرائيلي ها را در زمينه شهرك سازي در تمام اين سال ها، باطل كند؛ به شرط اين كه چون تصميمات اخير، هوشيارانه، حساب شده و مصمم و با حفظ همكاري منطقه اي و مشاركت جهاني گام برداريم. براي روشن تر شدن فرازهايي از آنچه بايد فلسطينيان در پيش گيرند، ضروري است تا نگاهي به آرايش موجود در جغرافياي سياسي منطقه بياندازيم.
اسرائيل از شهرك سازي تنها براي فشار به فلسطينيان استفاده نكرده، بلكه از آن جهت يهودي سازي و تك قوميت سازي بيشتر منطقه سود جسته است، اما بدان هم اكتفا نكرده و در مذاكرات صلح كوشيده تا مناطق شهرك سازي شده غيرقانوني را تحت لواي يك معامله دو طرفه با فلسطينيان، ضميمه خاك اسرائيل سازد. اگر فلسطينيان به شيوه اي كه بتواند اين تهاجم شان را خنثي سازد و حتي به ضرر جاه طلبي هاي اسرائيل تمام شود، دقت كنند و بر رويه هايي كه خواهم گفت، معطوف شده و پايدار بمانند، تمام شهرك سازي هاي اسرائيل در اين دوران بي فايده بوده و تنها ضرر مادي هنگفت برايش خواهد داشت.
اسرائيل در تمام طول اين سال ها، در بيت المقدس شرقي، كرانه باختري و نوار غزه دست به شهرك سازي زده است. شهرك سازي هاي نوار غزه تنها هزينه برايش داشت و اسرائيل پس از صرف هزينه كلان ساخت و ساز مجبور شد، با هزينه هايي ديگر همان شهرك هاي ساخته اش را خراب كند و نوار غزه را تخليه نمايد. اين اتفاقي است كه در گذشته روي داده كه مي تواند براي هر دو منطقه ديگري كه اسرائيل شهرك سازي صورت داده، تكرار شود. يعني تخليه كامل كرانه باختري و بيت المقدس شرقي و تخريب شهرك هاي ساخته خودش. اما اين تنها يك سناريو محتمل است و با توجه به جغرافياي منطقه و سوابق تاريخي مناطق مذكور مي تواند سناريوهاي ديگري نيز به وقوع به پيوندد. اسرائيل بدنبال سناريوي الحاق شهرك هاي يهودي به خاك فلسطيني است و اگر بدون مانع تراشي بر سر ميز مذاكره آمده بود و مانع تشكيل كشور مستقل فلسطيني و روند به رسميت شناختن اش نمي شد، چه بسا امكان انعطافي نيز از طرف فلسطيني مقدور بود، اما نه اينك كه هم عملاً مذاكرات را رها كرده، هم موانع عملي جديد و شروط جديد براي صلح وضع مي كند، هم به شهرك سازي هايش توقف نداده كه حتي توسعه نيز بخشيده و حالا در راه تشكيل كشور مستقل فلسطيني كه منافاتي با مذاكرات صلح ندارد، كارشكني مي كند.
پس با دو سناريوي ديگر بايد به پيشواز جاه طلبي هاي اسرائيل و شهرك سازي هاي بي وقفه شان برويم. عضويت كامل كشور فلسطين در يونسكو داراي همان ظرفيتي جهت تصميم گيري براي آينده شهرك هاي يهودي در خاك فلسطين است كه اگر به عضويت كامل سازمان ملل در مي آمد، از آن ظرفيت برخوردار مي شد؛ يعني استفاده از ظرفيت ثبت شهرها و مكان هايي از جغرافياي تاريخي فلسطين به عنوان ميراث جهاني. مشخصاً بيت المقدس شرقي داراي چنين ظرفيت تاريخي و جغرافيايي هست كه به راحتي مي تواند پرونده اي توسط فلسطينيان تشكيل و تقديم به يونسكو و سازمان ملل جهت ثبت به عنوان ميراث جهاني سازد. اين يعني شهرك سازي هاي يهودي در بيت المقدس شرقي در تمام طول اين سال ها، خنثي مي شود. توجه كنيد كه از ميان شهرك سازي هاي مناطق مختلف، شهرك سازي بيت المقدس شرقي براي فلسطينيان پرخطر تر بود و اسرائيل با تداوم مذاكرات و خريد زمان و گسترش شهرك ها درصدد بوده و هست كه عملاً با يهودي سازي تمام اورشليم، ديگران را ناگزير به پذيرش اورشليم يكپارچه به عنوان پايتخت اسرائيل سازد و حذف مالكيت فلسطينيان بر بيت المقدس شرقي را واقعيت بخشد. با ثبت بيت المقدس شرقي در يونسكو، به هر ميزان كه اسرائيل در بيت المقدي شرقي شهرك هاي يهودي بسازد، آن همواره ضميمه خاك فلسطيني است و همان طور كه در اسرائيل 15 درصد اعراب و فلسطينيان مسلمان زندگي مي كنند و در اورشليم نيز مسيحيان و مسلمانان در كنار يهوديان زندگي مي كنند، در بيت المقدس شرقي نيز شهرك ها و يهوديان ساكن آن ها، يهوديان كشور فلسطيني خواهند بود. به عبارتي، مگر مناطقي از اسرائيل كه اينك اعراب و فلسطيني در آن زندگي مي كنند، ضميمه خاك فلسطيني شده كه مناطقي از بيت المقدس شرقي كه يهوديان در آن زندگي مي كنند، ضميمه خاك اسرائيل شود؟ در گذشته فلسطينيان از امكانات رسمي براي مستندسازي هاي حقوقي براي اين مالكيت برخوردار نبودند، اما اينك با عضويت در يونسكو مي توانند اين حق شان را بدون جنگ و خونريزي و تنها با تداوم راه هاي مسالت آميز و راهكارهاي حقوقي و قانوني جامه عمل بپوشانند.
مي ماند، شهرك سازي هاي كرانه باختري كه مي تواند به هر يك از دو سناريوي شهرك هاي غزه يا بيت المقدس شرقي دچار شود يا سناريوي جديدي با توجه به جغرافياي منطقه بيابد. اسرائيل به شكل زيركانه اي بسياري از شهرك سازي هاي كرانه باختري را در جوار بحرالميت انجام داده تا هم شهرك ها به آب دسترسي يابند و همزمان خاكي از كرانه باختري را كه به فلسطينيان تعلق دارد، از اين طريق از مجاورت در كنار بحرالميت محروم سازد! در گذشته فلسطينيان مي خواستند نسبت به برخي از شهرك هاي كرانه باختري و الحاق شان به خاك اسرائيل انعطاف نشان دهند. اما اينك چنين مشروعيتي موجب شده تا اسرائيل تصور كند، پس اگر بر شهرك سازي ها تداوم بخشند، مي توانند باز در مذاكرات صلح دست بالا را بگيرند و آن ها نيز ضميمه خاك اسرائيل خواهند شد. در حالي كه كنوانسوين هاي متعدد سازمان ملل صراحتاً هر گونه ساخت و ساز را در سرزمين هاي اشغالي ممنوع مي داند، اسرائيل مي خواهد در مذاكرات صلح با گرفتن تعهد از فلسطينيان در مذاكرات و توافق نامه صلح، اين كار غيرقانوني اش را مشروعيت بخشد. پس راه فلسطينيان، به رسميت نشناختن هيچ يك از شهرك سازي ها در گستره جغرافياي مرزهاي فلسطيني پيش از 1967 است و قوانين بين المللي كاملاً حامي ان هاست و آن ها بايد به عنوان يهوديان و شهروندان كشور مستقل فلسطين، جزو خاك اين سرزمين شمرده شوند؛ همان گونه كه فلسطينيان و اعراب ساكن اسرائيل، اينك شهروند و جزو كشور اسرائيل شمرده مي شوند. اين يعني، به شكست كشاندن جاه طلبي هاي زورگويانه يك كشور مجهز به سلاح هسته اي، بدون توسل به كشتار و خونريزي و جنگ، آن هم با دستاني خالي و بدون نياز به شليك حتي يك گلوله. پيروزي كامل، آن هم با اخلاقي ترين روش ها و مبتني بر اصولي ترين حقوق متساوي طرفين. فلسطينيان اگر از اين پس از اين روش ها براي كسب حقوق شان استفاده كنند، موفق و مهمتر از آن، برنده حقيقي خواهند بود و توسل به راه هاي غيرانساني و ترور و جنگ موجب مي شود، مهمتر از به تأخير افتادن و پايمال شدن حقوق مادي شان، شكست معنوي بخورند و آخرت خويش را نيز ببازند.
توجه به نكته اي ديگر نيز حائز اهميت است. فلسطينيان بايد از هر ظرفيتي و هر دريچه اي كه از آن طريق به رسميت شناخته مي شوند، نخست در راه تحقق ظرفيت هاي بالقوه استفاده كنند و تصور نكنند كه همه چيز موكول به آن است كه كشور فلسطيني در سازمان ملل به رسميت شناخته شود و بدانند كه همچون عضويت در يونسكو، پذيرش در هر سازمان جانبي كه مرتبط با سازمان ملل است، به زعم خود مفيد است و از امكانات اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي آن علاوه بر نقش هويتي شان براي كشور مستقل فلسطيني بهره برند و تنها به اضافه شدن اسم شان بسنده نكنند و دلشان خوش باشد كه يك صندلي را در سازماني بين المللي اشغال كرده اند. عضويت در سازمان توسعه صنعتي وابسته سازمان ملل يكي از اين ظرفيت هاست كه بايد پيگيري گردد و پرونده عضويت در آن و استفاده از امكانات پس از عضويت گشوده و دنبال شود. از سويي، وقتي طيفي از عضويت هاي جديد و راهكارهاي مبتني بر اهداف همسو را به تدريج و آرام پيش مي بريد، روند جريان تحولات را تغيير مي دهيد و اين چيزي است كه اينك اتفاق افتاده و آمريكا و اسرائيل نمي دانند كه كدام سوي قضيه را بايد بگيرند كه منجر به عقب نشيني بيشتر شان نشود و چگونه بايد مقاومت كنند تا در انزوا نيفتاده و مخالفت شان نيز كم تأثير يا حتي بي تأثير نبوده كه هيچ، موجب از دست دادن افكار عمومي جهان و انزواي بيشترشان نشود. اين نحوه تدريجي پيشروي به سوي اهداف مختلف، اما همسو و حساب شده، به گونه اي است كه هر هدفي كه كسب شده و عضويتي كه پذيرفته مي شود، هم خود ظرفيتي جديد براي فلسطينيان ايجاد مي كند و هم امتياز و پيروزي مهمي است و هم متعاقباً موجب تقويت اهداف و عضويت هاي پيش رو مي شود؛ همچون عضويت در هر سازمان جنبي سازمان ملل كه علاوه بر فعال سازي بخش هاي مختلف كشور فلسطيني، به عضويت كامل فلسطين در سازمان ملل نيز كمك كرده و شتاب مي بخشد. در شطرنج به اين استراتژي مبتني بر حركات كوچك، اما حساب شده و همسو كه منجر به قفل كردن كامل طرف مقابل مي شود، روش مار بوآ اطلاق مي شود؛ يعني همچون مار بوآ كه نه با نيش و ورود زهر ناگهاني به بدن، بلكه با پيچيدن و حلقه زدن تدريجي و تنگ تر نمودن امكان تنفس طعمه با هر دم و بازدم، حريف را كيش و مات مي كند. با اين همه، نبايد فلسطينيان انتظار داشته باشند كه همه تلاش هايشان به پيروزي كامل در كوتاه مدت منتهي شود و بايد روش هاي مسالمت آميز با كارشناسان خبره حقوقي شان را ادامه دهند و گذشت زمان به شكلي تصاعدي به ضرر جنگ طلبان اسرائيلي است و آمريكا نيز دير يا زود در خواهد يافت كه مقاومت بيشتر در راه حقوق فلسطينيان بي فايده است و آنان بايد همان گونه كه در گذشته، دفاع از دولت آپارتايد آفريقاي جنوبي را رها كردند، اينك نيز وقت آن رسيده تبعيض هاي عملي را كه در تضاد با ادعاي لفظي شان پيرامون فلسطينيان است، كنار بگذارند.
منبع:پژواک ایران