PEZHVAKEIRAN.COM جامعه مبتني بر "جنايات و مكافات" ايران؛
 

جامعه مبتني بر "جنايات و مكافات" ايران؛
من رأي مي دهم، پس برانداز هستم! 

کاوه احمدی علی آبادی

شناخت جامعه امروز ايران همچون هر جامعه ديگري دشوار است و سال ها زندگي با مردم و ميان مردم ايران است كه هر محقق ژرف كاوي را وا مي دارد تا اعتراف كند كه آن كمي بيش از هر جامعه اي ديگر پيچيده است كه بارزترين اش را در انتخابات مي توانيد ببينيد: در هر جامعه اي آراي شركت كنندگان در انتخابات، نشان دهنده موافقان حكومت حاضر است، اما در ايران عمدتاً برعكس است و آناني كه به تغييراتي بيش از اعلاميه ها و محكوم كردن ها و حتي تظاهرات بر عليه حكومت مي انديشند، گوش بزنگ انتخابات اند تا بر عليه رژيم رأي دهند! در هر انتخاباتي شركت كنندگان براي بهبود وضع شان به كانديدايي رأي مي دهند يا لااقل اميدوارند تا منتخب شان پيروز شود، اما در ايران بسياري رأي مي دهند تا يك طيف را بر عليه طيفي ديگر بشورانند و اصطلاحاً حكومتي ها را به جان هم بياندازند!! از منظر آنان هر طرف، ديگري را بزند، برد براي مردم است!!! شايد بايد نقبي عميق تر براي جمع آوري پازل هايي بزنيم كه مرا به اين نتيجه گيري واداشته است.

دوستي داشتم كه از شاگردان فوكو بود و در بسياري از دانشگاه هاي دنيا تدريس مي كرد و سال ها بود كه ايران نيامده بود تا در دوره اصلاحات براي فرصتي مطالعاتي به ايران آمد. پس از دو سال گفت و شنود و چرخ زدن و كنكاش ميان مردم و اقشار مختلف اجتماعي، روزي به من گفت كه پيش از آمدن به ايران تصور مي كرد كه ايران جامعه اي "كافكايي" است، اما حالا دريافته است كه آن جامعه اي "كوندرايي" است. در حالي كه روشنفكران منتقد و كم و بيش سالم و كساني كه حكومت كنوني ايران را بر نمي تابند، براي مبارزه با حكومت روش هاي سلبي را به كار مي برند، بخش بزرگي از مردم ايران كه زير چتر حكومت كنوني زندگي مي كنند، براي مبارزه روش هاي ايجابي را برگزيده اند. روشنفكران و مخالفان رژيم در اين سوي آب ها، بر عليه حكومت شعار مي دهند و مقاله مي نويسند و تظاهرات مي كنند. اما مردمي كه در ادارات و سازمان هاي دولتي كار مي كنند، حكومتي ها را به جان هم مي اندازند! به همين خاطر است كه در انتخابات به برنامه هاي ارائه شده كانديداها زياد كار ندارند (و اين براي بسياري از كانديداها و حتي جامعه مدني ايران همواره تعجب آور بوده كه چرا مردم به برنامه هاي كانديداها توجه اي ندارند؛ به همین سبب بر این عقیده ام که رفتار انتخاباتی مردم ایران، چیزی "فراتر از عملگرایی" است)، بلكه به ميزان تخريبي كه عليه ساير اشخاص و جايگاه هاي مقامات و رهبران ايران مي توانند صورت دهند، رأي مي دهند. شما در محل كار لو دادن و اصطلاحاً زدن هر انساني را غير اخلاقي مي شمريد و از آن پرهيز مي كنيد، اما آنان ايشان را بر عليه يكديگر لو مي دهند، چون بر اين باورند كه اين موثرترين راه حذف آنان است، نه اعلاميه هاي تند صادر كردن! روشنفكراني كه خود مزه زندان رژيم را نچشيده باشند، يا جزو كساني نباشند كه عزيزي از نزديكان شان قرباني سال هاي اول انقلاب نشده باشد يا با دادگاه هاي رژيم زندگي خود و خانواده شان ويران شده باشد، معمولاً پس از سال ها تغييرات در حكومتي ها، آناني را كه تغيير رويه دادند، مي پذيرند و چه بسا در صورت لزوم از ايشان در مقابل باند حاكم دفاع مي كنند، اما قشر مذكور مي پرسد، مگر اينان كم بچه هاي ما را در جبهه و جنگ به كشتن دادند و در زندان ها سر به نيست كردند كه به اين سادگي ها آنان را ببخشيم! به همين زودي يادتان رفته وقتي قدرت در دست شان بود، چه بر سر ما آوردند، حالا خوب شد كه نوبت خودشان هم رسيد. يادم هست كه در يكي از سايت هاي ايراني به گزارشي برخوردم كه يكي از كساني داده بود كه شنيده بود، خانه يكي از حكومتي هاي سابق كه اينك در مقابل رژيم ايستاده بود، توسط عده اي خودسر محاصره شده و عليه او شعارهاي تند و حتي نامتعارف مي دهند (فلاني بايد برقصه، فلاني لخت اش قشنگه و ...) و گزارشگر اتفاقاً كسي را ميان آنان يافته بود كه اصلاً از مخالفان رژيم بود و برايش بسيار عجيب بود كه چگونه او همراه نيروهاي خودسر رژيم شده است. پس از پرس و جو با تعجب و بهت شنيده بود كه دوست خودسرش گفت: مدتي است كه مزدوران رژيم را يك به يك مي زنيم و ديروز نوبت فلاني بود، امروز نوبت اين يكي است و فردا هم نوبت همين كساني است كه اينك در قدرت اند و به پشتوانه آنان ديگران را مي زنيم!! ناگهان به ياد تجربه خودم در مركز گفتگوي تمدن ها افتادم. زماني كه براي اولين بار يك روحاني در آنجا شروع به كار كرد. مي ديدم كه هر روز موقع نماز مشتاق به نزد او مي آمدند و وي را مي بردند تا پشت اش نماز بخوانند. با خود گفتم كه اين هم دليلي ديگر بر گرايشات سنتي و مذهبي ايرانيان. مدتي بعد درخواست انواعي از وام ها و امتيازاتي از روحاني مذكور كردند كه برايش مقدور بود از طريق ارتباطاتي كه داشت برايشان بگيرد. از قرار معلوم تعدادي از آن ها شد و برخي نشد و مدتي نگذشت كه روحاني مذكور را ترك كرده و كاملاً منزوي ساختند و كار به جايي رسيد كه چنان حرف هايي برايش در آوردند كه من معترض شدم كه بابا انصاف بدهيد، خلاصه او هم انسان است. اما اين پشت نمازي هاي وي اصلاً ول كن نبودند! او ديگر تاريخ مصرف اش تمام شده بود!! به باشگاه انديشه كه مي رفتم، هر از گاهي ميزگردي برگزار مي كردند در زمينه موضوعات مختلف. در يكي از مباحث كه پيرامون خشونت بود، دوستي جمله اي آن زمان تكان دهنده گفت: گفت كه من با همه جور خشونت مخالفم، به جز ماچ كردن!! و وقتي نگاه متعجب مرا ديد، گفت در بسياري از ماچ كردن ها خشونتي هست سرد كه وقتي متأهل شدي مي فهمي!

اين نوع زيست در تأويل هاي خودساخته مردمي كه در مغايرت با جلوه هاي رسمي زندگي شكل مي گيرد، محدود به زندگي سياسي مردم ايران نيز نيست و در عرصه هاي اجتماعي نيز ساري و جاري است. در جنوب ايران كه بسياري از ايام سوگواري مذهبي به ظاهر با شدّت و حدّت بيشتري از جاهاي ديگر برگذار مي شود، در نفس اش بسيار متفاوت با چيزي است كه در نگاه نخست براي يك ناظر به نظر مي رسد. در دوران دانشجويي بود كه دوستان جنوبي ام برايم تعريف مي كردند كه بهترين ايام سال براي آنان نه اعياد، بلكه موسوم سوگواري ها در جنوب است؛ سربازان و دانشجويان ايام مرخصي شان را سعي مي كنند در اين روزها تنظيم كنند و خانواده ها خود را آماده مي كنند؛ اما نه براي غم گساري، بلكه براي انجام تمامي اموري كه در ديگر ايام سال برايشان مقدور نيست؛ بسياري از اقوام و دوستان را در آن ايام مي بينيم و دختر و پسرهاي جوان در آن روزهاست كه مي توانند يكديگر را ببينند و احياناً با هم شماره تلفن رد و بدل كنند و البته حركات موزون و آواز ريتميكي كه طي سينه زني ها تجربه مي كنيم كه البته گاهي اوقات كميته سرك مي كشد، اما كاري از دست شان ساخته نيست، چون مراسم سوگواري است! برايم باورش به راستي سخت بود، تا با چشمان خود آن شب نشيني ها و شبگردهايي خانوده ها و جوانان را تا صبح در خيابان ها و كوچه ها نديدم. جلوه های دیگری از آن را می شد، در همه جای ایران، به خصوص توسط نسل جوان دید؛ زمانی که مراسمی را که به "ارتحال" دجال موسوم است، "ارتحال، عشق و حال" نام گذاری کرده اند و به شمال و شهرهای دیگر می روند و مست می کنند و جشن و شادی به راه می اندازند. زمان شاه در ایام سورگواری مذهبی حتی کسانی که مذهبی نبودند، خودشان چیزهایی را رعایت می کردند؛ مثل در ایامی خاص عرق نمی خوردند و شادی نمی کردند، اما حالا دین اجباری حکومتی چیزی بر سر مردم آورده که دقیقاً برعکس شده و آن ایام به دوران شادی و مبارزه مثبت مردم و جوانان با حکومت و دین بدل شده است. چقدر شبيه مراسم حاجي فيروز در ايران به نظرم رسيد: آن تاريكي و سياهي‌ اي كه‌ بنا به هر دليلي‌، بر حاجي‌ فيروز عارض‌ شده‌ است‌، نمي‌تواند مانع‌ از آن‌ شود كه‌ او شاد و پيروز نباشد! اين‌ خوانش‌ هنگامي‌ معنادار جلوه‌ مي‌كند كه‌ دقت‌ شود، عمونوروز سياه‌ نيست‌، بلكه‌ انسان ‌سفيدپوستي‌ است‌ كه‌ سياه‌ شده‌ است‌؛ يا شايد دقيق تر بتوان گفت آنچه روزگار بر سر او آورده موجب شده تا وي سياه روي گردد، با اين همه او با شادماني ها و پايكوبي هاي خود، تقدير را از رو مي برد و بر سرنوشت سياه خويش غلبه پيدا كرده و فيروز و پيروز مي گردد.

اهل مطالعه و اخبار عمدتاً تغييرات كوچك در كشور را هم دنبال مي كنند تا از روزنه هاي اندكي نيز شده بهتر شدن فضا را در جامعه رصد كنند تا امكان آزادي بيشتر محقق گردد، اما عموم مردمي كه زير چتر حكومت زندگي مي كنند، سال هاست كه دندان طمع را از رژيم بريده اند و مشغول گرفتن انتقام از آن هستند. ما با نام هاي اصلاح طلب، منتقد حكومتي، ميانه رو و جنبش سبزي و غيره از اين تغييرات ياد مي كنيم، اما اينان ما را بسيار ساده انديش مي پندارند و مي گويند، اين ها همه سر و ته يك كرباس اند. مگر همين ها نبودند كه بچه هاي ما را به كشتن دادند و با وعده هاي دروغ سر كار آمدند. بايد حساب تك تك شان را برسيم؛ فقط آسياب به نوبت است و امروز نوبت اين يكي است و فردا ديگري! ما كه چيزي را از دست نمي دهيم و براي چند دقيقه وقت مي گذاريم و مي رويم رأي مي دهيم، اما آن ها چهار سال ديگر مثل گرگ مي افتند به جان هم!! به همين زودي جنايات شان را فراموش كرديد؟! اين ها و فرزندان شان بايد حالا حالاها تقاص پس بدهند. هيچ چيز ما را بيش از آن خوشحال نمي كند كه از راديو و تلويزيون مي شنويم فرزندان و شاگردان بنيانگذار جمهوري اسلامي را در قبرستان يا زندان انداختند و همان بهتر كه از همين طريق خودشان به جان يكديگر افتاده اند؛ چوب خدا صدا ندارد. ديدم اينك بهترين توصيف براي آن "جنايات و مكافات" داستايوفسكي است. از آنان مي پرسيد كه در تظاهرات حكومتي ديگر چرا شركت مي كنيد و مرگ بر اين و آن سر مي دهيد؟ جواب مي دهند كه شركت در راهپيمايي براي گرفتن انواع رانت هاي حكومتي لازم است و چه بهتر كه تنها با چند شعار آنان را خر كنيم و تازه مگر همين ابرقدرت ها نبودند كه آخوندها را به جان ما انداختند!؟ شعار كه جاي خود، استحقاق فحش و لعنت الهي دارند كه شاه بيچاره را آواره كردند و اين ها را سر كار آوردند. مردم آن زمان براي خودشان دين و ايماني داشتند؛ حالا اين ها كاري كرده اند كه ما را از هر چه دين و مذهب بيزار كرده اند، چه رسد جوانان. ياد سخني افتادم كه يادم نيست، دقيقاً كجا شنيدم؛ در تاكسي يا ميهماني يا نانوايي بود: كسي مي گفت كه حكومت كنوني و به خصوص بنيان گذار آن، يك خدمت بزرگ به مردم كرد كه ريشه دين و اسلام را ميان مردم خشكاند و هيچ دشمن اسلامي نمي توانست در اين مدت كوتاه چنين همگان را از دين و اسلام در ايران بيزار سازد!؟ نمي دانم چرا ناگهان فيلم "سگ كشي" بيضايي در ذهنم تداعي شد.

 

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

منبع:پژواک ایران


 کاوه احمدی علی آبادی

فهرست مطالب  کاوه احمدی علی آبادی در سایت پژواک ایران 

*راز پیروزی رعدآسای انقلابیون عراقی در استان های سنی نشین؛رهبری، فرماندهی و مدیریت میدانی  [2014 Jul] 
*نقاب هاي دجال كبير انقلاب شخصیت واقعی پشت نقاب رهبر انقلاب را بهتر بشناسیم [2014 Jun] 
*وقتي مفسدان مبلغ دين خدا مي شوند!  شما شهر خدا را با بهشت عوضي گرفته ايد [2014 Jun] 
*تحليلي بر رازهاي تداوم شكست اصلاح طلبان؛ ثمره والاس رقصيدن پنهاني با شيطان!  [2014 May] 
*تحليلي بر انتخابات عراق؛ خوانش سناريوهاي پيش رو در عراق  [2014 May] 
*مبارزات منفي و مثبت ايرانيان با رژيم كه تداوم دارد رژيم ايران در همه عرصه ها قافيه را باخته است [2014 Apr] 
*تحليلي بر تحولات شتابان خاورميانه و شمال آفريقا؛در آستانه فوران توفاني ديگري در منطقه ايستاده ايم  [2014 Apr] 
*همگام با سنفوني حقوق بشري بر ضد رژيم ايران؛  [2014 Apr] 
*حملات حقوق بشري به رژيم ايران بايد ادامه يابد؛ بي وقفه و پي در پي  [2014 Apr] 
*در كوران بحران ها در اينجا و آنجا؛  [2014 Apr] 
*تحليلي بر انتخابات شهرداري هاي تركيه؛ پيروزي كه مي تواند فريبنده باشد!  [2014 Apr] 
*سنفوني ايرانيان به هم مي پيوندد؟ آسوده و آرام يا روي سرير خون حاكمان! [2014 Mar] 
*روسيه كريمه را تصاحب كرد، اما اوكراين را از دست داد!  [2014 Mar] 
*چرا اسلامگرايان امروز بدتر از جاهلان صدر اسلام اند؟ تبديل ميليون ها انسان به مشتي حيوان! [2014 Mar] 
*تحليلي بر شطرنج سناريوهاي پوتين-اوباما؛ از اوكراين تا سوريه  [2014 Mar] 
*بحران كنوني اوكراين، نشان دهنده دورنماي ژئوپالتيك آينده؛ هنوز هيچ چيز از دست نرفته  [2014 Mar] 
*تغيير و اصلاح در اينجا و آنجاي خاورميانه؛  [2014 Feb] 
*معاملات شيطاني؛ براي يك آرماگدون شيطاني   [2014 Feb] 
*خاورميانه به كدام سوي؟ مصالحه يا محاربه!  [2014 Feb] 
*كردها به سوي كنفدراسيون به جاي تشكيل كشور يا تجزيه؛ تشكيل كنفدراسيون بدون فروپاشي سيستم دولت –ملت ها در خاورميانه [2014 Feb] 
*تحليلي بر انقلاب ها و جنبش هاي خاورميانه از ديكتاتوري نظامي و استبداد ديني به سوي دموكراسي [2014 Jan] 
*ايران در سياست هايش در منطقه مي سوزد تحليلي بر گسترش جنگ داخلي از سوريه به عراق؛ [2014 Jan] 
*شكست 9 دي پس از چهار سال جنبش سبز به كوري چشم اقتدارگرايان و دودوزه بازان هنوز زنده است [2014 Jan] 
*تحليلي بر چرخش پازل سوريه؛ با ريزش و تكميل توأمان  [2013 Dec] 
*رنگين كمان جنبش هاي خاورميانه؛  بفرماييد، حالا تحويل بگيريد!  [2013 Dec] 
*پرده اول: مرگ يك دستفروش پرده آخر: رستاخيز يك دستفروش [2013 Dec] 
*تحليلي از توافق ژنو تا مذاكرات ژنو 2 از كيش تا آچمز خاورميانه؛ [2013 Dec] 
*ماندلا افسانه خود را گفت و زيست؛ ... و اين است ماندلا [2013 Dec] 
*آن يك بمبي كه مي تواند تمام سيستم هاي دفاعي يك كشور را نابود كند، چيست؟  [2013 Dec] 
*سلاح هاي آينده؛ و آن آينده همين امروز است  [2013 Nov] 
*سلاح هاي آينده؛ و آن آينده همين امروز است  [2013 Nov] 
*تقويت زبان هاي مادري و گويش هاي محلي؛ در كنار توسعه منطقه اي و آباداني محلي مناطق محروم  [2013 Nov] 
*از شاه تا برژينسكي؛ شاه قرباني «فتنه بزرگ»  [2013 Oct] 
*حركات صلح آميز در صفحه شطرنج خاورميانه  [2013 Sep] 
*جنگ و صلح در اديان؛ چرا در سوريه مسئول ايم؟  [2013 Sep] 
*صلح طلبي به قيمت قتل عام همگان؟ يعني بگذاريم تا باز بكشند!  [2013 Sep] 
*بخوان؛ تاريخ دروغ هاي شيرين يك ملت را! ملتي كه نمي خواهد مسئوليت تصميات اش را برعهده بگيرد [2013 Aug] 
*در كوران قيام هاي خاورميانه؛ آيا صداي يكديگر را مي شنويد؟  [2013 Aug] 
*كودتا با تيمي امنيتي و نه نظامي  [2013 Aug] 
*ديگر كافي است، اينك زمان اقداماتي عملي است حق ماندني و باطل رفتني است [2013 Aug] 
*بهاييان و بابيان جزو اهل كتاب اند تبعيض در حق هر انساني به هر بهانه اي به خصوص دين، ظلم است [2013 Aug] 
*ماندلا افسانه خود را گفت و زيست؛ و اين است ماندلا  [2013 Aug] 
*تمام ابعاد شطرنج سوريه را دريابيم  [2013 Jul] 
*چرخش بهار منطقه از ضد ديكتاتوري نظامي به ضد ديكتاتوري مذهبي جنبش ضد استبدادي خاورميانه ادامه دارد؛ [2013 Jul] 
*آن كسي كه بايد ثابت كند، اسلام و دموكراسي تضادي ندارند، اسلام گرايان اند؛ از نظر اسلام گرايان، حق يعني تنها  [2013 Jul] 
*جامعه مبتني بر "جنايات و مكافات" ايران؛ من رأي مي دهم، پس برانداز هستم! [2013 Jun] 
*جامعه مبتني بر "جنايات و مكافات" ايران؛ من رأي مي دهم، پس برانداز هستم! [2013 Jun] 
*دولت جديد پاكستان از تهديد تا فرصت؛ كمربند سبز يا كمربند انفجاري در راه است؟! [2013 May] 
*چرا حق حاكميت از منظر ديني با انسان هاست كسي كه آزاد نيست، بندگي خدايش بي ارزش است [2013 Apr] 
*تكميل پازل پيروزي نهايي در سوريه  [2013 Apr] 
*مسلمانان مسلماني ز سر گيريد؛ از ديدگاه «همزماني» تا «در زماني» [2013 Apr] 
*قرن بيست و يكم عصر مرگ ايدئولوژي ها انسانيت بدون ايدئولوژي [2013 Apr] 
*در شبه جزيره كره چه مي گذرد؟ تحليلي بر تفكرات پشت بازي هاي رهبران كره شمالي  [2013 Apr] 
*اين يك رستاخيز است  [2013 Mar] 
*اميدي براي كاتوليك ها بازتعريفي از مسيحيت كاتوليك [2013 Mar] 
*نماينده ايران بدون اين كه بداند، گزارش احمد شهيد را تأييد كرد  [2013 Mar] 
*تحليلي بر بازي هاي شيطاني در خاورميانه!؟  [2013 Feb] 
*قواعد بازي در دنيا و منطقه اي را كه زندگي مي كنيم، بشناسيم  [2013 Jan] 
*خاورميانه پيش از آرماگدون  [2013 Jan] 
*آخرين تحولات در بهار عربي؛ عراق دوباره در بهار عربي برخاست  [2012 Dec] 
*حقوق انساني و دموكراسي را در خاورميانه نمي شناسند!  [2012 Dec] 
*افسانه ها را اين گونه واقعيت مي بخشند  [2012 Nov] 
*چگونگي اقدامات رسمي و غيررسمي در خاورميانه؛ تداوم فرار شتابان از الگوي متحجر ايران  [2012 Nov] 
*ستار بهشتي؛ از قهرمانان معنوي ما درك نفس يك زندگي تمام و كمال انساني و برحق [2012 Nov] 
*خاورميانه پس از آخرين تحولات  [2012 Nov] 
*چه موقع منجي ظهور مي كند؟! گزينش در نبرد آخرزمان يعني چه؟ [2012 Oct] 
*نبرد با اشباح در جنگ جهاني دوم  [2012 Oct] 
*به سوی ژئوپولتیکی چند قطبی در خاورمیانه  [2012 Sep] 
*تحلیلی از کنفرانس غیرمتعهدها- مقامات ایران، منزوی حتی در پایتخت خود!   [2012 Sep] 
*چرا دموكراسي در جهان سوم تنها با نظام جمهوري شدني است  [2012 Aug] 
*گرداب سوريه عميق تر مي شود پست ترين بازندگان را بشناسيد [2012 Jul] 
*دانشگاه قرن هاست كه كابوس متعصبان و سطحي انديشان ديني بوده است  [2012 Jul] 
*رژيم فاسد به مثابه "شخصيت حقوقي"  ساختار شبكه حكومتي اساساً فسادپرور ريخته شده است [2012 Jun] 
*قيامي جهاني كه از ايران آغاز شد انقلابي از پاي اينترنت! [2012 Jun] 
*جاه طلبي معنوي خطرناك ترين فريب عالمان عالمي معنوي يا برده خداي قدرت!؟ [2012 Jun] 
*امروز نياز به تفكري استراتژيك به جاي تفكر نظامي  [2012 May] 
*جنايتكاران هم مي ميرند! شيرازه رژيم در آستانه فروپاشي است [2012 May] 
*حكم قتل براي ارتداد در صدر اسلام نيست اين بود روش امامان؟ [2012 May] 
*كمپين هاي بين المللي جنبش ها گسترش يابد  [2012 May] 
*از نفرين فرعون تا نفرين مادران عزادار كابوس ها تعبير مي شوند [2012 May] 
*روضه خوان هاي ايران چه خوابي براي عراق ديده اند؟  [2012 Apr] 
*سخنان كسي كه مي پندارد، عيار عوام فريبي دست اش است! اگر حكومتي به صرف شريعت اسلامي است، پس حكومت يزيد نيز [2012 Apr] 
*شخصيت يك دين چيست؟ شخصيت ديني خود را بشناسيم  [2012 Apr] 
*هر كشوري سود يا ضرر تفكرات حاكمان اش را مي برد آب ها و سرزمين هاي مشترك، فرصت به جاي تهديد [2012 Apr] 
*در صفحه شطرنج ايران چه مي گذرد  [2012 Apr] 
*مديريت منطقه اي با مشاركت جهاني براي بحران سوريه  [2012 Mar] 
*آئين‌هايي‌ نوروزي‌  [2012 Mar] 
*جنبش با اعتراضات نامتقارن و فرسايشي زنده است مرگ يك حكومت پيش از تدفين آن [2012 Mar] 
*بخوان؛ تاريخ مي تواند بسيار بي رحم باشد بياييد، بيش از اين به خود دروغ نگوييم [2012 Mar] 
*قانون مجازات ضد اسلامي و جاهلي تغييرات صوري و رياكارانه اند [2012 Mar] 
*به مبارزان راه آزادي در سوريه نفس متفاوت راه حق و باطل  [2012 Mar] 
*در سوداي دوران جنگ سرد!  [2012 Feb] 
*جهاني شدن با رسانه هاي ديجيتال و مجازي؛ اينجا و اكنون- دکتر کاوه احمدی علی آبادی   [2012 Feb] 
*بصيرت زير برف! هستيم و مي بينيم... [2012 Feb] 
*جنگ؛ از تور تا شبكه  [2012 Jan] 
*فحواي كلام در كتب مقدّس كدام است؟ چون فحواي كلام وحي را نمي فهيم، به نام دين عكس آن رفتار مي كنيم [2012 Jan] 
*او ما را از جنگ به دور داشت  [2012 Jan] 
*قدرت سرد و قدرت نرم در جنگ   [2012 Jan] 
*فتنه گران در حال سقوط! فتنه در تاريخ اسلام چه بود؟  [2012 Jan] 
*«و من از شر این که سنگسارم کنید به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم»  [2011 Dec] 
*چراغ ها را ما به موقع خاموش كرديم پشت صحنه وقايع كودتاي 88  [2011 Dec] 
*چرا فرهنگ و دين با زور نمي شود؟ هنوز تفاوت تبليغ با ضدتبليغ را نمي دانيد! [2011 Dec] 
*رازهايي از عيسي منجي به مناسبت ميلاد نمادين عيسي مسيح [2011 Dec] 
*به پيشواز شب يلدا: طلیعه پیروزی نور بر ظلمت  [2011 Dec] 
*چرا در ماجراي پهپاد كسي حرف تان را باور نمي كند؟ كپي پهپاد طلب تان، هواپيماهايتان سقوط نكند [2011 Dec] 
*به سوي دموكراسي انساني، نه درگيري هاي مذهبي و قومي  [2011 Dec] 
*نقش هاي جديد قدرت هاي منطقه اي خاورميانه  [2011 Dec] 
*آنچه ما نمي بينيم، اما نسل امروز مي بيند  [2011 Nov] 
*خشت هاي طلا براي امامان مردم يا پادشاهان زراندوز!؟  [2011 Nov] 
*ايران از سردرگمي تا نقشي منفي در منطقه!  [2011 Nov] 
*آقايان «X» در پرونده هاي واتر گيت، ويروس هاي امنيتي و انفجار ملارد!؟  [2011 Nov] 
*گذر و نظري بر هويت ايرانيان؛ آريايي، عيلامي يا ايراني؟!  [2011 Nov] 
*امواج جنبش ديني چگونه متحول مي سازند شتاب جنبش تغيير كيش و دين جوانان ايراني بهت آور است [2011 Nov] 
*حكومت ايران، منفور ملل منطقه و الگو گيري براي ديكتاتوري هاي منطقه  [2011 Nov] 
*پيروزي صلح آميز بر دشمني با بمب هاي هسته اي چگونه از ظرفيت هاي عضويت هاي جديد فلسطين بهره بريم [2011 Nov] 
*نظام پارلماني با تغيير يك پست تحقق نمي يابد  [2011 Oct] 
*چرا محمد را با چنگيزخان عوضي گرفتيد!؟  [2011 Oct] 
*حجاب در اسلام هرگز اجباري نبوده و نيست حجاب اجباري بنا بر بينش اسلامي، حقوق زنان را ضايع مي كند [2011 Oct] 
*پژوهشی درباره حد رجم (سنگسار) در اسلام  حد سنگسار حتی در شریعت اسلامی نیست، چه رسد به دین اسلام [2011 Oct] 
*حقايق پشت ترور سفير عربستان چرا آمريكا از طرح ترور توسط رژيم ايران متعجب شد؟ [2011 Oct] 
*نقابي براي يك انقلاب!؟  [2011 Oct] 
*چرا موساد اصرار به هدايت گروه هاي تندروي فلسطيني دارد؟  [2011 Oct] 
*كشور فلسطين از بحر الميت (جنازه) تا نهر خون!؟  [2011 Oct] 
*شطرنج در خاورميانه عالي پيش مي رود  [2011 Oct] 
*فساد، دزدي و قاچاق در جوامع مختلف و جامعه ما  [2011 Oct] 
*جنبش تغيير دين، جنبش خاموش جوانان شده است مردم دين "خاك دو عالم بر سر" نمي خواهند [2011 Sep] 
*دانشگاه را به كابوسي براي متحجران بدل خواهيم كرد بگذار كه تاريخ امروز را اين سان خلق كنيم [2011 Sep] 
*ياغيگري حكومتي  [2011 Sep] 
*از گنگ خواب ديده تا وقيح سر گردنه!  [2011 Sep] 
*خطر حمله به ايران با سه سناريو!  [2011 Sep] 
*تاريخ سياسي ما در دوران پيش از ماكياولي ست  [2011 Sep] 
*چرا و چه وقت دزدي هاي حكومتي در كشور لو مي رود؟ آن ها با كسي شوخي ندارند!؟ [2011 Sep] 
*مشكلاتمان از بابت دشمنان است، يا جهان بينی خودمان؟! قابل توجه كساني كه سكسكه "دشمن" گرفته اند [2011 Sep] 
*محكوم به شكست بودند، چون دين و عقيده را اجباري ساخته بودند دولت مسئول است [2011 Sep] 
*مانيفستي براي يك رستاخيز  [2011 Sep] 
*هويت اعتراضات و انقلاب ها در دنياي امروز به بهانه هويت اعتراضات اخير در آذربايجان [2011 Aug] 
*وضعيت خاورميانه پس از آخرين تحولات موضوع داخلي است تا زماني كه مردم را سركوب نكنيد [2011 Aug] 
*‌ونداليسم ‌"بين نسلی" و علل ‌آن‌ در ايران  [2011 Aug] 
*نقش كنش هاى اجتماعى در توسعه  [2011 Aug] 
*چرا محمد را با چنگيزخان عوضي گرفتيد!؟  [2011 Aug] 
*كنش‌ معطوف‌ به‌ قدرت‌ مانع‌ توسعه‌  [2011 Aug] 
*فقاهت در اسلام نيست   [2011 Aug] 
*پژوهشی درباره حد رجم (سنگسار) در اسلام  «و من از شر این که سنگسارم کنید به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم» [2011 Aug] 
*حكومت ظالم اسلامي نيست! دفاع از حكومتي كه ظلم كند، مشاركت در ظلم است! [2011 Jul] 
*مشكلات حقيقي دستگاه قضايي و انتظامي كشور كجاست؟  [2011 Jul] 
*اين هم شواهدي بر ادعاي ما  [2011 Jul] 
*فتنه بزرگ قرن؛ ساختاري امنيتي براي نقاب  [2011 Jul] 
*قايل توجه نوكيشان بر اساس قرآن مي توان هر كيشي اختيار كرد و دين اسلام نيز داشت [2011 Jul] 
*استقلال ملت هاي دربند پس از نيم قرن امروز سودان، فردا فلسطين  [2011 Jul] 
*جنبش خاموش ما دموكراتيك پيش مي رود جدي مي گويم: بفرماييد غنيمت تان را برداريد [2011 Jul] 
*جنبش تغيير كيش در راه است؟ چرا ما اقوام و اديان مختلف خود را به رسميت نمي شناسيم!؟ [2011 Jul] 
*در آستانه رستاخيز  [2011 Jul] 
*به پيشواز 18 تير خوانش روند تاريخ يك علم است: جنبش زنده پيش مي رود [2011 Jul] 
*كشتن نوكيشان قتل عمد است، تغيير كيش هرگز تغيير دين نيست  [2011 Jun]