سخنان كسي كه مي پندارد، عيار عوام فريبي دست اش است!
اگر حكومتي به صرف شريعت اسلامي است، پس حكومت يزيد نيز
کاوه احمدی علی آبادی
پيش از هر مقدمه بدنبال پيش نيازي مي روم كه آخوندهاي حكومتي و سياستمداران دغل باز كنوني از فقدان اش رنج مي برند: تاريخ را بخوانيد براي اين كه بياموزيد، نه براي اين كه ديگران را محكوم كنيد و خود را توجيه كنيد. بخوانيد تا در موقعيت هاي مشابه بدانيد چگونه رفتار كنيد، نه اين كه براي عوام فريبي بهره بريد. متأسفانه سطح رياكاري تان آنقدر بالا است كه با علم كه جاي خود حتي دين خدا چنين رياكارانه رفتار مي كنيد و تمامي احكام ديني براي تان بازيچه اي است تا فرصت طلبي هايتان را رنگ زند و مشروع جلوه دهد! تو گويي خداي ناكرده خداوند را نيز مي تواند فريب داد. بشناسيد و سپس ادعا كنيد و آنگاه در اشتباهات تان تجديدنظر كنيد، نه آن گونه –كه قبلاً خودتان گفتيد- سخن گفتن با ملاك هاي عيارشناسي جهت عوام فريبي. اين را بدين سبب مي گويم كه عمر زيادي برايتان باقي نمانده و اين آخرين شانس هاي شما براي توبه است و گرنه به سرنوشت ديگر طاغوت هاي زمان دچار خواهيد شد و اين سنتي الهي است.
خشيارشا پس از اين كه يوناني ها به كلني هاي تصرف شده ايران حمله كردند، متقابلاً به خاك يونان حمله كردف چون او نيز چون شما مي پنداشت كه اشتباهات ديگران و خطاهاي دشمنان، برايش مشروعيت ساز است و به او اجازه آن را مي دهد تا دست به هر كاري بزند؛ البته او فرداي آن روز از حكم خود پشيمان شد و دستور ساختن مجدد آتن را صادر كرد، اما برخي در ايران بيش از 8 سال جنگي را ادامه دادند كه به ويراني دو كشور ختم شد، اما از آن پيشيمان نشدند، بلكه به صلح ناگزير گشتند! مردم عادي مي توانند، خشايارشا را كه در عهد باستان به خاطر اين كه به درياي مرمره تازيانه زد، تا ثابت كند اقتدار حاكمان ايران زمين را، محكوم كنند كه مستبد بوده است، اما عجبا كه برخي در ايران زمين در قرن بيست و يكم، دانشجويان و مردم بي دفاع را شلاق مي زنند، و مادران عزادارشان را محاكمه مي كنند تا اقتدار حكومت خود را ثابت كنند! همان گونه كه قبلاً گفتيد مشق ننوشته غلط ندارد، از اين روي مشق نوشته شما در اين چند دهه وقتي تا بدين ميزان خط خطي است، نمي توانيد از خشايارشا در قرون پيش از ميلاد گله كنيد، چون دست خودتان بيشتر آلوده بدان است. در همان سلسله هخامنشيان بودند حاكماني چون كوروش كه سخنان حتي دشمنان شان را مي شنيدند، اگر درست مي يافتند، مي پذيرفتند و حتي دشمنان شان را مي بخشيدند. اما شما و بت هاي كبيرتان، حتي سخنان انقلابيوني را كه همچون پسران تان مي خوانديد، گوش نكرديد و اعدام شان كرديد و به همان ها كه استادتان خوانده بوديد، رحم نكرديد!؟ آيا عجيب است، پادشاهي ظلم هايش را به نام مصلحت مردم رنگ زند يا خداوند را عامل اش براي مشروعيت بخشي به ظلم هايش نشان دهد؟ عجيب تر اين كه مردان ديني و روحاني براي پوشاندن ظلم ها و جنايات شان در ايران امروز چنين مي كنند و از كتاب خدا گرفته تا روايات هاي آخرزمان براي عوام فريبي شان بهره مي برند و زماني كه برايش بصرفد، "ظهور نزديك است" و زماني كه نصرفد، "ظهور نزديك نيست" و يك عمر با توسل به امام زمان به مردم دروغ گفتند و دكانداري ديني راه انداختند، حالا كه از شواهد گرفته تا قرائن ديني بر ضدشان است، از ترس تخته شدن دكان شان، از همان ها روي گردانده اند!! چنين كسي را در روز رستاخيز مي دانيد بسان چه كسي بازخواست مي كنند؟ به عنوان كسي كه خدايش، "فرصت طلبي" بوده، و در عمل اطاعت -و پرستش يعني اطاعت محض- از قدرت را به كمك "مصلحت" يا "بصيرت" سرلوحه قرار داده، در حالي كه تظاهر به اطاعت از پروردگار جهانيان مي كرده است. با شناخت قرآن و براساس ادبيات آن، رژيم هاي غيرديني مي توانند جابر باشند، اما طاغوت نيستند. طاغوت حكومتي است كه ظلم هايش را با توسل به آسمان و خداوند مي خواهد مشروع و محق جلوه دهد. چنان كه بت هايي را كه اعراب واسطه ارتباط با خداوند مي شمردند، خداوند طاغوت مي داند. به همين سبب بود كه در حوزه باورهاي ديني مردم مي آمد، يعني حاكمان مستبدي بودند كه با توسل به دين مي خواستند بر خود و حكومت خويش حقانيت بخشند و مردم نيز آنان را مقدّس مي شمردند؛ يعني درست مثل بت هاي كبيرتان كه با توسل به دين، مجوز تجاوز به پسران و دختران جوان را در زندان هايتان دادند، شكنجه نمودند و مثل آب خوردن اعدام كردند و براي اين جنايت هاي وقيحانه شان، احكام فقهي و شرعي صادر كردند. اما اعراب در 14 قرن پيش در حالي كه بي سوادي و جهل و تعصب بيداد مي كرد، ولي عجبا كه برخي در ايران قرن بيستم و بيست و يكم كه تا اين ميزان علم و آگاهي و دانايي گسترش يافته است!؟ اگر حكومتي به صرف اين كه شعائر مذهبي و احكام و شريعت اسلامي را رعايت مي كند، اسلامي است، پس حكومت يزيد و بني اميه نيز اسلامي بودند و اگر به همين خاطر قيام كننده بر آن حكومت فتنه گر و محارب است، پس حسين و يارانش نيز چنين بودند؛ همان گونه كه اتفاقاً يزيديان نيز حسين و ياران اش را فتنه گر مي خواندند. البته آنان با وجود تمامي ظلم هايي كه كردند، هرگز به اسراي عاشورا تجاوز نكردند و به زينب نيز اجازه دادند كه آزادانه چه در مسجد و چه در بارگاه يزيد سخن بگويد و از عاشوراييان دفاع كند، و هرگز اعتراف هاي با زور فشار و شكنجه از آنان نگرفتند. اگر دفاع از حكومت اسلامي يزيد براي نظاميان اش مشروعيت آور بود، سركوب مردم توسط نيروهاي تحت امرتان نيز مشروع بود و هيچ هالويي نيست كه ضرب و شتم مردم و شكنجه و اعتراف و اعدام را براي منافع مردم بداند!؟ مگر اين كه رياكاري را به عوام فريبي آميخته باشد. به همين سبب است كه در روايت هايتان آمده در چنين روزگاري دين اسلام چنان از اصل خود فاصله گرفته كه از مشركان و جاهلان صدر اسلام، از حقيقت اسلام دورتر بوده و مسلمانان گمراه ترند و وقتي دين حقيقي بر ايشان خوانده شود، تو گويي ديني جديد آمده است.
البته سربازان متخلف آمريكايي هم دستگير و محاكمه شدند و هم محكوم و هنوز تعدادي از آن ها در زندان اند، اما در ايران حتي جنازه هاي بسياري از جواناني را كه كشتيد، به خيلي از خانواده هايشان تحويل نداديد و وقيحانه رفتيد و پول تيرتان را از آنان طلب كرديد و متجاوزان و متخلفاني را كه از خودتان دستور مي گرفتند، پست و مقامي بالاتر داديد و در دادگاهي كه براي كوي دانشگاه تشكيل داديد، دانشجويان و شاكيان و مظلومان را به جاي نيروهاي امنيتي ظالم و وقيح متهم ساختيد. پس بي شك آن كسي كه بخواهد از ظلم ديگران انتقاد كند، شما نيستيد و شما ثابت كرديد كه كار نكرده نگذاشتيد و هر آنچه كه نسيه ديگران را بدان محكوم مي كنيد، نقد خود انجام مي دهيد و اگر كاري تاكنون نكرده ايد، از عهده تان ساخته نبوده وگرنه دريغ نخواهيد كرد. همگان خوب مي دانند كه ارتش آمريكا براي مثله كردن جنازه هاي افغاني ها و عكس يادگاري گرفتن بدانجا نيامده و چه منافعي – كه برخي را خودتان قبلاً ذكر كرده بوديد- داشته اند (يك نمونه ديگر از همان سخن گفتن تان برطبق عيارسنجي براي عوام فريبي است؛ اين همه هم، جوش منافع مردم آمريكا را نزنيد و فكر منافع مردمي باشيد كه نامحرم شان مي شماريد و قراردادهاي ننگين را پنهاني با روسيه و چين امضاء مي كنيد)، اما آنان با تعدادي جنازه مرده چنين كردند، اما شما با انسان هاي زنده چنين كرديد و طوماري از شكنجه هاي رژيم شما در بدن هاي زندانيان سياسي موجود است و بسياري برايتان نامه نوشتند و برخي از سرداران خودتان كه در جنبش اعتراضي به كودتاي 88 به زندان افتاده بودند، برايتان نوشتند كه وقتي بازجو مرا – با اين ريش و سن و سال- به تجاوز تهديد مي كرد، وقتي صداي فرياد دختري را در چند متر آن طرف تر مي شنيدم، بايد چه فكري مي كردم؟ همان موقع نيز به رهبران نمادين جنبش نوشتم كه نامه هاي شان را ديگر برايتان ننويسند، چون در عمل ثابت كرديد بسيار صغيرتر از آن هستيد كه مخاطب چنين نامه هايي باشيد و آمر و عامل اصلي تمامي جنايات خودتان ايد و گريه هايتان تنها مجوزي است براي جنايت هاي بيشترتان و در روز جزا همان گريه هاي رياكارانه تان بر عليه تان شهادت خواهند داد. با اين كارنامه، همان بهتر كه دم فرو بنديد (شما روضه خواني نيستيد كه از پس اين منبر برآييد) و با از اين دست عوام فريبي ها، ديگر ادعاي فضل نكنيد.
منبع:پژواک ایران