هشدار! توطئه ای علیه میرحسین موسوی در حال اجراست
ایرج شكری
دستگاه خلافت خامنه ای در حال تدراک زیر آب کردن سر میرحسین موسوی یا تواب سازی او است. یاسدار شکنجه گر تواب ساز و یار و همکار سعید امامی در تولید برنامه تلویزیونی هویت، حسین شریعتمداری ، در صفحه اول روزنامه کیهان چهار شنبه سوم تیر ماه، «موج خونخواهی» علیه او به راه انداخته و خبر از اقامه دعوای بیش از دو هزار نفر از «مردم» علیه او داده است. به نوشته کیهان این شاکیان اقدامات خشونت باری را که در روزهای گذشته منجر به کشته شدن شهروندان و تخریب اموال مردم شد،ناشی از «قانون گریزی » موسوی و تحریکات او دانسته اند. پاسدار شریعتمداری مشارو سیاسی و خط دهنده رهبر در روشهای ایجاد اختناق و سرکوبی است. در مورد لایحه مطبوعات هم او قبلا از بحث و طرحش در مجلس علیه آن یقه درانی و قلم فرسایی کرد، بعد مقام ولایت فقیه با حکم حکومتی امر به کنار گذشته شدن آن از دستور مجلس داد وبعد از آن توقیف و تعطیلی «فله یی» روزنامه بکار بسته شد. به اعتقاد من میزان بسیار پایین رایی که برای کروبی اعلام شده است، تنبهی است که در آن طرح «مهندسی شده» انتخابات، به خاطر تودهنی بسیار سنگینی کمی قبل از انتخابات برای کروبی به پاسدار شریعتمداری زده بود، برای او(کروبی) در نظر گرفته شده بوده است. میرحسین موسوی اگر چه یکی از کارنامه سیاهان نظام منحوس جمهوری اسلامی است (که نمی خواهم و لازم نمی دانم آن را مطرح کنم) و یکی از بکارگیرندگان همین روشهای پاسدار شریعتمداری، در اوائل انقلاب در روزنامه جمهوری علیه دگراندیشان بوده است، اما باید نسبت به این پرونده سازی و زمینه سازی که در عین رذیلانه بودنش، مسخره هم هست و مثل موارد متعدد قبلی از جمله حمله به کوی دانشگاه در سال 78 هدفش تبرئه اراذل و اوباش پاسدار نظام ولایت فقیه و مقصر جلوه دادن قربانیان و معترضان است، هشدار داد و پیشاپیش به افشای این توطئه پرداخت. پاسدار شریعمتداری، این جانی بالفطره که حتی چهره اش چیزی جز نفرت به انسانیت و حز درندگی و دریدگی منعکس نمی کند، در ماجرای اعتصاب غذای گنجی و رنج و نگرانی همسر و فرزندان او، بی تاب و بیقرار چیزی نبود، جز آزار و محرومیت بیشتر برای خانواده او و مرگ خود گنجی. حتی برای وکلای او نیز پرونده سازی می کرد و مدعی بود که برخلاف ممنوع ملاقات بودن او وکلایش از راه بام و « با استفاده از شاه کلید»به اتاق او رفته اند. آن به کار گرفتن کلمه شاه کلید، نشانه انتقام جویی این پاسدار جنایتکار از افشاگریهای گنجی در مورد قتلهای زنجیره به مدیریت دوست صمیمی او سعید امامی بود. گنجی شاه کلید را برای کسی به کار می برد که آمر قتل یک مهماندار هواپیما و فردی به نام سیامک سنجری صاحب یک نمایشگاه اتومبیل بود.* به کار می برد و آن شخص کسی جز فلاحیان نبود. بی تردید برای این شکنجه گر، احکام و دستورات و اقدامات غیر انسانی سعید مرتضوی همه قانونی است و لازم الاتباع و هر اعتراضی در برابر بیداگری و دروغ و تقلب، قانون گریزی. باید نسبت به توطئه احتمالی به جان میرحسین موسوی و انداختن آن به گردن مثلا یکی از همین «خون خواهان» هشدار داد سناریویی که می تواند پایانی شبیه قتلهای زنجیره یی داشته باشد و «اطاق فکر» آن، همچنان در تاریکخانه اشباح بماند . هشدار این البته نه به خاطر نقشی است که میرحسین موسوی از این به بعد هم می تواند در برانگیختن خیزش مردم و به میدان آوردن عنصر اجتماعی داشته باشد. به نظر من اینطور نیست و این آقایان از آنجا که مساله اصلیشان حفظ نظام اسلامی است و اسلامشان را آن اسلام و طاعونی که خمینی زیر عمامه اش به ایران آورد و این آقایان هم که همه وفادار و ستایشگر او هستند، به هیچ قیمتی از گردن مردم بر نخواهندداشت، و به همین دلیل در نزد مردم چنان جایی ندارند که بیش از آنچه در این چند روز گذشته مردم در بستر رویا رویی با کودتایی انتخاباتی که علیه آنان صورت گرفت، پرداختند، بپردازند و به ندای آنان برای حفظ جمهوریت! نظام ولایت فقیه به میدان بیایند. بعد از غرقه به خون شدن «ندا»ی مردم و قربانیان دیگر که در چند روز گذشته دادند، این آقایان که می خواهند هم از آخور نظام ولایت فقیه، این طویله اوژیاس بخورند و هم از کیسه مردم، نمی توانند سخنگوی خواستهای مردم به ویژه نسل جوان و زنان باشند که خواهان از بنیان ویران کردند این رژیم مذهبی لعنتی هستند، باشند. حد اکثر ظرفیت اینان سرپیچی در برابر مقام ولایت فقیه در پذیرفتن نتیجه انتخابات بود. البته این جای خرسندی دارد چون نقطه عطفی را رقم زدند که با تسلیم در برابر مقام رهبری که فرمایشاتش «فصل الخطاب است» و حرف آخر را در هر مورد که عشقش کشید و میل مبارک و ذات اقدس ملوکانه اش خواست، می زند یا دستور سرکوبی و کشتار می دهد، به وقوع نمی پیویست. این هشدار به خاطر آن است که نباید موسوی یا اگر موردش پیش آمد کروبی و دیگران را در دهان گرگ تنها رها کرد. به گمان من باید مساله انتخابات را پایان یافته تلقی کرد و بفکر مرحله بعد بود این البته موضوع دیگری است که باید در به طور جدگانه به آن پرداخت این یادداشت فقط برای دادن هشدار بود.
http://fardaaye-roshan.persianblog.ir/post/86 *-
پ – 3 تیر 1388 – 24 ژوئن 2009
http://iradj-shokri.blogspot.com
منبع:پژواک ایران