اهانت به قرآن، غوغای بوزینگان و عربده فرومایگان در ایران
ایرج شكری
ماجرای تهدید یک کشیش در آمریکا مبنی بر سوزاندن 200 نسخه از قرآن همزمان با سالگرد حادثه 11 سپتامبر 2001 فرصتی بود برای عناصر ریز درشت رژیم ضد انسانی، آزادی کش آخوندی تاعلیه آمریکا عربده کشی کنند و خط ونشان بکشند و فحاشی بکنند و خودی نشان بدهند. رژیمی که نه تنها غیر مسلمانان را مورد تبعیض و آزار قرار می دهد بلکه حتی مسلمانان سنی و دراویش و حتی یاران دیروز خودشان را که زبان به انتقاد از روشهای اداره کشور گشوده اند فتنه گر می نامند و به زندان می افکنند یا در محاصره خانگی قرار داده اند. آن کشیش از اقدام خود صرفنطر کرد اما گویا در یکی دو جا در آمریکا یکی دو نفر صفحاتی از قرآن را در تجمعات روز 11 سپتامبر پاره کرده یا سوزانده بودند و همین کافی بود که در ام القرای اسلام، عربده کشان به نشانه «قدرت نمایی» دولت آمریکا را که در این ماجرا نه تنها نقشی نداشت بلکه حتی مخالف آن بود و آن اقدام را سبب ایجاد خطر برای سربازان آمریکایی در نقاط خارج از آمریکا ارزیابی می کرد، در پیامهایشان مورد تهدید قرار بدهند و خط و نشانها علیه آن کشیده شود. بعضی از این بوزینگان صاحب مقام نظام ولایی، بی تابی بیشتری نشان داده و عربده کشیهای «غرّا» فرمودند! یکی از بوزینگان پاسدار علی لاریجانی رئیس مجلس و رئیس سابق صدا و سیمای آخوندی و وزیر اسبق ارشاد اسلامی-همان دستگاه اهریمنی و ارتجاعی سانسور تولیدات فرهنگی و هنری کشور- است. این پاسدار که از مقامات بالای رژیم آخوندی است، قبلا با همکاری سعید امامی جنایتکار برنامه «هویت» را تولید و از تلویزیون پخش می کرد که هدفش تخریب چهره های سیاسی و فرهنگی معاصر و عامل و کارگزار سیاستهای استعماری و حقوق بگیر اجانب و خدمتگزار رژیم پهلوی نشان دادن کسانی بود که زیر چتر ولایت فقیه نرفته بودند. تهیه و پخش توبه و اعترافات تلویزیونی کسانی که به اتهامات سیاسی دستگیر و توسط بازجویان شکنجه گر در دستگاه ضدانسانی اطلاعات نظام اسلامی خرد شده بوند - و بنابر شنیده ها آدم مسلمان مسلمت جویی چون عزت الله سحابی هم از آن جمله بود-، از تولیدات تلویزیونی زمان مدیریت پاسدار علی لاریجانی بود. حالا این عنصر جنایتکار با این کارنامه ننگین مساله تهدید به سوزاندن چند جلد قرآن یا پاره و سوزانده شدن چند برگ از آن را در آمریکا، جنایت بزرگ می نامد و خروش برداشته به خاطر آن به دولت آمریکا خط و نشان می کشد و به رؤسا و نمایندگان پارلمانهای کشورهای اسلامی پیام می فرستد * و می خواهد اردوکشی دیپلماتیک و تبلیغاتی و قابل تبدیل به عملیات نظامی اسلام علیه آمریکا راه بیاندازد و رهبری کند. از این پاسدار جنایتکار باید پرسید پاره شدن و سوزانده شدن چند صفحه قرآن جنایت است یا تجاوز جنسی و قتل یک دختر معصوم و سوزانده شدن جسدش؟ اتفاقی که همین یک سال پیش افتاد و قربانی مظلوم ترانه موسوی نام داشت. آخوند طائب متهم به ارتکاب آن جنایت اکنون در سپاه پاسداران صاحب مقام حساس بخش تازه تاسیس امنیتی سپاه است. اما نه این آیت الله زاده درنده خو و نه هیچ آیت اللهی از خیل این مرتجعان صدای اعتراضش نسبت به آن جنایت بلند نشد. از این پاسدار آخوند زاده جنایتکار باید پرسید آیا سوزاند چند جلد قرآن جنایت بزرگی است یا پرپر کردن هزاران تن دختر و پسر از جوانان ایران و فرزندان مردم در برابر جوخه های اعدام و یا بر چوبه های دار، کاری که خمینی کرد؟ اگر قرآن کلام خداست، و خدا قادر متعال است و قاسم الجبارین است و در همه جا هم حضور دارد، و در میزان توانایی اش از جمله گفته اند الهی تو آنی توانی تپانی جهانی به آنی ته استکانی؛ اگر خودش خواست می تواند خاطی یا «جنایتکار» را در آن سوی دنیا هم تنبیه کند؛ در برابر خدا که کسی نمی تواند قلدری کند. تازه خدواند بنا بر آنچه در نظام آخوندی مردم از آخوندها شنیدند و آموختند، «خیرالماکرین» یعنی برترین مکر کنندگان و حیله گران است و می تواند با هزار جور کلک طرف متجاسر را به طرق مختلف به درد سر بیاندازد و تنبیه کند. مثلا می تواند کاری بکند که طرف موقع پایین رفتن از پله ، پله یی را نبیند و از بالای پله پایین بیافتد یا دچار خونریزی مغزی شود و بمیرد یا مثلا گردنش بشکند و تنش فلج شود! و اگر مرد بود معلوم است که فلج شدن از گرن به پایین به از «منظر» شرعی تنبیه بسیار شدیدی را در خود دارد. خدا حتی می تواند به پشه یی ماموریت بدهد تا با شیرجه رفتن به درون دماغ آدم قلدری مثل نمرود او را مستأصل و بیچاره و دیوانه و چنانکه روایت شده است سرانجام هلاک کند. و اما نکته یی که اینجا لازم به یاد آوری به همه این بوزینگان است آن است که پنج سال پیش در اردیبهشت سال 84 که شایعه مربوط به اهانت به قرآن در زندان گوانتانامو منتشر شد- شایعه یی که بنا بر نوشته هفته نامه آمریکایی نیوزویک گویا سربازان آمریکایی برای تحقیر زندانیان، قرآن را به توالت انداخته بودند-، با این که اینجا و آنجا تظاهرات برگزار شد و در افغانستان چند نفر در تظاهرات کشته شدند، اما در ام القرای اسلام سرها چنان گرم مساله انتخابات ریاست جمهوری بود که «غیرت و عِرق اسلامی» را کلا از کار انداخته بود و هیچ صدای اعتراضی از کسی در نیامد تا این که اعتراضات روز جمعه 23 اردیبهشت در کشورهای اسلامی نسبت به مساله، پاسدار شریعتمداری را که گرداننده یک رسانه خبری(کیهان) است، متوجه غفلت اسلامپناهان ولایتمدارِ ام القرای اسلام از غافله مسلمانان کرد و وی در یادداشتی در کیهان 25 اردیبهشت از جمله نوشت:« اين غصه گلوگير اهانت نظاميان آمريكايي به قرآن كريم در زندان گوانتانامو كه بازگوكردن آن نيز شرم آور است با واكنش غيرتمندانه و متعهدانه ملت هاي مسلمان در بسياري از كشورهاي اسلامي روبرو شد و جمعي از اعتراض كنندگان نيز در اين راه جان باخته و به شهادت رسيدند ولي با كمال تأسف، اين اقدام زشت و مشمئزكننده آمريكايي ها در ايران اسلامي با واكنشي روبرو نشد و[...]سؤال اين است كه چرا در مقابل اهانت اخير نظاميان آمريكايي به ساحت مقدس قرآن كريم عكس العمل درخور و شايسته اي در كار نبوده است؟![ ... ]چرا وزارت خارجه، وزارت ارشاد و سازمان هاي عريض و طويلي نظير سازمان تبليغات اسلامي و سازمان ارتباطات اسلامي و... كه در برخي از مناسبت هاي بسيار كم اهميت تر اطلاعيه هاي حماسي و پرهيجان صادر مي كنند و مردم را به حضور در تأييد يا مقابله با اين يا آن واقعه فرامي خوانند، در برابر اهانت آمريكايي ها لب از لب نمي گشايند و قلمي بر صفحه كاغذ نمي رانند؟! به عقيده نگارنده، "علت" را بايستي تنها در "غفلت" جستجو كرد و ريشه اين غفلت را مي توان در فضاي انتخاباتي اين روزها يافت. فضايي كه اگرچه شور و التهاب آن از سرنوشت سازبودن انتخابات و جدي بودن رقابت ها حكايت دارد ولي نبايد عكس العمل در برابر فاجعه دردناك و شرم آوري نظير اهانت نظاميان آمريكايي به قرآن كريم را تحت الشعاع قرار دهد. چرا كه بي همگان به سر شود ولي بي دين خدا كه همه چيزمان است، به سر نمي شود. ...و اين قصه پر غصه را كجا بايد بازگفت؟ ». این جنایتکاران خمینیست، که مثل امامشان خمینی از دین وسیله و دستگاه سرکوب ساختند تا قدرت را به طور انحصاری در اختیار داشته باشند و به نام اسلام بزگترین جنایتها را علیه مردم مرتکب شدند، هیچ حرمتی به هیچ دین و مذهبی،قائل نیستند. اینان سنیان کشور را به طور مستمر مورد اهانت قرارداده و می دهند و اجازه ساختن مسجد به آنها نمی دهند و در مواردی مساجد آنها را هم تخریب کرده اند. آخوند دریده یی مثل مهدی دانشمند که قبلا سنی ها را حرامزاده نامیده بود، در سخنرانی دیگری در ارتباط با مساله کنترل جمعیت مدعی شده است که سعودی ها برای افزایش جمعیت سنی ها در ایران پول خرج می کنند و جایزه می دهند که آنها «دوقلو دوقلو» بچه دار شوند و خواهان آن شده است اگر آنها را عقیم نمی کنند به فرزند سوم خانواده های سنی شناسنامه ندهند**. به علاوه این آخوند وحشی دروغگو سنیان بلوچستان را مسئول توزیع مواد مخدر در کشور دانسته و این اتهام را به آن زده است که آنها با هدف آلوده و معتاد کردن جوانان شیعه و نابودی آنها این کار را می کنند. اگر اکنون چهره ترسناکی از اسلام در بخشی از جهان به ویژه در بین غیر مسلمانان ارائه شده است، این ناشی از تبلیغات علیه اسلام و مسلمانان نبوده و نیست. این به خاطر عملکرد خمینیستها در ایران و اسلامیستهای بنیاد گرا در الجزایر و افغانستان و پاکستان و مالزی و اندونزی بوده است. در همین مساله اخیر مربوط به محکوم به سنگسار شدن یک زن، این تبلیغات این یا آن گروه، این یا آن دولت علیه نظام الهی جمهوری اسلامی نبود که اعتراضهایی علیه این اقدام بر انگیخت. این محکومیت خود نشانه توّحش صادر کنندگان حکم و ضد انسانی بودن تفکر و باورها و اعتقاداتشان بود و اگر این باور واعتقاد به نام اسلام در نزد جهانیان شناخته شده است، این خود آخوندها بوده و هستند که بر اسلامی بودن آن تاکید کرده و می کنند و برچسب هیچ منتقد و معترضی نه ایرانی و نه خارجی نیست. اکنون گرایش گسترده به جدایی دین از دولت در بین دین باوران در ایران و ضروت برچیده شدن حکومت دینی در ایران نتیجه تجربه تلخ و خونباری است که مردم ایران از حکومت مردان خدا و اجرای احکام اسلام و قرآن در ایران دارند و اگر قرار است اعتباری برای دین و آبرویی برای خدا و پیغمبر باقی بماند باید دست نمایندگان خدا در روی زمین از قدرت سیاسی کوتاه شود و دین امری وجدانی و فردی و به ویژه غیر رسمی و غیر اجباری باقی بماند.
-------------------------------
*عربده لاریجانی
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=119598
** لینک سخنان آخوند دریده و دیوانه مهدی دانشمند:
http://www.youtube.com/watch?v=7EySQi5s5LI
پ – 24 شهریور - 15 سپتامبر 2010
http://iradj-shokri.blogspot.com
منبع:پژواک ایران