مفهوم ارزیابی ها و نتیجه گیری های فرماندهان سپاه در آینه عملکرد رژیم
ایرج شكری
اخیرا روابط عمومی و انتشارات سپاه پاسداران رژیم جهل و جنایت کتابی منتشر کرده است تحت عنوان « فرهنگ، نظام فرهنگی، تولیدات فرهنگی» که در برگیرنده مهملاتی است که خامنه ای در مورد مسائل فرهنگی گفته است و این مهملات در نظام ولایت فقیه « راهبردها و رهنموردهای مقام معظم رهبری در عرصه فرهنگی» شمرده می شود. به گزارش سپاه نیوز این کتاب را که 1038 صفحه است محمد قاسم فروغی جهرمی سرهم بندی و فصل بندی کرده و آخوند سعیدی نماینده خامنه ای در سپاه هم مقدمه یی بر آن نوشته است. این کتاب توسط معاونت فرهنگی سپاه و در عمل به عنوان رهنمودی برای دوایر و بخشهای به اصطلاح فرهنگی سپاه تهیه شده است، اما پاسدار محمد علی جعفری فرمانده مردم ستیز و اسلام پناه و ولایتمدار سپاه گفته است که :«این کتاب در مجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بلکه برای سایر دستگاههای فرهنگی کشور باید بعنوان کتاب همراه و در دسترس روحانیون، اساتید حوزه و دانشگاه، فرماندهان، مسوولین و مدیران تلقی شود و کارکردها و عملکردهای خود در عرصههای فرهنگی را با این ملاک فاخر مورد سنجش و ارزیابی قرار دهند»(سپاه نیوز 21 اسفند 89).
چند پیش نیز در 9 بهمن یکی دیگر از عناسر سپاه به نام ظریف منش، فرمانده دانشگاه امام حسین، گفته بود که این دانشگاه آمادگی تحول در علوم انسانی را دارد و جناب ایشان نیز که از «رهنمودهای مقام معظم رهبری» الهام گرفته ، با اعتراف به «احساس آسیب پذیری جدی انقلاب اسلامی در مقابل موضوعی به نام علوم انسانی» یاد آور شد که « از ترم آينده هيچ درس و سرفصلي كه با دروس اسلامي مطابقت نداشته باشد در اين دانشگاه تدريس نمي شود». وی نوید تحول در علوم انسانی و ایجاد کرسی نقد نظرات غرب در این دانشگاه را داد. این مرتجعان مستبد خود خواه که بیش از سی سال است امکانات کشور را به طور انحصاری در دست گرفته و شبکه های متعدد تلویزیونی برای تبلیغ ترواشات ذهن بیمار آخوندها و پروش یافتگان مکتب آخوندی به راه انداخته و به کار گرفته اند تا چه بصورت گفتار و روده درازی سخنرانان مرتجع و چه با هزینه های کلان در قالب سریالها و فیلمهای تلویزیونی، مکتب و بینش آخوندی را به مردم تزیق و در جامعه جا بیاندازند و با این که از دبستان تا دانشگاه تمام مواد درسی و آموزشی را و در زمینه سایر فعالیت های فرهنگی از شعر و داستان و ترجمه گرفته تا سینما و موسیقی را زیر تیغ سانسور برده اند هنوز هم در تلاش برای ایجاد قالب گیری برای اندیشه و تفکر همگان هستند به این خیال باطل و ابلهانه که نظام پوسیده شان را مستحکم کنند و از ترک برداشتن و فرو ریختن مصون نگهدارند. سی سال پیش دانشگاهها را تعطیل کردند و « انقلاب فرهنگی» و کتابسوزان راه انداختند، تا تفکر و فرهنگ وهنر را در ایران در قالبهای تنگ ساخته شده با معیارهای گندیده حوزوی و شرعی قرار بدهند و دنبال «وحدت حوزه و دانشگاه» بودند. با آن همه صافی گذاشتن بر سر راه گزینش دانشجو و تحقیقات محلی در مورد قبول شدگان کنکور تا اگر تمایلات گروهکی داشته اند یا در رفتارشان چیزی مغایر با معیارهای نظام بوده است، اجازه ثبت نام به آنها ندهند، نتوانستند دانشگاهی مملو از دانشجویان حزب اللهی داشته باشند و فریاد آزادیخوهی در دانشگاههای کشور را خاموش و آنها را به پایگاههای برای ارتجاع تبدیل کنند. فرماندهان فرومایه سپاه مثل جعفری و صفوی و ظریف منش، به جای درس گرفتن از شکست سنگینی که در این زمینه از مردم و جامعه متحول و پویای ایران خورده اند و تغییر روش و تعظیم به مردم، همچنان مستبدانه نعره میزنند و بر طبل بلاهت می کوبند. دست اندرکاران تبهکار نظام خونریز ولایی خودیها منتقد را در بند و یا در حصر خانگی قرار می دهند و آزدایخواهان را می کشند و همچنان برای تک صدایی کردن جامعه نقشه می کشند و نمی خواهند بفهمند که خشت بر آب می زنند. فرماندهان سپاه خوب است که به حاصل تلاشهای خود برای خفه کردن صدای اعتراضات مردم در دهه 60 که کشتار گسترده و انهدام گروههای سیاسی استراتژی تعین شده از سوی خمینی برای دستیابی به آن بود، و به عملکرد خود از ریاست جمهوری خاتمی تاکنون و اوضاع کنونی نگاهی بکنند، نامه جمعی تهدید آمیزی که به خاتمی نوشتند و خط نشان کشیدند ، قتلهای زنجیره یی که بی تردید اینان نیز در اجرای آن پشتیبان عوامل و وزرات اطلاعات بوده اند، ماجرای یورش جنایتکارانه به کوی دانشگاه در تیر ماه 78 و کودتای انتخاباتی سال گذشته و اعتراضات مردم و نسل جوان در زمینه های مختلف را از نظر بگذرانند و ببینند که آیا بسوی برقرای سکوت گورستانی در جامعه پیش می روند یا به سوی انفجار خشم مردم و درهم کوبیده شدن این نظام مردم ستیز و سیاه شدن روزگارخودشان در زمانی که شعله های خشم مردم نهادهای رژیم را در خود فرو می برد و فرو می پاشد و متلاشی می کند. فرماندهان مردم سیتز و بیشعور سپاه می توانند باز هم خامنه ای را به عرش برسانند و در کنار آن به خودستایی ها و خود بررگ بینی ها هم چنان ادامه بدهند وبه رنج مردم و این هم مشکلات جانکاه و این همه فقر و اعتیاد و فحشا که ناشی از عملکرد همین رژیم منحط اسلامی است، بی اعتنا بمانند، اما از کیفر و فرجامی که در انتظارشان است گریزی نخواهند داشت. من بر این باروم که این جنایتکاران آدم بشو نیستند و انتظار گرایش به مردم و تسلیم خواست مردم شدن از آنان داشتن توّهم و خاک پاشیدن به چشم مردم است. اینان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هستند، نه ایران برای اینان معنی دارد نه مردم ایران. اینان از همان اول که خمینی روی کار آمد مثل امامشان رویای ابلهانه بر افراشتن پرچم اسلام بر بالای کاخ کرمیلین و «کاخ سیاه» در واشینگتن را داشتند، و این را محسن رضایی فرمانده وقت سپاه بارها بر زبان راند. خلاصی از این رژیم جز با یک رویا رویی خونین گسترده با سپاه مرم ستیز و اوباش فرومایه بسیجی و لباس شخصی امکان پذیر نخواهد بود. حدود ده روز پیش بود، یک فرمانده سپاه به نام سالار آبنوش در قزوین به صراحت از احتمال خونین بود سال 91 سخن راند. مردم که خون راه نمی اندازند. اینها در مقابله با خواست و اعتراض مردم آنها را به خاک خون می کشند. این روش و رفتاری است که از ماجرای کوبیدن شوراهای ترکمن صحرا و قتل و کشتار ترکمنها و سران خلق ترکمن و از کشتار مردم روستاهای کردستان مثل روستای قارنا، تا اعدام های جمعی دانشجویان و دانش آموزان دبیرستانی و کارگران و معلمان هوادار گروههای سیاسی در دهه 60 و کشتار زندانیان سیاسی در تابستان 67 در کارنامه اینهاست.
23 اسفند 89 – 14 مارس 2011
http://iradj-shokri.blogspot.com
منبع:پژواک ایران