جشنواره فجر مثل داروخانه یی شد که نفت می فروشد
ایرج شكری
جشنواره سینمایی فجر امسال با حضور «دکتر» حسن عباسی* در هیأت داوران ، مثل داروخانه یی شد که نفت می فروشد. او یک روده دراز مهمل گو از قماش فخرالدین حجازی مدفون است و دفتر و دستکی به اسم «مرکز دکترینال امنیت بدون مرز» در دارد. این مردک که مثل همه دست پروردگان مکتب آخوندیسم هیچ مرزی برای مهمل گویی و مردم را نادان و خود را عالم پنداشتن نمی شناسد در یکی از «تحلیل های استراتژی» غرب در رویارویی با رژیم، به نوشته یی در مجله تایم اشاره کرده که در آن گویا کسی از «استراتژی قورباغه» نام برده است. بعد خودش به توضیح استراتژی قوباغه پرداخته و در این زمینه نوشته:« فرانسوي ها، در الگوي غذائي خود، براي طبخ قورباغه، روش متفاوتي دارند: آنها قورباغه را كباب نمي كنند، بلكه آن را در ديگ مملو از آب سرد قرار داده، و آن ديگ را روي آتش قرار مي دهند. قورباغه، موجودي دوزيست و خونسرد است، و بدن آن روشي متفاوت براي گرم كردن خود ندارد. اين موجود، اگر يكباره به درون ديگ پر از آب جوش پرتاب شود، متوجه گرما شده و واكنش نشان مي دهد. اما زماني كه درون ديگ آب سرد قرار داده مي شود و آب درون ديگ به مرور به نقطه جوش مي رسد؛ او خيلي دير متوجه اين تغيير دماي اطراف خود شده و بدين ترتيب زنده زنده، آب پز مي شود...» این ادعای مهمل در مورد طبخ قورباغه به روش فرانسوی را معلوم نیست ایشان از کجا آورده است. اولا فرانسوی ها آنطور که او می خواهد معرفی کند زیاد هم قورباغه خور نیستند. از این گذشته آن قسمت از قورباغه را که می خوردند ران آن است که پوست کنده و یخ زده آن در قسمت مواد غذایی در بعضی فروشگاههای بزرگ وجود دارد. ما که بیشتر از ربع قرن است در بلاد کفر بسر می بریم اصلا تا به حال نه شنیده و نه دیده ایم که قورباغه زنده یا درسته برای طبخ جایی بفروشند. اماخرچنگهای دریایی بزرگ گرد و دراز را زنده می فروشند.http://drabbasy.persianblog.ir/post/46
از مهملات و دروغ پردازیها و ادعاهای گنده دکتر عباسی که اخیرا پنبه اش در یکی از سایتهای رژیم زده شده گنده گویی ها او در شبکه چهار تلویزیون رژیم، و اسم بردن از یکی فیلمسازان آمریکایی مقیم نیویورک به عنوان متفکر بزرگ قرن بیست و یکم و بزرگتر از هگل و کانت دانست او بود که مورد تمسخر واقع شده است و نویسنده گزارش با اشاره به حرفه و کارهای فیلم ساز مورد نظر، مورد نظر یاد آور شده است که:« اما وی نه تنها فیلسوف نیست و فلسفه نمی داند، بلكه حتی یك مقاله كوتاه فلسفی نیز تاكنون ننوشته است و بزرگتر دانستن وی از هگل، كانت و افلاطون تنها نشان دهنده آن است كه جناب (دكتر!) عباسی كه با شدت مشغول تماشای فیلمها و سریالهای ماهوارهای است و روزانه نیز چند ساعت درباره فیلمهایی كه تماشا كرده صحبت می كند، حتی یك صفحه از آثار اصلی این فیلسوفان را مطالعه نكرده كه یك كارگردان معمولی هالیودی را از نظر فلسفی بزرگتر از انها می داند». http://ayandenews.com/news/25230
اما این گند گنده تنها ویژگی «برجسته» جشنواره امسال نبود. گند دیگر، فیلمی از زندگی خمینی بود به اسم «فرزند صبح» که در این جشنواره نشان داده شد و بنا براخباری که در مورد نمایش این فیلم منتشر شد، این فیلم هم به خاطر مهمل بودن از سوی علاقمندان سینما مورد انتقاد قرار گرفته است و هم بازی هدیه تهرانی در نقش مادر خمینی مورد انتقاد بعضی از خمینستهاست. من نمی دانم این خانم چرا پذیرفته نقش مادر خمینی را بازی کند. مادر خمینی هم شاید مثل خیلی مادرهایی که فرزندانشان جنایتکاران بی رحمی می شوند، نقشی در خونخواری و ضد ایران و ایرانی شدن خمینی نداشته است، اما بازی کردن نقش مادر چنین جنایتکاری یا نقش خود او و کلا شرکت در تولید فیلمی در مورد چنین جنایتکاری ، مثل بازی کردنِ مثلا نقش مادر هیتلر یا نقش خود او، وقتی به عنوان روال عادی کار یک هنرمند قابل قبول است که در جهت به تصویر کشیدن واقعیتها و حقایق بوده باشد نه برای بزرگداشت آن جنایتکار. این فیلم یک میلیارد و 800 میلیون تومان هزینه داشته است .
این فیلم چنان مهمل بوده است که بسیاری از تماشاگران در نیمه فیلم سالن نمایش ترک می کنند. بهروز افخمی که از عوامل رژیم و از ستایشگران «حضرت روح الله» است، قصدش از نوشتن فیلمنامه(چند سال پیش) و بعد ساختن این فیلم شناساندن روح الله به نسل امروز بوده است که به گفته او خمینی را چندان نمی شناسند.
انتظار این بود که سینما گران ایران در اعتراض به حکم جبارانه و ظالمانه یی که در مورد جعفر پناهی و محمد رسول اف صادر شده بود، همگی جشنواره امسال را بایکوت می کردند و آن را در اختیار فیلم سازانی مثل همان که زندگی خمینی را به تصویر کشیده است وا می گذاشتند اما با تاسف باید گفت که چنین نشد.
در این رژیم فرصت طلب پرور و فرمایه پرور که از آغاز با سوء استفاده خمینی از جهل و تعصب و تودها و اماله کردن امامت ولایت خمینی به مردم و بعد کشتار ترقیخواهان و آزادیخواهان پا گرفت، میدان برای فرصت طلبان فرومایه مثل سازنده فیلم یوسف پیامبر باز و برای سیماگران مردم دوست مثل جعفر پناهی، ابولفظل جلیلی و بهرام بیضایی و ... هزار محدویت و سد و مانع و تهدید برقرار بوده و هست. آن مردک فرج الله سلحشور سازنده سریال تلویزیونی فیلم یوسف پیامبر، اخیرا در واکنشی به درخواست مسعود کیمیایی برای تجدید نظر در حکمی که برای پناهی صادر شده، کیمایی را به خاطر «دفاع از یک خائن كه خانه خود را در اختيار دشمنان اين انقلاب گذاشته»مورد حمله قرارداد . http://farsnews.com/newstext.php?nn=8911190295
. این موجودات مفلوک و مرتجع که نمازشان قضا نمی شود و اهل ذکر و دعا و تضرّع هستند نیز بخشی از صدمات و زیانهای انسانی و فرهنگی هستند که خمینی و مکتب روضه خوانها به ایران وارد کرده است و برای زوددن آن اول سرنگونی رژیم بعد کار پیگرانه فرهنگی لازم است.
* یکی از سخنرانیهای عباسی در حمله به اصلاح طلبان حکومتی
http://www.youtube.com/watch?v=BTnKIoJDM7Y
20 بهمن 1389 – 9 فوریه 2011
http://iradj-shokri.blogspot.com
منبع:پژواک ایران