سالروز بمباران اتمی هیروشیما، فراموش کردن قربانیان جزغاله شده توکیو و بیش از 60 شهر دیگر
ایرج شكری
امسال در مراسم یادبو قربانیان انفجار بمب اتمی آمریکا در هیروشیما، برای اولین بار سفیر آمریکا و نیز دبیرکل سازمان ملل شرکت داشت. شرکت سفیر آمریکا در این مراسم، اگر چه می تواند معنی اظهار تاسف از آن جنایت بزرگ جنگی و جنایت علیه بشریت را داشته باشد، اما تاسفبار تر از خود آن جنایت، و محکوم کردنی تر از آن، قلدر منشی آمریکایی ها در تن ندادن به عذر خواهی از مردم ژاپن در آن اقدام ظالمانه است که به فاصله سه روز در ناکازاکی هم تکرار کردند. این که هدف آمریکائیها از انفجار بمب اتمی در هیرو شیما و ناکازاکی قدرت نمایی در برابراتحاد شوروی بود و تثبت رهبری خود بر دنیای بعد از جنگ و این که بمب منفحر شده در ناکازاکی از همان نوع نبود که در هیروشیما بکار گرفته شد امری است که دهه هاست که در رسانه ها هم مورد بحث قرار گرفته است. آمریکایی ها از فرصت جنگ استفاده کردند،تا هم قدرت مرگبار بمب های اتمی خود را با نابودی دهها هزار انسان و ویرانی ناگهانی خانه و کاشانه و شهرشان و مرگ تدریجی پر رنج هزاران نفر دیگر در اثر قرارگرفتن در معرض تشعشات مرگبار اتمی آزمایش کنند، و هم «قدرت برتر بودن» و در اختیار داشتن انحصاری سلاح فوق العاده مرگبار و ویرانگر اتمی را به رخ اتحاد شوروی بکشند؛ وباز همه می دانند که هزاران ژاپنی مجروح و آسیب دیده از تعششعات اتمی به مثل «خوکچه هندی» این آزمایش مرگبار در ژاپن تحت سلطه آمریکا و حکمرانی ژنرال مک آرتور مورد استفاده قرار گرفتند. اما آنچه به نظر می رسد فراموش شده و کمتر شنیده و دیده شده است به مناسبت سالگرد آن خبری از رسانه ها منتشر شود، این است آن بمباران جنایتکارانه اتمی به دستور ترومن، بعد از بمبارانه های جنایتکارانه دیگری صورت گرفت که در 9 مارس 1945 یعنی 5 ماه قبل از بمباران هیرو شیما و ناکازاکی صورت گرفته بود و به مدت ده روز 67 شهر ژاپن از جمله توکیو،اوزکا، یوکوهاما و ناگویا، کوبه... در بمبارانهای شبانه با بمب آتشزا توسط بمب افکنهای ب- 29 به جهنمی برای ساکنان آن شهرها تبدیل کرد. بمباران توکیو خصوصا بسیار گسترده و ویرانگر بود که دو روز متوالی در 9 در 10 مارس صورت گرفت. شهری با خانه های ساخته شده از چوب در توسط شعله های آتش بلعیده شد. تعداد قربانیان آن جنایت تنها در توکیو تا 185 هزار رسید که از جمله زنان و کودکانی بودند که در آتش سوخته و زغال شده بودند. چندی بعد از پایان این بمباران ها فرمانده و مبتکراین عملیات ژنرال کورتیس لومی « Curtis LeMay» این بار هواپیماها یی را برای پحش تراکت با این اخطار که بمبارانها دوباره از سرگرفته خواهد شد به روی شهر ها فرستاد. این اقدام باعث وحشت مردم مصیت زده شده و بنابر گزارشهایی که از آن روزها ثبت شده و در منابع اینترنتی می توان یافت، سبب گریز نزدیک به 8 میلیون نفر از شهر ها به روستاها شده بود . می توان تصور کرد که چه بهم ریختگی در اوضاع داخلی و زندگی مردم ژاپن می توانسته به وجود بیاورد. البته ژنرال لومی به تهدید خود عمل کرد. او در ژوئیه 1945 بمبارانی که سه برابر فشرده و سنگین تر از بمباران های مارس بود آغاز می کند. صنایع فولاد سازی و نفت و اسکله ها و کشتیهای تجاری ژاپن از جمله هدفهای آن بودند. به گفته رابرت مک نامارا که 7 سال وزیردفاع آمریکا در دوره ریاست جمهوری کندی و جانسون بود، ژنرال کورتیس لومی تعداد کشته ها و ویرانی هیچ اهمیتی نداشت بلکه آن چه برای او مهم بود، موفقیت و دست یافتن به هدف بود. مکنامارا در زمان بمباران ژاپن خود افسری تحت فراماندهی ژنرال لومی در خدمت ارتش آمریکا بوده است. او بعد از جنگ مدتی ریاست کارخانه اتومبیل سازی فورد را عهده دار شده بود و در همین سمت بود که از طرفی کندی به کار دعوت شد و بعد از ترور کندی در دوره ریاست جمهوری جانسون هم که همراه بود با تشدید جنگ در ویتنام و اعزام صدهاهزار تفنگدار آمریکایی به آن کشور، مدتی وزیر دفاع بود. او همچنین مدتی هم تصدی بانک جهانی را عهده داشت. او در 6 ژوئیه 2009 درگذشت. وی در یک گفتگوی طولانی با یک خبرنگار آمریکایی در مورد جنگ با ژاپن و مسائل دوران جنگ سرد و جنگ ویتنام ، که در هفته پایانی ماه ژوئیه از کانال فرانسوی – آلمانی «آرته» پخش شد، در مورد بمباران اتمی هیروشیما و ناکازکی به صراحت گفت که انتقادی در این زمینه به ترومن ندارد و در بررسی جنگ باید تناسب را در نظر گرفت و با یاد آوری این که جنگ آمریکا و ژاپن یکی از بیرحمانه ترین جنگهای بشریت بوده است، به همان استدلالی متوسل شد که پیوسته آمریکائیان تکرار می کنند، اگر آن بمب ها بکار گرفته نمی شد و قرار بود نیرو در سواحل ژاپن پیاده شوند، هزاران سرباز آمریکایی قتل عام می شدند آیا این کار درستی بود؟. وی همین دیدگاه را در مورد بمباران شهرهای ژاپن با بمب آتشزا را بیان کرد در عین حال که بیرحمانه بودن ذغال شدن 100 هزار نفر از جمله زنان و کودکان را در یک شب تایید می کرد اما تلاش می کرد که تقصیر را به گردن بشریت بیاندازد که برای جنگ چارچوبی ندارد و چرا قانونی و قراری برای جنگ وضع نشده است که مثلا چه سلاحی را نباید بکار برد و به چه روشهایی نباید دست زد. او در این مصاحبه بیشتر تلاش داشت خود و روسای جمهوری آمریکا را تبرئه کند. او در پاسخ به این سوال که چه چیز باعث شد نظرش نسبت به مسائل تغییر کند، گفت نظرش تغییر نکرده است، بلکه اکنون تنها با فاصله گرفتن از رویدادها می تواند آن را بازنگری کند. مکنامارا ضمن یاد آوری این گفته ی ژنرال کورتیس لومی که اگر درجنگ شکست می خوردیم ما را به عنوان جنایتکار جنگی محاکمه می کردند، پذیرفت که در جنگ ژاپن مانند جنایتکار جنگی عمل کرده اند ولی با این حال او آن رفتار ناشی از بی قانونی که در جنگ وجود دارد دانست. اما این قانون ها را چه کسانی می نویسند و چه کسانی قوانین موجود را زیر پا می گذارند؟ یک مساله برای کاهش وجه غیر انسانی جنگ که اکنون مطرح است، مساله ممنوعیت استفاده از مینهای ضد نفر در جنگ است که بعد از خاتمه جنگ بدلیل عملی نبودن یافتن سریع مینها و پاکسازی سریع مناطق مین گذاری شد، قربانیان متعدی از بین غیر نظامیان و کودکان می گیرد و اگر سبب کشته شدن آنان نشود، آنان را به معلول تبدیل می کند. اما آمریکا از جمله چند کشوری است که حاظر به پذیرفتن چنین پیمانی نیست.
در دولینک زیر اطلاعاتی در مورد ژنرال لومی و بمباران توکیو به زبانهای انگلیسی و فرانسه و عکسهایی در این زمینه می توان یافت.
http://www.spartacus.
17 مرداد 1389- 8 اوت 2010
http://iradj-shokri.blogspot.
منبع:پژواک ایران