پوزه بند رهبر برای منتقدان و پذیرش افسار خوردن نظام
ایرج شكری
سرلشکر فیروز آبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در پیام سپاسگزاری به خامنه ای، نتیجه مذاکره و توافق به دست آمده در لوزان را «موفقیت» تیم مذاکره کننده دانسته است و به خاطر همین به «ملت بزرگ ایران» تبریک گفته و از خامنه ای که با «رهنمودهای» او این موفقیت به دست آمده سپاسگزاری کرده و از تلاشهای روحانی رئیس جمهور رژیم و وزیرخارجه و تیم مذاکراه کننده هم قدر دانی کرده است. فیروز آبادی از جمله نوشته است« اکنون که در سایه هدایتهای آن رهبر فرزانه و همّت دولت خدمتگزار جناب آقای دکتر روحانی و تیم مذاکره کننده هستهای بویژه ظریف وزیر امور خارجه گام دیگری در جهت احقاق حقوق مسلم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات مربوط به انرژی صلحآمیز هستهای برداشته شده است، ضمن تبریک به ملت بزرگ ایران اسلامی و قدردانی از جناب آقای رئیسجمهور و کارگزاران و تلاشگران این عرصه مهم وحساس با کمال افتخار از عنایات و راهنماییهای حضرت مستطاب عالی که موجب سربلندی و پایداری هر چه بیشتر ملت بزرگوار ایران اسلامی گردید سپاسگزاری نموده رجاء واثق دارد با استمرار رهنمودهای آن رهبر عظیمالشان مراحل آتی مذاکرات نیز در مسیر سلامت و صلاح دولت و ملت تداوم خواهد یافت».
معنی این جملات خیلی روشن است: اولا آنچه به دست آمده است در سایه راهنمایی ها و هدایت خود خامنه ای بوده، در ثانی دستاورد دولت و مذاکره کنندگان «احقاق حقوق مسلم نظام مقدس جمهوری اسلامی» بوده است و این موفقیت آن اندازه بزرگ بوده است که رئیس ستاد مشترک کل نیروهای مسلح که «بسیجی» و مورد اعتماد و لطف بیکران رهبر است، از شوق و «با کمال افتخار» از رهبر سپاسگزاری کرده است. خُب حالا اگر این پیام را در کنار ارزیابی به شدت منفی پاسدار شریتعمداری مدیر کیهان که از مشاوران رهبر و سگ نگهبان همیشه بیدار و همیشه در حال پارس نظام ولایت فقیه است، بگذاریم که در اظهار نظر در زمینه نتیجه مذاکرات گفته است:«اسب زین کرده دادیم و افسار پاره گرفتیم»، وحرفهای دیگرانی که ضمن تفیسر و «تحلیل»هایی، «فاجعه» هایی در آنچه در پایان مذاکرات لوزان به دست آمده بود کشف کرده بودند، روشن است که پیام فیروز آبادی که در روز 16 فروردین انتشار یافت یک تودهنی به آنهاست و می تواند از تاریخ صدور این پیام(16 فروردین) ببعد، حکم پوزه بند هم برای آنان باشد، پوزه بندی که البته شخص «مقام معظم رهبری» از طریق بلند پایه ترین نفر نظامی که نزدیکتر از همه صاحب منصبان بلند پایه نظام به اوست، برای آنها فرستاده است.
این پیام فیروز آبادی از جنبه دیگری هم اهمیت دارد و این که پی آمد تضاد با آمریکا در مساله اتمی در شدیدترین حالت، برخورد نظامی است که آمریکائی ها گفته اند همچنان به عنوان گزینه ای مطرح است. سه چهار هفته پیش وقتی در مصاحبه ای از فیروز آبادی نظرش را در مورد امکان توافق با آمریکا درباره مساله اتمی پرسیدند او از ورود به مساله خود داری کرد و گفت « من مسؤل جنگ با آمریکا هستم نه مذاکرات و راجع به آنها نمیتوانم نظر دهم». بنا براین این پیام یعنی اجتناب از بردن بحران به سوی جنگ و باید پیامی به فرماندهان سپاه و به شخص عزیز جعفری فرمانده کل سپاه، که در ماههای گذشته در چند مورد پا را از گلیم خود فراتر گذاشته و وارد حیطه اختیارات رهبر شده و اظهار نطرهای بیجا در مورد آنچه مربوط به رابطه رژیم با آمریکا می شد کرده بودند، و نمایش حمله به ناو هواپیمابر آمریکا برگزار کردند، باشد. من گمانم نمی کنم که فیروز آبادی، بدون گفتگو و پرسیدن نظر خامنه ای، این پیام را فرستاه باشد، حتی فکر می کنم شاید این پیام نتیجه بحث و گفتگویی بوده باشد که خود خامنه ای آن را برای بیرون رفتن از جوّی که «دلواپسان»، بعد از انتشار بیانیه و تفاهمی که در لوزان به دست آمده بود، به راه انداختند لازم دیده است. چون در مقالات و اظهار نظرهایی که در خبرگزاری وابسته بسیج فارس و سایتهایی مثل رجا نیوز منتشر شد، به کلی «تو سر مال زدند» و بدتر از آن در بعضی از آنها، مواردی را که در آن بیانیه، «خط قرمز» های تعیین شده از سوی «مقام رهبری» نقض شده بود، لیست کرده و پشت سرهم ردیف کرده بودند.
معلوم است که آن مریدان نادان ولایتمدار، با «دلواپسی» هایی برآمده از خودبزرگ بینی های بلاهت بارشان «رهبر» را با این کار در «هَچلَ» انداخته و سنگ روی یخ می کنند. آنها با آن «تحلیل»ها تلاش کردند که خامنه ای را در مقابل «عمل انجام شده» و فضایی قرار بدهند که ناچار شود تو دهن دولت و تیم مذاکره کننده بزند، اما توجه به بهایی که «مقام معظم رهبری» و نظام باید برای این کار بپردازد نداشتند و توجه نکردند که خود «حضرت آقا» در عین بی اعتمادی به آمریکا،«نرمش قهرمانانه» را انتخاب کرده است. خامنه ای چند بار حمایت خود را از مذاکره کنندگان اعلام کرده بود. اما او نگرانی خودش را هم در مورد«از پشت خنجر زدن» آمریکا اعلام کرد. او در یکی از آخرین اظهار نظرها در این زمینه که در اواخر اسفند سال قبل دیدار با هیات رئیسه و اعضای مجلس خبرگان بود گفت که تیم مذاکره « امین و دلسوز» هستند «اما با وجود این من نگرانم چون طرف مقابل حیله گر ،اهل خدعه و نیرنگ است و از پشت خنجر می زند». بنابر این به صلاح خود خامنه ای نیست که بعد از چنین اظهاراتی، تیم مذاکره کننده را نالایق بداند و توسر آنها بزند. اگر قرار باشد کاسه کوزه ای سر کسی بکشند، سر «سر شیطان بزرگ» خواهد بود و بر خلاف خواست «دلواپسان» و فرماندهان سپاه پاسداران، سر روحانی و تیم مذاکره کننده نخواهد بود.
صلاح نبودن مردود شمردن توافق و بیانیه لوزان و خلاف رضایت خامنه ای بودن چنین کاری را می توان از اظهارات نایب رئیس مجلس، آخوند ابوترابی، یکی از خرمهره های متعلق به باند «جبهه پیرو خط امام ورهبری» از جناح هار موسوم به اصولگرا هم دید که آن هم در همین روز 16 فروردین و در اولین جلسه بعد از تعطیلات عید در مجلس بیان شد. بنا بر اخبارمنتشر شده در این زمینه ابوترابی فرد در سخنان قبل از دستور با قدردانی از هیات مذاکره کننده گفت: «امروز دشمن اذعان میکند چرخه کامل سوخت در خاک ایران سامان مییابد و اینها در سایه استقامت، صبر و حرکت در چهارچوبی که رهبر معظم انقلاب تعریف و تبیین کردهاند به دست آمده است». همانطور که در این جملات می بینم نایب رئیس مجلس هم بر نقش تعیین کننده هدایت «رهبر معظم» در این «دستاورد بزرگ» برای نظام، تاکید کرده است. مفهوم این تاکید ها از سوی این دو مقام یکی در مجلس آخوندی که نمایندگانی در آن دائم علیه دولت روحانی عربده می کشند و در مورد توافق به دست آمده نیز مخالفت و اظهار بدبینی کردند، و آن یکی به عنوان بالاترین مقام نظامی در ارگان و نهادی که او بعنوان رابط بی واسطه و مستقیم با رهبر و فرمانده کل قوا، بالای سر آن قرار دارد و عناصری از آن قبلا در وراجی های خود، پا را از گلیم خود فراتر دراز کرده و نقش و نظر «حضرت آقا» را ندیده گرفته و زیر پا گذاشته بودند، به نظر نگارنده همان است که قبلا اشاره کردم، یعنی خامنه ای برای شکستن جوّ ایجاد شده توسط دلواپسان علیه توافق به دست آمده ، وارد عمل شده است و از طریق پیام فیروز آبادی برای سپاه و ضمائم آن و از طریق ابوترابی برای دلواپسهای عربده کشد پیام فرستاه و خواسته به آنها بفهماند که نباید زیاد شلوغ بکنند و آنچه به دست آمده خیلی بزرگ است و از این به بعد نفی و رد بیانه لوزان و حاصل تلاش تیم مذاکره کننده، ممکن است تقابل و رویارویی با خود او و نفی «دستاورد بزرگ نظام که تحت رهبری و هدایت » خود او به دست آمده است، تلقی شود.
البته ممکن است، یک حاشیه یی برای «جیغ و داد» برای عناصر «هیچکاره» و دلقک های ولایتمدار هم باقی بگذارند تا از این طریق چیزی به کفه ترازوی طرف معامله شان در آمریکا، در برابر «جیغ و داد» کننده های آنجا بیافزایند تا دست آنها را در برابر تند روهای میزبان و مهماندار نتانیاهو در گنگره آمریکا، که مخالف توافق به دست آمده هستند، پرتر کرده باشند.
سپاه پاسداران دو سه روز مانده به پایان مذاکرات در یک ابتکار بلاهتبار با هدف خراب کردن فضا برای تفاهمی که ممکن بود تیم مداکراه کنند آن را اعلام کند وبا بالا بردن علم «خونخواهی» برای ملتهب کردن فضا با«تب ضد آمریکایی»، اعلام کرد که دو تن از نفراتش به نامهای «علی یزدانی» و «هادی جعفری» که در تکریت به عنوان مستشار نظامی کنار نیروهای عراق بودند روز سوم فروردین، در عملیاتی علیه «تکفیری» ها، در حمله پهباد آمریکا کشته شده اند. اما رادیو فرداد روز 10فروردین گزارش داد که ستاد فرماندهی مرکزی آمریکا اعلام کرد که در از روز دوم تا چهارم فروردین هیچ نوع حمله هوایی چه با هواپیما و چه با پهباد در تکریت نداشته است. این نظر را سرهنگ ادوارد تی. شولتیس به خبرگزاری آسوشیتدپرس، اعلام کرده بود.
در هر حال این ماجرای انرژی اتمی و غنی سازی و کشمکش رژیم با اروپا و آمریکا بر سر آن، مثل آن جنگ برای «رفع فتنه از عالم» و جنگ برای «فتح قدس از راه کربلا»،هیچ ارزشی برای مردم ندارد، و نه تنها نفعی برای مردم ندارد، بلکه تماما زیان و به تاراج دادن دارایی مردم بوده است. خوشحالی مردم از اعلام بدست آمدن تفاهم در مذاکرات هم برای آن بود که مثل آن جنگ بی پایان و ضد میهنی و جنایتکارانه خمینی که برای «صدور انقلاب»، یا در واقع گسترش دامنه «ولایت» خودش می خواست، از این کشمکشهای بی پایان رژیم با قدرت های خارجی برای مساله ای غیر لازم و بی فایده، که تنها در خدمت جاه طلبیها و توسعه طلبیهای رژیم است خسته شده اند و خواهان پایان این کشمکها بودند که هزینه سنگینی برای کشور و فشار زیادی به زندگی آنها تحمیل کرده است.
از جمله بهایی که مردم به خاطر تحریمها پرداختنه اند، در مورد کمبود برخی مواد مورد نیاز درمان و پزشکی و داروهای ضروری و عدم امکان خرید قطعات لازم برای تعمیر هواپیماها و خرید هواپیماهای جدید بود به طور مستقیم با سلامت و جان مردم ارتباط دارد و موارد متعدد سقوط هواپیماهای مستعمل و «دست دوم» فرسوده که با قیمتهای گزاف هم خریداری شده بود، سبب مرگ گروهی از هموطنانمان شد. روز دوشنبه 17 فروردین هم رئیس مجلس نسبت تفاهم به دست آمده در لوزان نظر خوش نشان داد و در سخنانی در دیدار نوروزی با کار کنان مجلس گفت:« بیانیه مطبوعاتی لوزان که نتیجه مذاکرات چندماه اخیر است، نشانه خوبی درخصوص حل مسئله هستهای است ». این همان لاریجانی است که در مورد توافق دوران خاتمی در مساله اتمی که مذاکره کننده اش روحانی رئیس جمهور کنونی بود، گفته بود«مروارید غلطان دادیم، آب نبات گرفتیم». اگر چه هنوز خامنه ای خودش هنوز در این مورد اظهار نظر نکرده است، اما موضعگیرهای تایید آمیزی که مورد اشاره قرار گرفت نشان دهنده آن است که در بالاترین سطوح در مدیریت نظام ولایت فقیه، همه به این نتیجه رسیده اند که نادیده گرفتن خواست قدرتهای بین المللی در فعالیتهای اتمی و یکدنگی در ادامه آن، می تواند زیان و خطرات غیر قابل جبران برای رژیم ببار بیاورد.
چه بسا حمله عربستان به یمن و تشکیل یک «ائتلاف عربی» برای متلاشی کردن «حوثی» های مورد حمایت رژیم، هشدار و زنگ خطری برای رژیم بوده باشد و خود خامنه ای دریافته باشد که با اشتباه محاسبه در توانایی های رژیم و بی توجهی به وسعت و توانایی اتحادی از نیروی کشورهای مختلف که می تواند در برابرش قد علم کند، می تواند سبب پرت شدن رژیم به گردابی باشد که موجودیت رژیم را در هم بپیچد. اگر چه برخلاف نظر شریعتمداری، آن چه رژیم در برابر «اسب زین شده» گرفته نه یک افسار پاره بله افساری است که اصلا قبلا مورد استفاده قرار نگرفته نشده و بسیار محکم و با چرم «1+5» لایه درست شده است و این افسار در مذاکرات و نهایی شدن تفاهم به دست آمده در پایان ماه ژوئن (اوائل تیر) به سر و دهن رژیم ازده خواهد شد و اگر عمر رژیم قد بدهد، تا 25 سال افسار رژیم در فعالیت اتمی در دست شیطان بزرگ و دوستانش خواهد بود تا رژیم مردم ستیز و زندگی سوز و جنگ افروز و شادی کش آخوندهای متکبر و پاسداران قلدر و مرتجع و ضد ایرانی اش، فکر ساختن بمب اتمی را به سرشان راه ندهند.
دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ - ۶ آوریل ۲۰۱۵
http://iradj-shokri.blogspot.fr
منبع:پژواک ایران