تایید و بهره برداری بیانیه تفصیلی شورا، از مقاله توطئه گرانه مهدی سامع
ایرج شكری
مهدی سامع مقاله ای با عنوان «دو استعفا و یک توضیح» نوشته بود که هدف از آن جا انداختن اطلاعیه «جلسه میاندوره ای شورای ملی مقاومت»، برای اتهام زنی به آقایان کریم قصیم و روحانی مبنی بر خط گرفتن از رژیم جلوه دادن استعفای آنان بود. مهدی سامع در آغاز مقاله خود دست به یک حقه بازی زده بود که من در مقاله ای با عنوان « یک تقلب برای منحرف کردن افکار عمومی از یک اقدام بیشرمانه شورا»* در مورد آن، از آنجا که اصل متنی را که او استناد قرار داده بود ندیده بودم و در ضمن ذهنم روی نوشته او متمرکز بود، فکر کردم که ممکن است جملاتی در متن استعفای آنان بالا و پایین شده باشد. چون آن جمله کلیدی«متن استعفا جهت درج در رسانه هاي فارسي» که مهدی سامع مقاله توطئه گرانه خود را روی آن بنا کرده بود، نه در سایت پژواک ایران و نه در سایت دیدگاه همراه متن استعفا نبود به همین خاطر در آن مقاله یاد آور شده بودم که مهدی سامع باید بگوید که آن چه را که مورد استناد قرار داده است در کدام رسانه دیده و اگر معرفی نکرد معلوم است که اساسا خودش دست به تقلب زده است. مهدی سامع در آغاز آن مقاله توطئه گرانه خود، تلاش کرده بود که آقایان قصیم و روحانی را متهم به یک حقه بازی، در وانمود کردن ارسال استعفای خودشان به رسانه ها، از سوی دبیرخانه شورا بکند. التبه این حقه بازی بی پایه تر از آن بود که کسی جز طبّالها و شیپورچی ها و شلغمکاران مجاهدین آن را جدی بگیرند، چرا که نه تنها من به عنوان یک حرفه ای امر خبر، بلکه هرکس که سایتی را می گرداند، و استفاده کننده خبر است حتما روی منبع خبر حساس است و دقت می کند و در این مورد خاص که مساله ای به طور خالص سیاسی بود، طرف دریافت کننده هم که رسانه سیاسی خارج کشوری است حتما این اندازه آگاه از مساله بوده است که بفهمد، دبیر خانه شورا با تمام سوابق و ویژگیهای روابط و رویدادهای مربوط به تشکل سیاسی متعلق به آن، نمی تواند«تقدیم» کننده استعفای دو تن از اعضای قدیمی و مسئول کمیسیون شورا، به رسانه ها باشد. این شک «خود القایی» فقط در کسی مثل مهدی سامع ممکن بود پیدا شود تا او «به وظیفه» عمل کند. مدتی بعد آقایان قصیم و روحانی در یادداشتی که با عنوان:« استعفای ما آزمایش آنهاست» در پژواک ایران درج شد، در این مورد اشاره کرده بودند که:« آدرس ایمیل دبیرخانه شورا طبعاً ازآدرس ایمیلهای بعدی به رسانه ها متمایز بود. در این مورد کسی، بنا به سنخ فکری خود"توطئه "ای کشف(!) نمود که بلافاصله با افشاگری ژونالیست هوشیاری کاملاً رسوا شد. کپی ایمیلهای ارسالی موجودند». حالا در این بیانیه تفصیلی «شورای ملی مقاومت» ضمن درج تصویر استعفای آقایان قصیم و روحانی در سایت البرز نیوز، نوشته اند که:«هم چنان که در تصویر ضمیمه ملاحظه می شود،"متن استعفا جهت درج در رسانه های فارسی" از جانب کریم قصیم به نیابت از جانب دبیرخانه با جمله"توسط دبیرخانه شورای مقاومت ملی تقدیم می شود" ارسال شده است. اکنون کپی متن استعفای مندرج در سایت موضوع را روشن می کند، آقایان نعل وارونه می زنند و چنین وانمود می کنند که گویا ما خواب نما شده ایم و "افشاگری ژورنالیست هوشیار" ما را "رسوا" کرده است.بهتر است ژورنالیست مورد نظر آقایان نگاهی به تصویر استعفای آقایان بیندازد تا معلوم شود چه کسی رسوا خواهد شد». من آن تصویر را نگاه کردم و حال می گویم که این هم یک «تف سربالا» بود که به صورت مدعیانش - تنظیم کنندگان این بیانیه تفصیلی-افتاد. مثل مورد زمینه ساز بودن این استعفاها برای حمله به لیبرتی، که از سوی رسانه های وابسته به مجاهدین در بوق بود، اما در سخنرانی مریم در ویلپنت خلاف آن گفته شد.**.
: در تصویر صفحه ای از البرز نیوز که از استعفا نامه آقایان قصیم و روحانی که درج شده است، اینطور می بینم و می خوانیم
متن استعفا جهت درج در رسانه های فارسی
توسط دبیرخانه شورای ملی مقاومت تقدیم می شود
15خرداد 1392
حضور محترم خانم مریم رجوی و آقای مسعود رجوی
باسلام و به نام آزادی
......
در این متن هم به وضوح روشن است که جمله:«توسط دبیرخانه شورای ملی مقاومت تقدیم می شود» مربوط است به آنچه از زیر این جمله شروع می شود یعنی به متن استعفا، و نه جمله ی بالای آن و اگر کسی غرض و مرض نداشته باشد و دنبال سناریو سازی با هدف برچسب زنی خاص نداشته باشد،آن «تفسیر»ی که حاصل تلاش ذهنی سامع برای تولید چسبی برای برچسب زنی است به ذهنش نمی رسد. از این گذشته مهدی سامع در آن مقاله توطئه گرانه « دو استعفا و یک توضیح» که برای جا انداختن اتهام زنی به دو عضو مستعفی شورا از سوی دستگاه رهبری جبّار مجاهدین نوشت، گفته بود که:« با انتشار متن استعفای آقایان محمد رضا روحانی و کریم قصیم که اینجانب هم اولین بار از طریق رسانه ها از آن اطلاع پیدا کردم، کوشش کردم تا از متن منتشر شده دریابم که انتقاد اصلی و یا مساله گرهی این جدایی کدام موضوع است و بنابراین وقتی برای بار دوم شروع به خواندن متن استعفا کردم، تیتر نامه برایم سوال برانگیز شد. در بار اول اساساً به تیتر توجهی نکرده بودم و بیشتر به دنبال علت این اقدام بودم»(تاکید از من) و بعد افزوده بود:«آقایان با تیتر "متن استعفا جهت درج در رسانه های فارسی، توسط دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران تقدیم می شود، 15 خرداد 1392"، متن مزبور را به رسانه ها"تقدیم" کردند». اما به غیر از این که همان طور که دیدیم متن درج شده در البرز نیوز هم به وضوح نشان دهنده این است که جمله توسط دبیرخانه تقدیم می شود به متن استعفا و« تقدیم »آن به« حضور» خانم و آقای رجوی مربوط است، جناب مهدی سامع که سالهاست تحلیل می نویسد، و «سخنگو»ی یک تشکل سیاسی است، قاعدتا باید حواسش آن اندازه جمع باشد که اندک تحقیقی در مورد چند چون اخباری که هنوز «ابهامی» در مورد آنها هست بکند، اما یا مطلقا به خود زحمت نداده است که به رسانه های دیگری مثل دیدگاه و پژواک ایران هم سری بزند و ببیند که در آنها متن استعفا چگونه درج شده است. یا به آنها سر زده و آنها را دیده است، اما هدفش دریافت حقیقت نبوده است، هدفش از آن مقاله- که این تنها تحریف موجود در آن نبود-، خدمت به روش غیر شرفتمدانه و بغایت ضد دمکراتیک رهبری مجاهدین در برچسب زنی و اتهام زنی به منتقدان و در این مورد به آن دو عضو مستعفی بوده است که در آن اطلاعیه ای که با مهر شورا و بکام رهبری خودکامه مجاهدین صادر شد، نمایان است. از این گذشته این سوال را هم می شود از ایشان پرسید، که با مطلع شدن از چند و چون استعفای دو عضو با سابقه و دوستان سالیان خود «از طریق رسانه ها»، چرا ایشان برای اطلاع بیشتر و به یقین رسیدن و رفع شک و ابهام در مورد استعفای آنان و از جمله سوال در مورد چگونگی تنظیم متن و مخاطب آن جمله «توسط دبیرخانه مقاومت ملی تقدیم می شود»، با آقای قصیم تماس نگرفته است. ماها که قبلا سالها در فعالیت با شورا و در کنار شورا بودیم، شماره تلفن هایی از یکدیگر داشتیم. نکند فضای امنیتی و جوّ ارعاب بعد از انتشار گزارش 92 ایرج مصداقی و انتقادات اسماعیل وفایغمایی از سوی دستگاه رهبریمجاهدین چنان سنگین شده جناب ایشان جرآت این کار را نداشته است؟ که اکنون تنظیم کنندگان «بیانیه تفصیلی ...» که البته عناصر تشکیلات رهبری مجاهدین از قبیل مهدی ابریشمچی و... با همکاری مهدی سامع هستنند، به آن مطلب توطئه گرانه(دو استعفا و یک توضیح) مهر تایید زده و گمان می کنند که با استناد به آنچه در البرز نیوز درج شده یک سند «رسوا» کننده یی علیه ما ارائه کرده اند. اما به راستی چه رسوایی بزرگتر و ننگین تر و مستهجن تر و انزجار برانگیز تر از آنچه دستگاه رهبری مجاهدین با انتشار «اعتراف به مفعول» بودن یکی از نفرات سابق خود، به بار آورد، برای یک تشکل سیاسی و برای یک فرد به عنوان رهبر و مسئول سیاسی چنین تشکلی می شود تصور کرد. اقدامی که با عمل با فتواها و رهنمود مسعود رجوی «رهبر عقیدتی» مجاهدین صورت گرفت و از «تازه ترین» دستاوردهای«انقلاب مریم» بود و قربانی این اعتراف گیری ضد انسانی، اعترافات خود را به «رئیس پلیس» سیاسی – ایدئولوژیک دستگاه، که اینطور که پیداست نظارت بر«سوراخ» و «سنبه»افراد هم، تحت ریاست و مدیریت او صورت می گیرد، داده بود و او کسی جز جناب مهدی ابریشمچی، «پاکباز»انقلاب ایدئولوژیک و نماینده سازمان مجاهدین خلق در «شورای ملی مقاومت»(دکّان آقای مسعود رجوی و در حال حاظر تحت اداره مریم رجوی) نبود. این قبیل اقدامات، بی تردید از سوی کسانی سازمان داده می شود که خود از عقده هایی با زمینه کم و بیش مشابهی رنج می برند. حال ممکن است عقده ناشی از رویدادها و حوادث خارج از اختیار و مثلا زمان کودکی بوده باشد، یا در زمان رشد و بلوغ و اختیاری از جمله به خاطر گیر کردن در نوعی «عُسر و حَرَج» و یافتن راهی برای گریز از آن.
حالا با دیدن تصویر صفجه البرز نیوز که متن استعفا در آن درج شده است، اگر قرار بود من حالا در مورد آن مقاله توطئه گرانه مهدی سامع مطلبی بنویسم، تیتر آن را می گذاشتم:«حقه بازی برای تولید چسب برچسب یا کند ذهنی حقه باز»
مطلب مرتبط به یادداشت حاظر:
*یک تقلب برای منحرف کردن افکار عمومی از یک اقدام بیشرمانه شورا
دلیل نامربوط بودن ارتباط حمله موشکی به لیبرتی با استعفای روحانی وقصیم، در سخنان مریم رجوی**
آلت دست رهبری مجاهدین و شریک پرونده سازی های بیشرمانه برای ترورشخصیت توسط آنها نشوید
ضرورت همبستگی و اعتراض در برابر قلدرمنشی و نسق گیری رهبری مجاهدین
یکشنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۲ - ۷ ژوئیه ۲۰۱۳
منبع:پژواک ایران