رویارویی جنایتکارانه مذهبی سلفی- شیعه در ایران را باید محکوم کرد
ایرج شكری
حمله انتحاری به شرکت کنندگان در مراسم سوگواری تاسوعا در چاه بهار که بنا بر اولین گزارشها، بیش 30 کشته به جای گذاشت، تدوام بکار گرفتن روش سلفی ها در کشتار و ایجاد وحشت در جنگ مذهبی از آن نوع است که القاعده پیشگام آن است و دامنه آن امروز از استهکلم تا چاه بهار کشیده شده است. بکار گرفتن این روش چه درعراق باشد که بارها در بازار و در میان مردم صورت گرفته است چه در پاکستان و دراجتماعات و مساجد شیعیان آن کشور، چه بصورت بمب گذاری و به آتش کشیدن کلوب شبانه و زنده سوزاندن توریستهای خارجی- مثل آنچه در سال 2002 توسط گروه جماعت اسلامی اندونزی درجزیره بالی روی داد- چه به شکل انفجار در خیابان و گذرگاه عمومی مثل آن چه اخیرا در استهکلم روی داد، روشی جنایتکارانه و در عین حال روشی ابلهانه است که طراحان آن را به هدف خود نخواهد رساند.
در ایران بیدادگری و ظلم رژیم کثیف و ضد مردمی آخوندی که آمیخته با خود برتر بینی مذهبی آخوندها و تحقیر و توهین به سنی مذهبان است، مثل زخمی که می تواند منشآ گسترش عفونت و عوارض و بیماری وخیمی بشود، سبب شده که گرایشات انحرافی و ارتجاعی در مناطق سنی نشین زمینه یی برای نشو و نما پیدا بکنند. این زخم به شکل عفونی و چرکین شده در اقدامات گروه جندالله به چشم می خورد که علاوه بر اسیر کشی و سربریدن - شیوه نفرت انگیزی که سلفی ها آن را در عراق به کار گرفته بودند- در تیر ماه گذشته به تلافی اعدام عبدالمالک ریگی، دست به یک اقدام انتحاری در مسجد جامع زاهدان زد که طی آن 29 نفر کشته و گروهی مجروح شدند. عملیات چاه بهار را هم این گروه به عهده گرفته است. تردیدی نیست که هموطنان مظلوم اهل تسنن به رغم همه ستم و تحقیری که از سوی رژیم تحمل می کنند، اینگونه اقدامات را تایید نخواهند کرد و با مبتکران و عاملان آن همصدا و همدل نخواهند شد، بلکه آن را محکوم می کنند و آن را به زیان مبارزات و ایستادگی خود در برابر جور و ظلم رژیم آخوندی می دانند. آنان خوب می دانند که انبوه زندانیان سیاسی در ایران به جمعیت شیعه مذهب و عناصر غیر مذهبی تعلق دارد و آخوندهای متسبد مرتجع در سرکوبی مردم تفاوتی بین شیعه و سنی قائل نیستند. تردیدی نیست که به خون کشیدن مراسم تاسوعا که شرکت کنندگان در آن از همان مردم عادی هستند، یا عملیات انتحاری در برابر مسجد، مثل آنچه در زاهدن صورت گرفت، روشهایی است که نزد هم میهنان سنی ما، چه در بلوچستان چه در بین اعراب خوزستان و چه در کردستان و ترکمن صحرا، چه بین تالشهای سنی محکوم است و آنها به خوبی می دانند که این اقدامات به مبارزات مردم برای حقوق شهروندی و دموکراسی لطمه می زند. بی تردید با برچیده شدن این رژیم و استقرار یک نظام سیاسی لائیک که در آن چیزی به اسم «مذهب رسمی کشور» وجود نخواهد داشت و برابری حقوق شهروندان پیروان مذاهب مخلتف، همچنان که برابری حقوق زنان با مردان، و حقوق اقوام مختلف ایرانی به ویژه در آموزش به زبان قومی خویش و برخورداری از آزادی در تشکیل احزاب و تشکلهای دموکرایتک منطقه ای، در قانون اساسی آن به رسمیت شناخته خواهد شد، جایی برای نشو نمای سلفی های تاریک اندیش و خونریز بافی نخواهد ماند. با برچیده شدن رژیم و استقرار یک جمهوری، بسیاری از نابرابری های محو و نیروی هموطنان در همه جا در جهت پیشرفت و توسعه منطقه خود و اعتلای میهن و برخورداری از زندگی بهتر برای مردم کشورمان، سازماندهی و بکار گرفته خواهد شد.
جنگ مذهبی به هر شکلی فاجعه آمیز و بیهوده و حاصلی جز گسترش تعصب و خشونت نخواهد داشت. ما سیمای ضد انسانی طلایه داران جنگ مذهبی علیه «بی دینان» و «منافقین» و به بهانه اجرای «احکام اسلام» و اسلامی کردن کشور را، در چهرهی خمینی و لاجوردی و سعید امامی و فلاحیان و دری نجف آبادی، با دستاوردی که برای مردم و میهن داشته اند شناخته ایم. جنگ سلفی ها به روش القاعده و مردم کشی به بهانه انتقام گیری از رژیم به اندازه جنایات رژیم نفرت انگیز و محکوم است و نمی تواند در مبارزات مردم ایران با رژیم آخوندی جایی داشته باشد.
24 آذر 1389 – 15 دسامبر 2010
منبع:پژواک ایران