خوشاسپیده دم سرخ
اسماعیل وفا یغمایی
برای آنان که گمنام و بی نام رنج کشیدند و مردند و رنج میکشند و میمیرند
خوشا سیپیده دم سرخ و خم کهکشان، و غرش همزمان تفنگها و تیر خلاص وقتی به زانو می افتیم و رشته زندگی ورنج به دمی با قاطعیت قطع میشود و دیگر نیستیم هر چند به سرانگشت چرتکه اندازان شاید نامی در دفتری شهیدی، نام آوری تا پس از چندی در پس نام ما «گنده -پیره - پفتال - عجوزگان جادوکار» و«جاکشجلادانپفیوز تازه ی جلد نونفس» بنام زاد بوم و زاد بومیان سرین بجنبانند و بیضه بچرخانند قبای فتح بر قامت بیقواره ی ناساز راست کنند گیس و چارقد آرایند سبلت بتابانند قربانیانی نوین بیابند و چرخ و پر آسیای ایام در خم کهکشان در خون و خفت و خرافه و گند و گه بچرخد و موذنان بر فراز مناره ها عظمت بی تردید خدای را یاد آورند.....
به آسودگی میمیریم این چنینو بحساب نیامدندو بحساب نمی ایندآنان که ذره ذرهسالیان دراز را در غربت میهنیا میهنی غریببی نام و گمنام و یا بدنامپرپر زدند وجان کندندپرپر زدند وجان میکنندو عمریلحظه لحظه ، خنجر خورده،سربریده و تیر باران شدندسربریده و تیرباران میشوندتا آخرین نفس را به تلخی در کنج سرائیخم خیابانیخلوت بیمارخانه ای و گمنام جنونکده ایبر آورند،پدران و مادران ماخواهران ما و برادران مافرزندان ماو ما.....خوشا سپیده دم سرخو خم کهکشان......
30 می 2014 میلادی
منبع:پژواک ایران