اسلام دموکراتیک مطلقا وجود ندارد!
آزادی، دموکراسی و سکولاریزم بما میگویند انسانها در اعتقادات شخصی خود آزادند. انسانها میتوانند هر چیزی را پرستش کنند.نباید مزاحمشان شد. باید دولت دموکراتیک از آنها دفاع کند. این اعتقاد من هم هست .اما وقتی ...
از اسلام دموکراتیک سخن گفته میشود و رنگ سیاسی به آن زده میشود و میخواهند یک دولت، یا جمهوری اسلامی!یا یک جامعه بی طبقه توحیدی یا یک جمهوری دموکراتیک اسلامی! با زیر بناهای خیالی – دموکراتیک اسلام بسازند باید واقعا حواسمان جمع باشد.تجربه و درد و خون بس است. اسلام دموکراتیک مطلقا!، مطلقا در طول تاریخ نه و جود داشته و نه وجود دارد و نه وجود خواهد داشت.من بعنوان یک پژوهشگر تاریخ بدون هیچ غروری ولی با ایمان و بخاطر دفاع از مردم خود همین مردم مسلمان و غیر مسلمان میگویم که تاریخ ایران و اسلام را بخوبی میشناسم. فکر میکنم سی سال تحقیق جدی برای شناخت , و تجربه عملی سی چهل ساله تا حدی کافی باشد.
چشمهایمان را باز کنیم.برویم و از تاریخ بپرسیم.خودمان را از تفکرات خیالی و ابلهانه سم زدائی کنیم.اسلام در ایران با کشتار و خونریزی و غارت وبردگی وارد شد.تاریخ میگوید ایرانیان دو قرن مقاومت کردند ودهها بار شوریدند. ایران ذره ذره فتح شد. اسلام ایرانی غیر رسمی با گذر ازفیلتر فرهنگ ایرانیو تلاش صدها عارف و شاعر و اندیشمند برای رام کردن آن هیولای اولیه بوجود آمد و نباید فرهنگ و زیبائیهای مذهبی مردم را با اسلام سیاسی قاطی کرد.اسلام حکومتی و سیاسی همیشه غیر دموکراتیک و خشن وجبار بوده است. در طول تاریخ ایران از وقتی که اسلام به ایران وارد شد چه از سنخ سنی و چه شیعه با دموکراسی بیگانه بوده است. اسلام دو نمونه سربداران و علویان را در طول تاریخ ایران ارائه کرد که گویا مایه افتخار است ولی در بنیادها مایه افتضاح است. هردو در بنیادها و کارکردهایشان بسیار ارتجاعی و سرکوبگر و مشابه رژیم کنونی ایران بودند و دمار از روزگار مردم در آوردند. از اغاز تاریخ اسلامی ایران اسلام همواره عصای دست تمام پادشاهان و امیران سرکوبگر از سلطان محمود تا امیر تیمور و تا شاهان قاجاربوده و مذهب آمیخته با سیاست همواره در خدمت قدرت ارباب قدرت و تحمیق مردم بوده است.
به باور رهبران مجاهدین، و چنانکه دائم تکرار میکنند اسلامی که گویا از محمد حنیف و قبل از آن از بزرگانی مثل سیدجمال، میرزا، طالقانی، بازرگان ، شریعتی شروع شده و با مجاهدین و بخصوص رهبر عقیدتی به گل نشسته اسلامی است طراز دموکراسی و میتواند دموکرات باشد و دموکراسی نوین را بنا کند . این مطلقا خیالی و نادرست و غیر صادقانه است. فرهنگ اسلامی میتواند بعنوان بخش مهمی از فرهنگ جامعه ایران نقش مثبت خود را ادا کند ولی سخن گفتن از حکومتی با اسلام دموکراتیک جز خیالپردازی نیست. پدران ما از نخستین تهاجم به ایران تا امروز اسلام حکومتی را صدها بار تجربه کردند وما هم اسلام خمینی را تجربه کردیم و هم اسلام رهبر عقیدتی را و تجربه عینی و تئوریک و عملی ما،ویران شدن خانواده هایمان،زیر پا نهادن برخی مقدسات معمول مذهبی به بهانه اسلام و انقلاب،توجیه و تفسیر همه بیشرمیهای سیاسی و شخصی با سس اسلام و انقلاب و دموکراسی توهین وسرکوب دائمی فکری،آوارگی و نابودی فیزیکی و روحی اطفال و فرزندانمان ،به سزبازی گرفتن نوجوانان چهاره پانزده ساله. فحاشی برادری که خواهرش را فاحشه مینامد و میخواهد اسلام دموکراتیک بنا کند!، اطلاعاتی خواندن زنی شوهرش را با چهل سال سابقه مبارزاتی،توهین برادری به برادری به اذن پرچمدار انقلاب دموکراتیک!توهین به رفقائی که چهل سال بخاطر دموکراسی جنگیده اندو آنها را با رذالت و شقاوت و ناجوانمردی گویا دموکراتیک به جلادان خامنه ای چسباندن، توهین به مرضیه و احمد شاملو، جان کندن هزاران نفر در میان بیابانهای بی آب و علف و هزار نمونه ناگفته دیگر ما بما میگوید.
اسلام بعنوان اعتقاد شخصی و دینی تحت حمایت دولت دموکراتیک مشکل آفرین نیست. باید به مسلمانان و اعتقاداتشان با احترام برخورد کرد اما سخن گفتن از اسلام دموکراتیک بعنوان نظام حکومتی چه از نوع راست یا چپ یا میانه یا از خوشخیالی است و عدم شناخت تاریخ ایران و اسلام ویافرصت طلبی کسانی که میخواهند پس از خمینی از نمد اسلام کلاهی برای خود دست و پا کنندکه به نظر من با تجربه ای که در ایران و خاورمیانه و آفریقا و بسا نقاط دیگربطور روزمره دارد میگذرد و با ظهور انواع نیروهای اسلامی از خمینی گرفته تا طالبان و داعش و بوکو حرام و جماعت وووو در تماشای جهانیان قرار داردو در تماشای تک تک ماقرار دارد ومیتوان پرسیدو صادقانه و روشن این سئوال را در برابر خود قرار داد که:
براستی این چه اسلامی است! و این چه جوهره ای است! که در طول چهارده قرن دهها و صدها نماد ارتجاعی و خشن و بیرحمانه و خونریز و وحشت آفرین و صد درصد غیر دموکراتیک خود را در ایران و تمام کشورهای مسلمان ارائه کرده و در قرن بیست و یکم هر روز در بخشهای عظیمی از دنیا در حال فاجعه آفرینی است ولی در طول چهارده قرن حتی نتوانسته چند نمونه انگشت شمار از اسلام دموکراتیک را ذات خود ارائه کند. براستی چرا؟و حالا باز هم پس از خمینی و خامنه ای ذکر جمهوری دموکراتیک را در این تریبون و آن تریبون غرغره کنید و یاوه سر کنید و برای حقیقت تره خورد نکنید اما مطمئن باشید دوران این ترهات در آنجائی که سلولهای عصبی و پیشتاز تاریخ می تپد و رشد میکند سپری شده است و شما مدتهاست که به نحو رقت انگیزی متعلق به گذشته اید..اسلام دموکراتیک مطلقا برای مردم وجود نداشته و ندارد و فقط برای امیران! اخوندها! فقیهان! رهبران مذهبی و عقیدتی و اطرافیانشان وجود داشته که بطور دموکراتیک هر غلطی خواسته اند کرده اند و هر یاوه و مزخرفی را به خورد همگان داده اند و بر خر مراد سوار بوده اند و با ضرب فریب و تحمیق یا سرکوب و مجازات یا توهین و تحقیر و تهمت دهان ها را بسته اند. وبا تجربه شخصی هزاران تن چون خود من:
اسلام دموکراتیک مطلقا، تاکید میکنم مطلقا در طول تاریخ نایافتنی و کیمیاست. اگر در گذشته و حال وجود داشته یک نمونه فقط یک نمونه اش را نشان بدهید........