مکتب و مذهبت از پایه فنا خواهد شد
چارده قرن نهادی زخدایت پالان
روی ما لیک بدان نوبت ما خواهد شد
روز معهود رسد، نوبت پالان زدن
شیخ و ملا وتمام فقها خواهد شد
وقف مسجد شده یکسر وطن و خواهی دید
این همه وقف همه میکده ها خواهد شد
با چنین «رینش تاریخی» تو در همه جا
پاکسازی زتو اندر همه جا خواهد شد
مطمئن باش که این بار نه تنها دولت
بلکه هنگامه ی تعویض خدا خواهد شد
این خدائی که تو آوردی و اجداد تو نیز
مطمئن باش که تا غار حرا خواهد شد
کتب فقه و حدیث تو و بالاتر از آن
چرب ناگشته به ماتحت تو جا خواهد شد
چارده قرن خرافات ونجاسات عتیق
از سر و ریش خدای تو فرا خواهد شد
شعله ی آتش نفرت که تو افروختی اش
شک مکن در پی تو گند زدا خواهد شد
چارده قرن توئی:سلسله ی چاه خلا
خشک با اتش کین هر چه خلا خواهد شد
گشت ایران ز تو بیداد سرا در همه جا
لیک اندر همه جا دادسرا خواهد شد
گر چه مائیم زهم سخت جدا در غربت
لیک ملت ز جدائی ش جدا خواهد شد
ما اگر مرده!بدان جان وطن نامیراست
آهن زنگ زده باز طلا خواهد شد
رخشد او باز،به فرجام در این ظلمت سفت
باز این ملت دیرینه بپا خواهد شد
دست در دست و نفس در نفس اندر همه جا
رهبر و راهگشا، راهنما خواهد شد
عشق و نفرت ،خرد و تجربه وشور و شرف
در دل پیر و جوان قبله نما خواهد شد
قبله این بار نه کعبه نه خدای کعبه
بلکه از این دو فراتر به ورا خواهد شد
قبله این بار فقط قبله ی آزادی و اوست
که درین ملک وزیر الوزرا خواهد شد
نه وزیر الوزرا بلکه به رای مردم
که پذیرفته به شورا و سنا خواهد شد
به خدائی که (وفا) در دل تو همره توست
آه!آزادی!این بار خدا خواهد شد