چنین که میتازد کاپیتالیسم
برخون ما و سکه های طلا
بزودی علف هم نمیشود خورد
[ منظور شمایان نیستید
با ماتحتهای معطرتان
از این پائین ازخودمان صحبت میکنم
ازهفتاد ، هشتاد،و سرانجام نود درصدیها
بزودی ما علف هم نمیتوانیم بخوریم]
یک کیلو سالاد میکس چهارده یورو
و در آمد ما در ماه نهصد یوروست.
***
چنین که میتازد کاپیتالیسم
برخون ما و سکه های طلا
درخیابان جمیل شهر
زیر چشمها و اشکهای من
خواهر زادگان زیبای «مائوتسه تونگ» با سی یورو
و در کمربندی دور شهر
برادر زادگان «ولادیمیر ایلیچ» با پنجاه یورو
کمر بند هایشان را باز میکنند
تا «تزار» و «چیانکایچک»
زیبائی درخشان جوانشان را بچشند و کیفشان را بکنند
ودر انتهای بزرگترین بلوار
بچه های «بن بلا»
و نوه های «لومومبا»
با بیست یورو حتی با «موسی چومبه» و «ایدی امین» هم می خوابند
و بسیاری از ما برادرانشان سعادت این راداریم
که دربازار کار مثل خر کار کنیم
و پس از شستن مستراحهای دیگران
پیش از بازگشت خواهرانمان ازسر کار
به شکر خداوند بپردازیم
که کارفرما اخراجمان نکرده است
***
چنین که میتازد کاپیتالیسم
برخون ما و سکه های طلا
بدون تردید و حتما
در فرجام کار و پس از اجرای تمام قراردادها
و وقتی که ماتحت طبلها و گلوی شیپورهای ارکستر تشریفات
در کشورهای دموکراتیک در استقبال قحبه ترین دیکتاتورها
وپس از مبتلا شدن به بواسیر کاملا جر خورد
دیکتاتورها سقوط میکنند
والبته با صلاحدید کاپیتالیسم
والبته در انتهای عمرشان
و البته وقتی خوب خوردند وسپوختند و خون ریختند
والبته پس از آنها
انتگریستها می ایند تا بخورند و بسپوزند و خون بریزند
و زمینه خستگی عمومی را برای برنامه های آینده فراهم کنند
وصفوف فراریان و پناهندگان.
***
چنین که میتازد کاپیتالیسم
برخون ما و سکه های طلا
بدون تردید و حتما طراحان جهان بیدارند
و معلم طبیعی پدر سگ اشتباه میکرد
ومرگ دایناسورها دروغ بود
دایناسورها هستند
فیلم میسازند میرقصند می خوانند
شعر و قصه مینویسند
رهبران احزابند
اکونومیست و تاریخدان وفیلسوف شده اند
صاحبان کارخانه ها و کارگاههایند
در انتخابات شرکت میکنند و برنده میشوند
به بدنها و اندیشه های ما فرم میدهند
کلوپهای بدنسازی
و کلوپهائی برای ساختن فکر
گاهی به پدر بزرگ دهاتی ام غبطه میخورم
که کمتر میدانست و بیشتر واقعی بود
و از آفتابی بهره مند بود که لوله کشی نشده بود
و عشقبازی با مادر بزرگم را
از کبوترها یا شاید قوچ همسایه آموخته بود
ونه لیدی گوگا یا لیدی گاگو یا یک زهر مار دیگر
***
چنین که میتازد کاپیتالیسم
برخون ما و سکه های طلا
دایناسورها بیدارند و ما خفته ایم
دایناسورها بسیار بزرگ شده اند
دیگر نه یک فیل سیرشان میکند و نه چندین گاو
خاک میخواهند و زمین و کوهسار و دریا
و برای خوردن جائی که بزرگ است باید تکه تکه اش کنند
آذربایجان جنوبی، بلوچستان غربی
عربستان شمال غربی
کردستان شرقی
و به تخمشان هم نیست که ما بیست و پنج قرن با هم بوده ایم
***
چنین که میتازد کاپیتالیسم
بر خون ما وسکه های طلا
چنین که می تازد کاپیتالیسم
امام دوازدهم شیعیان اگر ظهور کند
به نیابت از پیامبر و یازده امام معصوم
مطمئنا سوار اسب نخواهد شد
و شمشیرش را به دور خواهد انداخت
ریش اشرا خواهد تراشید
وسبیل کمونیستی خواهد گذاشت
وبا رهنمود حضرت باقر العلوم
که تئوریسین مکتب تشییع بود
و اشاره فرزندش صادق آل محمد
مانیفست مارکس را حتما خواهد خواند و تدریس خواهد کرد
و به نواب اربعه خواهد گفت
تا به بعضی ازپیروانش بگویند
که از پاک کردن اطراف مقعد مطهر کاپیتالیسم
حتما سودی نخواهند برد
***
چنین که میتازد کاپیتالیسم
برخون ما و سکه های طلا
نگاه میکنم:
سنگ گورمارکس
وزمینی که هیتلر در آن مفقود شد
در حال لرزیدنند
تا کدام یک زودتر از خاک و گور برخیزند
در زایشگاههای تمام شهر ها نیز
نوه هایشان در حال زائیدن هزاران و دهها هزاران و صدها هزاران کودک
تا کدام زودتر بزایند
چنین که میتازد کاپیتالیسم....
بیست و چهارم اکتبر 2012 میلادی
منبع:پژواک ایران