یک عمر برای مقدسین و مقدسات دعا و زیارتنامه خواندیم و مهر خود را نثار کردیم بی هیچ سودی جز در تخیلات واهی.درسال نو میلادی بر آن شدم بجای مقدسین و مقدسات مناجات و زیارتنامه ای برای عاشقان بسرایم بر روال و تکنیک تکرار در زیارتنامه ها اما این بار دو طرفه. و نه برای مقدسین و مقدسات بل برای عاشقان.
مصرع یکم هر بیت را مرد عاشق و مصرع دوم را زن عاشق زمزمه میکند و چشم فرو میبندند و به زمزمه لب میگشایند تا گرمای عشق فرا رسد.از نظر تکنیک الهام ساختمان شعر را از یکی ازشعری گرفته ام که از عهد نو جوانی در خاطرم مانده است و در شکلی مشابه در شعرهای مولانا نیز ثبت شده است در این رباعی با تکرار کلمات مشابه در هر مصرع شعر جان گرفته است.
کی باشد و کی باشد و کی باشد و کی
می باشد و می باشد و می باشد و می
من باشم و من باشم و من باشم و من
وی باشد و می باشد و وی باشد و وی
در طول سالهای گذشته و حال بسیار از انقلاب و رزم سروده ام و خواهم سرود ودر هنگامه نبرد یک ملت باید از صاعقه و توفان و غرش رعد ولرزه سرای و کاخ جانیان باید سرود ولی مهر ورزی و عشق هرگز فراموش مبادکه به قول حافظ: طفیل هستی عشقند آدمی و پری.
سال دو هزار و بیست و دو میلادی خجسته و روزگارتان با گرمای عشق همراه باد و نیز هنگام زیارتنامه خواندن!،بنده را از دعای خیر فراموش نکنید!. اسماعیل وفا یغمائی
زیارتنامه عاشقان
زیبای من زیبای من زیبای من زیبای من
یکتای من یکتای من یکتای من یکتای من
مجنون تو مجنون تو مجنون تو مجنون تو
شیدای من شیدای من شیدای من شیدای من
جام منی جام منی جام منی جام منی
مینای من مینای من مینای من مینای من
در این جهان دراین جهان دراین جهان دراین جهان
تنهای من تنهای من تنهای من تنهای من
همتای من همتای من همتای من همتای من
همتای بی همتای من همتای بی همتای من
تنها توئی تنها توئی تنها توئی تنها توئی
سودای من سودای من سودای من سودای من
امروز من امروز من امروز من امروز من
فردای من فردای من فردای من فردای من
در ژرف دل در ژرف دل در ژرف دل
نجوای من نجوای من نجوای من نجوای من
در خوابها در خوابها در خوابها
رویای من رویای من رویای من رویای من
گمگشته ام گمگشته ام گمگشته ام گمگشته ام
پیدای من پیدای من پیدای من پیدای من
می جویمت میجویمت میجویمت می جویمت
جویای من جویای من جویای من جویای من
دینم توئی دینم توئی دینم توئی دینم توئی
دنیای من دنیای من دنیای من دنیای من
بانوی من بانوی من بانوی من بانوی من
آقای من آقای من آقای من آقای من
می پویمت می پویمت می پویمت می پویمت
پویای من پویای من پویای من پویای من
می خوانمت با هر نفس با هر نفس میخوانمت
آوای من آوای من آوای من آوای من
یک واژه ام من نیز تو،یک واژه ای تو نیز من
شد عشق من معنای تو، شد عشق تو معنای من
بگذار تا این واژه را،یگذار تا این واژه را
معنی دهد لبهای تو، با بوسه بر لبهای من
منبع:پژواک ایران